طبیعتگرایی از دیگر مشخصههای بسیار پررنگ در شعرهای این دو مجموعه است؛ بهگونهای که اغلب تصاویر شاعرانه این دو مجموعه حول محور عناصری چون دریا، فصول، گلها، پرندهها، درخت، میوهها و... شکل گرفتهاند و حتی این طبیعتگرایی در افعال نیز بروز کرده است، تا جاییکه میبینیم در دنیای ذهنی شاعر، کافه، خورشید، خیال، پرنده، جهان کنار پنجره، رنگ سپید، غزل، آسمان، مهتاب، واژه، اندیشۀ طعم سرخ و... همه و همه میرویند؛ یعنی از خاصیت گیاهوارگی برخوردارند.
اندوه ما انگار/ میدرخشد/ در سبدی انبوه از خوشههای انگور// من و تو/ کنار این گلهای خشکیده بر میز/ باور داریم ابدیّت رنگها را/ و به عمر باقیمانده میاندیشیم// جهان! برای بیراهههایی که هنوز با خود نبردهایم/ چه اندیشیدهای؟// وقتی قرارست/ همۀ همر در خانه/ سبد اندوه را دلخوش کنیم/ یا در خیابان مستی بیاورند بادها/ و ما غم را/ بر خیال درختان تاک ستایش کنیم/ جهان!/ برای ادامۀ سرگردانیهامان چه در سر داری؟
یک «پانسمان» شاعرانه
و امّا «پانسمان» سومین مجموعهشعر شهاب لواسانی است که در سال 1394 توسط نشر نیماژ منتشر شده؛ مجموعهای که همچون دو اثر پیشین او سرشار از تصاویر سورئال است. در این مجموعه نیز شاعر مانند مجموعههای قبلی خود، برخوردی خیالانگیز با محیط پیرامون خود دارد که البته در مقایسه، مجموعۀ «پانسمان» در این عرصه قدمی فراتر نهاده و شاعر در آن علاوهبر اینکه با اشیای پیرامون خود بهمنزله موجودات جاندار برخورد میکند، در موارد بسیاری هم با خود بهمنزله یک شیء برخورد میکند و با توسل به چنین زاویۀ دیدی، دست به خلق تصایر تازه و دست به آفرینش شعری تازه میزند. همین نوع برخورد با دنیا، در مواردی که منجر به ایجاد حسامیزی شده، تصاویر بدیعی آفریده است. در اینگونه موارد، اغلب عنصری از حوزۀ بوییدنیها و چشیدنیها و شنیدنیها، به عنصری از حوزۀ دیدنیها و لمسکردنیها مانند میشود: (شیشۀ پنجرهها را پایین نکشیدم/ تا مبادا صدایت بیرون بپاشد/ و با صورت به کوهها بخورد...)
توانمندی در حوزه افعال
اتفاقی که در حوزه افعال در این مجموعه افتاده را باید در تداوم همان برخورد پیشین شاعر با افعال در مجموعههای پیشین دانست، با این تفاوت که در «پانسمان» بهطور چشمگیری به دایره افعال مورداستفاده شاعر اضافه شده است. در کارهای قبل، هنگامی که شاعر فعلی را حذف میکرد و فعل دیگری را بر روی محور جانشینی بهجای آن مینشاند، نوعی گیاهوارگی و طبیعتگرایی در بطن کار حس میشد؛ بهگونهای که اغلب فعلهای جانشینشده، همانطور که پیشتر ذکر شد، از مادهفعل «روییدن» بودند، اما در این مجموعه، افعال جانشینشده از حوزههای حسی گوناگونی هستند: (گاوها، پنج عصر را، از سمتی به سمت دیگر بردند...)
توانمندی دیگر لواسانی در حوزه افعال به کاربرد معنایی مضاعف از یک فعل خاص برمیگردد؛ به این شکل که شاعر یک فعل را تنها یکبار در جملهای میآورد، امّا آن فعل بهطور همزمان دو هالۀ معنایی گوناگون را با خود دارد و دو نقش معنایی گوناگون را ایفا میکند، مثل «رسیدن» که در این نمونه، یکبار با «دور شدن» و یکبار با «داد» به ایفای نقش میپردازد: (دور شده بودی از پاهایت/ اما نمیتوانستی به داد صدایت برسی...)
همچنین در حوزه افعال در مجموعۀ «پانسمان» باید به حذفهای به قرینه لفظی اشاره کرد، آنجاکه توأم با زیباشناختی و بار هنریاند. اگرچه حذف به قرینۀ لفظی از سادهترین و دمدستیترین شیوهها برای دخل و تصرف در زبان معیار و برکشیدنِ آن به زبانی هنری است، اما باید پذیرفت که برخی شاعران در این زمینه توفیق بیشتری یافتهاند و لواسانی یکی از همانهاست: (کسی شبیه خودم/ که میترسانَدم/ دست روی دست میگذارد و پا به فرار)
اما درکنار محاسن مجموعه «پانسمان» نباید از اطناب شعرهایش غافل ماند، اطنابیکه نسبت به شعرهای مجموعههای پیشین بیشتر شده و مجموعهای از حشو و زوائد را وارد اغلب شعرها کرده است؛ حشو و زوائدی که اغلب شامل توضیحات اضافه برای درک بهتر مضامین و تصاویریاند که بهتنهایی و بدون توضیحات هم قابلدرکاند. نیز برخی پایانبندیها که کوشش شاعر در ورای آن پیداست از دیگر مواردی است که در این مجموعه، توجه مخاطب حرفهای را به خود جلب میکند.
از شهاب لواسانی بتازگی مجموعه دیگری نیز تحتعنوان «خانم بیب» توسط نشر نیماژ منتشر شده که نسبت به سه مجموعه «آنسوها»؛ «عبور گلهای سفید از سهشنبه» و «پانسمان» چندین قدم به جلو برداشته و پرداختن به آن مجالی گستردهتر میطلبد.
نظر شما