«انقلابیگری» تفکر و مفهومی متعالی و ظرفیتی به بارنشسته در فرهنگ انقلاب ماست که هرچقدر اهتمام به آن جدیتر و عینیتر باشد، به تقویت اصل موضوع یعنی انقلاب اسلامی که در منش و روش، منطبق با سیره ائمهاطهار(ع) در برقراری عدل و قسط است، منجر خواهد شد.
طرح موضوع از سوی رهبر معظم انقلاب و تأکید بر ضرورت تبیین شاخصههای انقلابیگری، پیامی صریح و روشن در خود دارد و آن، خطر کمرنگشدن این تفکر و مفهوم برآمده از انقلاب است. نخبگان سیاست و اجتماع از یکسو و جامعه علمی و فرهنگی که طیف گستردهای از فعالان عرصه رسانه، هنر، دانشگاهیان، هنرمندان، مبلغان دینی و... را در بر میگیرد، از سوی دیگر، جوامع هدفی هستند که میبایست ضمن درک شرایط ویژه منطقه و جهان و حساسیت رهبری، به تکلیف خود در این زمینه عمل کنند.
به اعتقاد نگارنده، نقش آحاد مردم در این زمینه کم نیست، اما عمده مسؤولیت متوجه افراد، شخصیتها و مراکزی است که در حوزه فرهنگسازی و تنویر افکار عمومی دارای مسؤولیت و مقبولیت هستند؛ اینکه مبادا انقلابیگری با شقوق تعریفشدهاش در هیاهوی کاذب بازار سیاست گم شود یا به ورطه روزمرگی بیفتد، بیم و دغدغهای ارجمند است، اما برای حفظ این دستاورد مهم کفایت نمیکند و سخن گزافهای نیست اگر بگوییم این هدف، نهضتی فراگیر را میطلبد.
غرضورزی با آرمانهای امام و انقلاب، موضوع تازهای نیست و طبیعی است که امروز نیز عدهای با مستمسک قراردادن برخی القائات و شبههافکنیها، قصد زیرسؤالبردن تفکر انقلابیگری را دارند.
یکی از این القائات، قراردادن عقلانیت در مقابل انقلابیگری است که اصولاً نوعی فرافکنی و عدول از جوهره و ذات انقلاب است و در محتوای نهضت و پیام امامخمینی(ره) نیز جلوهگری دارد. انکارکنندگان توضیح بدهند مکتب «صدور انقلاب» - که بعدها با نیتهایی توسط برخی در حد یک تئوری سطحی سیاسی و القاءکننده جنگ و ایجاد خشونت در مرزهای جغرافیایی و... تنزل یافت - چیست؟! آیا نسبت محکم بین دو تفکر صدور تفکر انقلاب که از سوی امامخمینی(ره) مطرح شد و انقلابیگری که امروز توسط رهبر معظم انقلاب تبیین میشود، قابلانکار است؟
اتفاقاً شرایط روز منطقه و جهان و نسلکشیها و تهدیدهای متنوع و پرحجم علیه اسلام و جریان پیشرو عدالتطلبی و ترویج گفتمان توحیدی، صاحبان عقول و آگاهان سیاسی را به این اجماع و تصمیم واحد میرساند که گفتمان و پرچم انقلابیگری را زنده و برافراشته نگاه دارند.
نگاهی از سر تحقیق و تأمل به حوادث این سالها نشان میدهد که در سطوح برخی مسؤولین، تفکر انقلابیگری کاملاً نادیده گرفته شده است. غرقشدن در زندگی اشرافی که سوقدادن افراد جامعه به این نوع نگرش
- به هرقیمت - را در پی دارد، یکی از نتایج تلخ آن است.
اصلاً چرا راه دور برویم؟! همین حقوقهای نجومی و فیشهاییکه از دریافتیهای بالا و بسیار فراتر از استحقاق گیرندگان حکایت دارد و تعفن مشمئزکنندهاش در کشور پیچیده است، محصول فراموشکردن انقلابیگری است. مگر نه اینکه یکی از شاخصهها و شقوق انقلابیگری را سادهزیستی و همرنگشدن با مردم، بلکه با محرومان و مستضعفان جامعه میدانیم؟ و آیا حمایت از محرومان و مستضعفان، بنمایه فکری امام و برآیندی از پیادهشدن نظام عدالتطلبی نبوده و نیست؟!
هزینهشدن رقمهای بالا و حیفومیل شدن امکانات خاص در دورههای مختلف انتخابات را نیز باید به این واگن جداشده از قطار تفکر انقلابیگری اضافه کرد... کدام برهان مشروع و قاطع، اینهمه اسراف و هدردادن پول و امکانات را برای راهیابی کسی یا کسانی به خانه ملت توجیه میکند؟! اتفاق تلخی که در هر دوره، مردم از نزدیک شاهد آن هستند و در مواجهههای عمومی و خصوصی، به چندوچون آن میپردازند... اینها همه از مصادیق غفلت ناروا از انقلابیگری یا نفی و انکار آن است.
تبعات فاصلهگیری از انقلابیگری را فیالحال میتوان در سه بخش دید: تضعیف حاکمیت، کمرنگشدن شعائر فرهنگی نظام و بدبینی مردم به گفتار و رفتار مسؤولان که جبران خسارات سنگین هریک از این ضایعهها به سالها توان فکری و کاری نیاز دارد.
قطعاً در چنین شرایطی دشمن نیز سود خود را با اهرمهای مختلفی که در اختیار دارد خواهد برد و از هیچ نوع ترفندی در جهت پیشبرد اهداف نفوذی خود دریغ نخواهد کرد.
نقیصهای که گریبانگیر ماست و امیدوارم روزی شاهد مرتفعشدنش باشیم، غفلت از اهمیت و حساسیت برخی مفاهیم و موضوعات است. اگرچه قرابت «سیاست» و «فرهنگ» در جامعه ما اجتنابناپذیر مینماید، اما خسارتهای بسیاری را بر جامعه تحمیل میکند.
امروز مفاهیم و موضوعات متعدد و مهمی وجود دارد که تبیین و غور در آنها برای همگان بهویژه نسل جوان یک ضرورت است؛ اما دستخالیبودن برخی در این عرصه و مجالندادن به اهالی فکر و اندیشه و فرهنگ برای ورود به صحنه، مانعی برای حاصلشدن مراد و مقصود است. اگر این غفلت ادامه پیدا کند، ممکن است آیندهای غیرمنتظره برای مفاهیم بنیادین انقلابی و آرمانهایی که باید با زبان ماندگار تبیین و تعریف شوند، رقم بخورد. نگذاریم این سرنوشت تلخ، گریبانگیر مفهوم متعالی «انقلابیگری» شود.
۲۹ تیر ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۰
کد خبر: 403088
حمید هنرجو
نظر شما