۲۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۱
کد خبر: 413379

محسن قناویزچی

حاشیه شهر تهدید یا فرصت

یکی از معضلات شهرهای بزرگ که مدیریت شهری را به چالش کشیده است حاشیه شهرهاست. تعریف دقیقی از حاشیه شهر تاکنون ارائه نشده اما تلقی اجتماعی و عمومی از حاشیه شهر زمین های اطراف شهرهای بزرگ است که در اثر عوامل متعدد بتدریج شبه شهر شده و هر روز بر تعداد ساکنان آن افزوده میشود. بنا بر آمار غیر رسمی بیش از 5 درصد از جمعیت شهرهای بزرگ کشور از جمله مراکز استانها در حاشیه شهرها زندگی می کنند.

ترکیب جمعیتی ساکنان حاشیه شهر شامل60 درصد روستائیان 20 درصد مهاجرین و 20 درصد شهروندان می باشد. ضعف عملکرد شوراهای روستایی ، افزایش جمعیت روستاها ، خشکسالی های پی در پی ، عدم توجه به توسعه صنعتی و کشاورزی ، کاهش سطح درآمد شهروندان ، سهولت سکونت در حاشیه شهر ، کیفیت مدیریت شهری و دهها عوامل دیگر همه ساله بر جمعیت و وسعت حاشیه شهر می افزاید. بروز مشکلات اجتماعی ، اخلاقی ، اعتیاد ، سرقت ، طلاق ، آسیب های اجتماعی و امنیتی از نتایج توسعه بی رویه حاشیه شهر هاست.

از طرفی پس از ساکن شدن در حاشیه شهر با بروز توقعات ساکنین ماموریتهای نهادهای مسئول افزایش یافته و با کمبود اعتبار مواجه می شوند. مدیریت شهری در حاشیه شهر کار بسیار دشوار و پرهزینه است که خارج از توان شهرداری است و همکاری و همراهی دیگر نهادها را می طلبد.

آموزش و پرورش ، بهداشت و درمان ، خدمات دولتی ، تاسیسات ارتباطی ، مدیریت انتظامی و ..... هر کدام با توجه به مسئولیتهای قانونی خود باید در حاشیه شهر نقش آفرینی کنند. جامعه نمی تواند به  موضوع حاشیه شهر بی توجه باشد. تاثیرات متقابل فرهنگی حاشیه و متن شهر و ارتباط شغلی و اداری حاشیه شهر با نقاط مرکزی شهر پیوند ساختاری و عملکردی همه نهادها و خرده نهادهای اجتماعی در حاشیه و مرکز شهر را در پی خواهد داشت.

این پیوند تاثیرات گسترده و عمیق در لایه های اجتماعی خواهد گذاشت و بتدریج انتظارات ساکنین حاشیه شهر که روزی با تردید و احتیاط پا به حاشیه شهر گذاشتند را بالا می برد و آنان را به مطالبه گران شهر بدل می سازد. از طرف دیگر ساکنین اجباری حاشیه شهرها هموطنان ستمدیده و زحمتکش ما هستند که در اثر عوامل جبری و قهری تن به سکونت در حاشیه شهر داده اند و حقوق شهروندی ایجاب می کند از حداقل های یک زندگی سالم برخوردار باشند.

پارادکس ایجاد شده ضرورت تدبیر همه جانبه را می طلبد که بقول قدیمی ها نه سیخ بسوزد نه کباب . هم از توسعه بی رویه حاشیه شهرها که هزینه های گزاف اجتماعی و امنیتی ببار خواهد داشت پرهیز شود و هم بستر یک زندگی سالم اجتماعی برای ساکنین فراهم شود. در دسترس بودن همه گونه امکانات نباید خود عامل تشویق سکونت بیش از حد در حاشیه شهرها شود وگرنه در چرخه حاشیه – شهر – حاشیه قرار میگیریم و بعد از مدتی شهرهایی خواهیم داشت با حاشیه هایی بزرگتر از شهر و کوهی از معضلات و مشکلات اجتماعی. نحوه مواجه مدیریت شهری با معضل حاشیه نشینی نیازمند تغییر نگرش مدیریتی و تبیین استراتژی های نوین است.

نگاه به حاشیه شهر باید نگاه خدمتی باشد و با اعمال کنترل های محلی بویژه رشد فرهنگی از آسیب های اجتماعی آن کاست . استراتژی رفع موانع گسترش حاشیه شهرها در یک برنامه ریزی مبتنی بر زمانبندی دراز مدت می تواند هم به  تحدید حاشیه شهرها کمک کند هم از تغییر کاربریهای کشاورزی و صنعتی زمین های اطراف شهر های بزرگ جلوگیری نماید. سکونت های غیر مجاز ، جرایم خرد و کلان ، فقدان پدافند غیر عامل  قانون گریزی و مشاغل کاذب خود از عوامل آسیب زای حاشیه شهرهاست. تدبیر منطقی و حکیمانه احداث شهرکهای صنعتی ، کشاورزی ، دامداری ، باغی و بازارچه ایی در اطراف شهرها و هدایت سکونت کنترل شده سرریز جمعیت شهری و روستایی در این شهرکهاست.

شکل گیری چنین شهرکهایی ایجاد فرصتهای برابر زندگی سالم برای اقشار کم برخوردار با پیش بینی اشتغال مناسب و حفظ ارزشهای اقتصادی و استفاده از توان سنتی ساکنان است. ظرفیتهای جمعیتی کشور اعم از شهروندان ، روستائیان ، عشایر ، مهاجرین داخلی و ..... با برنامه ریزی مدون و مدیریت شهری شایسته  می توانند عامل توسعه اقتصادی کشور باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.