- آقای سلیمی به نظر شما آیا دانشگاه به تشکل های دانشجویی برای اداره دانشگاه میدان می دهد؟
به نظر من هیچگاه این رابطه بین تشکل ها و مدیران دانشگاهی آنگونه که باید روی مسیر درست خودش قرار نداشته و همواره مسیری پر از افراط و تفریط را پیموده است.در دوران سازندگی فضای سرکوب کننده ای در حوزه فعالیت تشکل های دانشگاهی وجود داشت و اساساً بنا بر این بود که دانشگاه ها عمدتاً در یک فضای ساکن و بدون نشاط اداره شوند که نهایتاً تذکر و عتاب شدید رهبر معظم انقلاب را در پی داشت که : خدا لعنت کند کسانی را که نمی خواهند دانشجو سیاسی باشد و یا کار سیاسی کنند پس از آن هم در دوره اصلاحات با موجی از سیاسی کاری و صف آرایی های حزبی و جناحی در دانشگاه طرف بودیم که عملاً برخی از جریان های دانشجویی تبدیل به مهره و پیاده نظام برخی احزاب و گروه های سیاسی شدند و اتفاقاتی نظیر واقعه کوی دانشگاه در تیر 78 محصول این دست وقایع بود،امروز هم که با پدیده "تشکل های یک بار مصرف" مواجه هستیم.به طور کلی هیچگاه فضای استاندارد کاری برای تشکل ها بوجود نیامده است. تشکل ها همواره یا مورد سو استفاده بوده اند و یا در تنگنا و مضیقه قرار گرفته اند و به آن ها به عنوان یک جمعیت مزاحم و سربار نگاه شده است، در تشکل های ارزشی همواره دانشجویان در یک نزاع بی پایان در حوزه فعالیت و هماهنگی ها به سر می برند و گاه به قدری این نزاع شدت می گیرد و درگیری ها ادامه دار می شود که دانشجویان به رسالت اصلی خود نمی رسند و مشغول رفع این مشکلات می شوند به طور خلاصه تر فراغت ذهن برای تفکر و ایده پردازی و برنامه ریزی کمتر دست می دهد.به نظرم تبیین و تشریح و حتی تشکیل یک نظام تعاملی جدید بین تشکل ها و روسای دانشگاه ها و وزارت خانه های علوم و بهداشت ضروری می رسد.هرچند ممکن است مصادیقی در دانشگاه های کشور باشند که در آن تعاملات خوبی اتفاق می افتد اما روند کلی رضایت بخش نیست و به آن ایرادات سیستمی وارد است و نتیجه آن رخوت تشکل های دانشجویی نسبت به قبل است که هم اکنون شاهد آن هستیم.
- حوزه ای که بسیج دانشجویی در اداره برخی امور موفق بوده کجاست؟
بسیج دانشجویی وظیفه اصلی خود را در تربیت نیروهای طراز انقلاب اسلامی و تبیین مبانی اصیل انقلابی اسلامی می داند.حوزه فعالیت ها در این سال ها به قدری گسترده است که نمی توان موردی به آن اشاره کرد.اما مسلماً دانشجویان انقلابی از ابتدای انقلاب تاکنون نقش مهمی در روشنگری مسایل روز کشور و حفظ و حراست از انقلاب اسلامی داشته اند. از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تا حضور در مواقع بحرانی سال های دفاع مقدس گرفته تا حضور موثر در فضای فرهنگی،سیاسی و علمی دانشگاه ها در بسیاری از دانشگاه ها. این دانشجویان بوده اند که بار مدیریت فضای فرهنگی را به دوش کشیده اند و در برابر هجوم نرم دشمن به فضای فکری جوان کشور ایستاده اند و گاه دامنه این روشنگری حتی به مردم نیز کشیده شده است و با مدیریت صحیح توانسته اند یک مساله مهم را تبدیل به موضوع اصلی کشور کرده و آن را پیگیری کنند و به نتیجه برسانند نظیر آنچه در مجموعه اتفاقاتی که حوزه مذاکرات هسته ای رخ داده است و یا قراردادهایی که به نظر می رسد به نفع کشور نیست و مقابله با جریانات ضد فرهنگی در دانشگاه ها و موارد متعدد دیگر ...
- چالش هایی که برای ایفای نقش شما وجود دارد چیست؟
این چالش ها را به می توان به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد.برخی موانع هست که همواره از بیرون تشکل با آن رو به رو بوده ایم، بوروکراسی های سخت و پیچیده اداری ، رویارویی با مسوولانی که گاه نه تنها به آرمان های انقلاب علاقه ای نداشتند که حتی برخی اوقات بر ضد آن نیز اقدام می کردند و بسیاری موانع دیگر که با آن روبرو بوده و هستیم و همانطور که مشاهده کردید رهبر معظم انقلاب هم در طی دو سال اخیر در مواردی به محدود کردن جوانان انقلابی و ارزشی در دانشگاه ها و فشارهای وارد بر آنان اشاره کرده و پیرامون آن تذکراتی دادند، اما به نظرم در نهایت می توان از این مسایل عبور کرد ولی چالش هایی که از درون یک مجموعه را تهدید می کند به مراتب مهم تر و خطرناک تر است. اگر مجموعه ای سیاست زده شد و نفع خود و گروهش را بر نفع جامعه و انقلاب مقدم کرد، و یا در پیدا کردن اولویت هایش دچار خطا شد و خود را سرگرم اموری کرد که از وصول به هدف نهایی بازماند و یا افراد آن مجموعه از خودسازی غافل شدند و در تربیت نیروها سرمایه گذاری و همت کافی به خرج داده نشد و افراد آن مجموعه در این بازار وانفسای قرائت های تقلبی و دروغین از اهداف بلند انقلاب اسلامی نتوانستند راه صحیح را تشخیص دهند آن زمان خواهد بود که آن تشکل یا مجموعه محکوم به انحراف و نابودی خواهد بود.امروز تربیت نیرو قطعاً اولویت اصلی نیروهای بسیجی در همه رده هاست که در هر زمینه به شکلی تعریف می شود.
- به نظر شما تشکل های دانشجویی تا چه حد می توانند در اداره دانشگاه سهم داشته باشند؟
فضای دانشگاهی به کمک تشکل های دانشگاهی می تواند به بهترین بستر آموزش،آزمون و خطا، هویت دهی،تجربه اندوزی و به عبارت بهتر یک بستر مناسب برای تربیت جوانان برای حضور موثر و مفید در جامعه و بهترین فضای تمرین برای نیل به این هدف است.کار در تشکل دانشجویی حقیقتاً برکات زیادی دارد؛البته این موضوع خارج از اهداف بلندی است که تشکل های ارزشی برای خود متصور هستند و آرمان های اصیلی که در پی تحقق آن می باشند آن پیاده سازی مدل های مختلف حکومت اسلامی در زمینه های متفاوت است. قطعاً روحیه جوان و آرمان خواه و پرشور جوان اگر به درستی به کارگیری شود و محدود به قوانین دست و پاگیر و ملاحظات بی دلیل و غیر مفید نشود می تواند منشا انجام گرفتن تغییرات مهم و اقدامات سرنوشت سازی باشد.
- آقای سلیمی به نظر شما آیا دانشگاه به تشکل های دانشجویی برای اداره دانشگاه میدان می دهد؟
به نظر من هیچگاه این رابطه بین تشکل ها و مدیران دانشگاهی آنگونه که باید روی مسیر درست خودش قرار نداشته و همواره مسیری پر از افراط و تفریط را پیموده است.در دوران سازندگی فضای سرکوب کننده ای در حوزه فعالیت تشکل های دانشگاهی وجود داشت و اساساً بنا بر این بود که دانشگاه ها عمدتاً در یک فضای ساکن و بدون نشاط اداره شوند که نهایتاً تذکر و عتاب شدید رهبر معظم انقلاب را در پی داشت که : خدا لعنت کند کسانی را که نمی خواهند دانشجو سیاسی باشد و یا کار سیاسی کنند پس از آن هم در دوره اصلاحات با موجی از سیاسی کاری و صف آرایی های حزبی و جناحی در دانشگاه طرف بودیم که عملاً برخی از جریان های دانشجویی تبدیل به مهره و پیاده نظام برخی احزاب و گروه های سیاسی شدند و اتفاقاتی نظیر واقعه کوی دانشگاه در تیر 78 محصول این دست وقایع بود،امروز هم که با پدیده "تشکل های یک بار مصرف" مواجه هستیم.به طور کلی هیچگاه فضای استاندارد کاری برای تشکل ها بوجود نیامده است. تشکل ها همواره یا مورد سو استفاده بوده اند و یا در تنگنا و مضیقه قرار گرفته اند و به آن ها به عنوان یک جمعیت مزاحم و سربار نگاه شده است، در تشکل های ارزشی همواره دانشجویان در یک نزاع بی پایان در حوزه فعالیت و هماهنگی ها به سر می برند و گاه به قدری این نزاع شدت می گیرد و درگیری ها ادامه دار می شود که دانشجویان به رسالت اصلی خود نمی رسند و مشغول رفع این مشکلات می شوند به طور خلاصه تر فراغت ذهن برای تفکر و ایده پردازی و برنامه ریزی کمتر دست می دهد.به نظرم تبیین و تشریح و حتی تشکیل یک نظام تعاملی جدید بین تشکل ها و روسای دانشگاه ها و وزارت خانه های علوم و بهداشت ضروری می رسد.هرچند ممکن است مصادیقی در دانشگاه های کشور باشند که در آن تعاملات خوبی اتفاق می افتد اما روند کلی رضایت بخش نیست و به آن ایرادات سیستمی وارد است و نتیجه آن رخوت تشکل های دانشجویی نسبت به قبل است که هم اکنون شاهد آن هستیم.
- حوزه ای که بسیج دانشجویی در اداره برخی امور موفق بوده کجاست؟
بسیج دانشجویی وظیفه اصلی خود را در تربیت نیروهای طراز انقلاب اسلامی و تبیین مبانی اصیل انقلابی اسلامی می داند.حوزه فعالیت ها در این سال ها به قدری گسترده است که نمی توان موردی به آن اشاره کرد.اما مسلماً دانشجویان انقلابی از ابتدای انقلاب تاکنون نقش مهمی در روشنگری مسایل روز کشور و حفظ و حراست از انقلاب اسلامی داشته اند. از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تا حضور در مواقع بحرانی سال های دفاع مقدس گرفته تا حضور موثر در فضای فرهنگی،سیاسی و علمی دانشگاه ها در بسیاری از دانشگاه ها. این دانشجویان بوده اند که بار مدیریت فضای فرهنگی را به دوش کشیده اند و در برابر هجوم نرم دشمن به فضای فکری جوان کشور ایستاده اند و گاه دامنه این روشنگری حتی به مردم نیز کشیده شده است و با مدیریت صحیح توانسته اند یک مساله مهم را تبدیل به موضوع اصلی کشور کرده و آن را پیگیری کنند و به نتیجه برسانند نظیر آنچه در مجموعه اتفاقاتی که حوزه مذاکرات هسته ای رخ داده است و یا قراردادهایی که به نظر می رسد به نفع کشور نیست و مقابله با جریانات ضد فرهنگی در دانشگاه ها و موارد متعدد دیگر ...
- چالش هایی که برای ایفای نقش شما وجود دارد چیست؟
این چالش ها را به می توان به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد.برخی موانع هست که همواره از بیرون تشکل با آن رو به رو بوده ایم، بوروکراسی های سخت و پیچیده اداری ، رویارویی با مسوولانی که گاه نه تنها به آرمان های انقلاب علاقه ای نداشتند که حتی برخی اوقات بر ضد آن نیز اقدام می کردند و بسیاری موانع دیگر که با آن روبرو بوده و هستیم و همانطور که مشاهده کردید رهبر معظم انقلاب هم در طی دو سال اخیر در مواردی به محدود کردن جوانان انقلابی و ارزشی در دانشگاه ها و فشارهای وارد بر آنان اشاره کرده و پیرامون آن تذکراتی دادند، اما به نظرم در نهایت می توان از این مسایل عبور کرد ولی چالش هایی که از درون یک مجموعه را تهدید می کند به مراتب مهم تر و خطرناک تر است. اگر مجموعه ای سیاست زده شد و نفع خود و گروهش را بر نفع جامعه و انقلاب مقدم کرد، و یا در پیدا کردن اولویت هایش دچار خطا شد و خود را سرگرم اموری کرد که از وصول به هدف نهایی بازماند و یا افراد آن مجموعه از خودسازی غافل شدند و در تربیت نیروها سرمایه گذاری و همت کافی به خرج داده نشد و افراد آن مجموعه در این بازار وانفسای قرائت های تقلبی و دروغین از اهداف بلند انقلاب اسلامی نتوانستند راه صحیح را تشخیص دهند آن زمان خواهد بود که آن تشکل یا مجموعه محکوم به انحراف و نابودی خواهد بود.امروز تربیت نیرو قطعاً اولویت اصلی نیروهای بسیجی در همه رده هاست که در هر زمینه به شکلی تعریف می شود.
- به نظر شما تشکل های دانشجویی تا چه حد می توانند در اداره دانشگاه سهم داشته باشند؟
فضای دانشگاهی به کمک تشکل های دانشگاهی می تواند به بهترین بستر آموزش،آزمون و خطا، هویت دهی،تجربه اندوزی و به عبارت بهتر یک بستر مناسب برای تربیت جوانان برای حضور موثر و مفید در جامعه و بهترین فضای تمرین برای نیل به این هدف است.کار در تشکل دانشجویی حقیقتاً برکات زیادی دارد؛البته این موضوع خارج از اهداف بلندی است که تشکل های ارزشی برای خود متصور هستند و آرمان های اصیلی که در پی تحقق آن می باشند آن پیاده سازی مدل های مختلف حکومت اسلامی در زمینه های متفاوت است. قطعاً روحیه جوان و آرمان خواه و پرشور جوان اگر به درستی به کارگیری شود و محدود به قوانین دست و پاگیر و ملاحظات بی دلیل و غیر مفید نشود می تواند منشا انجام گرفتن تغییرات مهم و اقدامات سرنوشت سازی باشد.
- آقای سلیمی به نظر شما آیا دانشگاه به تشکل های دانشجویی برای اداره دانشگاه میدان می دهد؟
به نظر من هیچگاه این رابطه بین تشکل ها و مدیران دانشگاهی آنگونه که باید روی مسیر درست خودش قرار نداشته و همواره مسیری پر از افراط و تفریط را پیموده است.در دوران سازندگی فضای سرکوب کننده ای در حوزه فعالیت تشکل های دانشگاهی وجود داشت و اساساً بنا بر این بود که دانشگاه ها عمدتاً در یک فضای ساکن و بدون نشاط اداره شوند که نهایتاً تذکر و عتاب شدید رهبر معظم انقلاب را در پی داشت که : خدا لعنت کند کسانی را که نمی خواهند دانشجو سیاسی باشد و یا کار سیاسی کنند پس از آن هم در دوره اصلاحات با موجی از سیاسی کاری و صف آرایی های حزبی و جناحی در دانشگاه طرف بودیم که عملاً برخی از جریان های دانشجویی تبدیل به مهره و پیاده نظام برخی احزاب و گروه های سیاسی شدند و اتفاقاتی نظیر واقعه کوی دانشگاه در تیر 78 محصول این دست وقایع بود،امروز هم که با پدیده "تشکل های یک بار مصرف" مواجه هستیم.به طور کلی هیچگاه فضای استاندارد کاری برای تشکل ها بوجود نیامده است. تشکل ها همواره یا مورد سو استفاده بوده اند و یا در تنگنا و مضیقه قرار گرفته اند و به آن ها به عنوان یک جمعیت مزاحم و سربار نگاه شده است، در تشکل های ارزشی همواره دانشجویان در یک نزاع بی پایان در حوزه فعالیت و هماهنگی ها به سر می برند و گاه به قدری این نزاع شدت می گیرد و درگیری ها ادامه دار می شود که دانشجویان به رسالت اصلی خود نمی رسند و مشغول رفع این مشکلات می شوند به طور خلاصه تر فراغت ذهن برای تفکر و ایده پردازی و برنامه ریزی کمتر دست می دهد.به نظرم تبیین و تشریح و حتی تشکیل یک نظام تعاملی جدید بین تشکل ها و روسای دانشگاه ها و وزارت خانه های علوم و بهداشت ضروری می رسد.هرچند ممکن است مصادیقی در دانشگاه های کشور باشند که در آن تعاملات خوبی اتفاق می افتد اما روند کلی رضایت بخش نیست و به آن ایرادات سیستمی وارد است و نتیجه آن رخوت تشکل های دانشجویی نسبت به قبل است که هم اکنون شاهد آن هستیم.
- حوزه ای که بسیج دانشجویی در اداره برخی امور موفق بوده کجاست؟
بسیج دانشجویی وظیفه اصلی خود را در تربیت نیروهای طراز انقلاب اسلامی و تبیین مبانی اصیل انقلابی اسلامی می داند.حوزه فعالیت ها در این سال ها به قدری گسترده است که نمی توان موردی به آن اشاره کرد.اما مسلماً دانشجویان انقلابی از ابتدای انقلاب تاکنون نقش مهمی در روشنگری مسایل روز کشور و حفظ و حراست از انقلاب اسلامی داشته اند. از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تا حضور در مواقع بحرانی سال های دفاع مقدس گرفته تا حضور موثر در فضای فرهنگی،سیاسی و علمی دانشگاه ها در بسیاری از دانشگاه ها. این دانشجویان بوده اند که بار مدیریت فضای فرهنگی را به دوش کشیده اند و در برابر هجوم نرم دشمن به فضای فکری جوان کشور ایستاده اند و گاه دامنه این روشنگری حتی به مردم نیز کشیده شده است و با مدیریت صحیح توانسته اند یک مساله مهم را تبدیل به موضوع اصلی کشور کرده و آن را پیگیری کنند و به نتیجه برسانند نظیر آنچه در مجموعه اتفاقاتی که حوزه مذاکرات هسته ای رخ داده است و یا قراردادهایی که به نظر می رسد به نفع کشور نیست و مقابله با جریانات ضد فرهنگی در دانشگاه ها و موارد متعدد دیگر ...
- چالش هایی که برای ایفای نقش شما وجود دارد چیست؟
این چالش ها را به می توان به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد.برخی موانع هست که همواره از بیرون تشکل با آن رو به رو بوده ایم، بوروکراسی های سخت و پیچیده اداری ، رویارویی با مسوولانی که گاه نه تنها به آرمان های انقلاب علاقه ای نداشتند که حتی برخی اوقات بر ضد آن نیز اقدام می کردند و بسیاری موانع دیگر که با آن روبرو بوده و هستیم و همانطور که مشاهده کردید رهبر معظم انقلاب هم در طی دو سال اخیر در مواردی به محدود کردن جوانان انقلابی و ارزشی در دانشگاه ها و فشارهای وارد بر آنان اشاره کرده و پیرامون آن تذکراتی دادند، اما به نظرم در نهایت می توان از این مسایل عبور کرد ولی چالش هایی که از درون یک مجموعه را تهدید می کند به مراتب مهم تر و خطرناک تر است. اگر مجموعه ای سیاست زده شد و نفع خود و گروهش را بر نفع جامعه و انقلاب مقدم کرد، و یا در پیدا کردن اولویت هایش دچار خطا شد و خود را سرگرم اموری کرد که از وصول به هدف نهایی بازماند و یا افراد آن مجموعه از خودسازی غافل شدند و در تربیت نیروها سرمایه گذاری و همت کافی به خرج داده نشد و افراد آن مجموعه در این بازار وانفسای قرائت های تقلبی و دروغین از اهداف بلند انقلاب اسلامی نتوانستند راه صحیح را تشخیص دهند آن زمان خواهد بود که آن تشکل یا مجموعه محکوم به انحراف و نابودی خواهد بود.امروز تربیت نیرو قطعاً اولویت اصلی نیروهای بسیجی در همه رده هاست که در هر زمینه به شکلی تعریف می شود.
- به نظر شما تشکل های دانشجویی تا چه حد می توانند در اداره دانشگاه سهم داشته باشند؟
فضای دانشگاهی به کمک تشکل های دانشگاهی می تواند به بهترین بستر آموزش،آزمون و خطا، هویت دهی،تجربه اندوزی و به عبارت بهتر یک بستر مناسب برای تربیت جوانان برای حضور موثر و مفید در جامعه و بهترین فضای تمرین برای نیل به این هدف است.کار در تشکل دانشجویی حقیقتاً برکات زیادی دارد؛البته این موضوع خارج از اهداف بلندی است که تشکل های ارزشی برای خود متصور هستند و آرمان های اصیلی که در پی تحقق آن می باشند آن پیاده سازی مدل های مختلف حکومت اسلامی در زمینه های متفاوت است. قطعاً روحیه جوان و آرمان خواه و پرشور جوان اگر به درستی به کارگیری شود و محدود به قوانین دست و پاگیر و ملاحظات بی دلیل و غیر مفید نشود می تواند منشا انجام گرفتن تغییرات مهم و اقدامات سرنوشت سازی باشد.
نظر شما