رهبر انقلاب حتی در دیدار با طلاب و اساتید حوزه های علمیه هم بر انقلابی بودن حوزهها که خود منشا اصلی ایجاد انقلاب بوده اند تاکید کردند و این نشان می دهد که ایشان نگرانی جدی نسبت به برخی رفتارهای بیطرفانه یا خدای ناکرده منحرف دارند.
اکنون سازش ناپذیری و انقلابی ماندن و تلاش برای تشکیل تمدن اسلامی جزو مهمترین عوامل قدرت بخشی به جمهـوری اسلامی و استـمرار آن اسـت به همین دلیل درگفت و گو با حمید روحانی این موضوع را مورد بررسی قرار داده ایم که ادامه آن را می خوانید.
یکی از مهمترین مسایلی که در راهبردهای حضرت امام ومقام معظم رهبری دیده میشود سازش ناپذیری این رهبران در برابر دشمنان است آیا می توان گفت شاخص ترین وجه تمایز حضرت امام با برخی از مسؤولین ویژگی سازش ناپذیری ایشان در برابر دشمنان بوده است؟
مهمترین شاخصه ای که حضرت امام خمینی (ره) را از سایر افراد متمایز میکرد اهتمام و پایبندی ایشان به آرمانها وخط قرمزهایی بود که در طول حیات مبارکشان بدان اهتمام ویژه ای داشتند. در حالی که بسیاری آرمانهای امام را قبول نداشته و هرگز آنها را باور نکردند.
نخستین آرمان و هدف امام که جزء اصلیترین اصول انقلابی ایشان به شمار می رفت سازش ناپذیری در برابر دشمن بود. امام خمینی (ره) با شناخت کامل از دشمن در راهی قدم گذاشت که سراسر آن ایستادگی و مقابله با توطئه های دشمنان اسلام بود. حضرت امام به این مسأله اذعان داشتند که دشمنان اسلام هرگز با مسلمانان سازش نمیکنند چرا که اصولاً منافع و مصالـح ملتها با سیاســت ابرقدرتها و اغراض استعماری آنها مغایرت دارد. حضرت امام معتقد بود اگر روزی آمریکا حقوق ملتهای مستضعف و ملت شریف ایران را بپذیرد به مثابه آن است که این کشور عملا علیه خود دست به اقدامی انتحاری زده و یا قدرت امپریالیستی خود را متزلزل کرده است. بی شک امام با درایت لازم و با الهام از آموزه های قرآنی با تمسک به آیات قرآن معتقد بود که نباید با دشمنان خداوند سازش و مراوده داشت از این رو ایشان براساس نص صریح کتاب خدا هرگز دشمنان خدا را دوست خود نپنداشتند.
از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی دشمنان برای نفوذ و تخریب حرکت انقلابی کشور تمهیدات مختلفی اندیشیده اند که یکی از آنها تاثیر گذاری و همراهی برخی مسؤولان با سیاستهای خود بوده است که البته نمونه های مشهوری هم داشته است. لطفا دراین باره توضیح دهید؟
دشمنان با اذعان به نفوذ ناپذیری حضرت امام همیشه به دنبال مهره ای درون نظام اسلامی بودند تا از طریق وی بر امام و روند انقلاب تأثیر بگذارند. حتی آنها برای زمانی که امام در قید حیات نبودند نیز تمهیداتی اندیشیده بودند تا با تاثیر گذاری بر اطرافیان ایشان سیاست های ضد انقلابی خود را در ایران اجرا کنند. از بهترین گزینههایی که باید گفت یکی از انتخابهای اساسی و اصولی آمریکا محسوب میشد آقای منتظری بود. چند تن از مقامات سفارت آمریکا بعد از انتخاب آقای منتظری به عنوان رییس مجلس خبرگان ( سفارت آمریکا آن زمان ازسوی دانشجویان خط امام تصرف نشده بود ) با ایشان ملاقاتی دو ساعته انجام میدهند. آمریکایی ها دراین ملاقات کوتاه با ارزیابی و شناخت دقیق به ضعفهای آقای منتظری پی میبرند آنچنانکه در کتاب اسناد لانه جاسوسی به این موضوع اشاره شده است .
آنها در بازگشت به آمریکا به این موضوع اذعان کردند که با وجوداینکه در رسانه های ایران از آقای منتظری به عنوان جانشین آیت الله خمینی یاد میشود در برخوردی که با ایشان داشتیم دریافتیم که وی آدم بسیار ساده ای است بنابراین با شناخت ضعف های وی می توان از او مهره ای برای حمایت از سیاست های آمریکا ساخت. با انتخاب آقای منتظری به عنوان قائممقام رهبری دشمن فرصت را مغتنم شمرد تا با نزدیک کردن جاسوسهای خود به بیت آقای منتظری از جمله عوامل سازمان سیا (آقایان کنگرلو و قربانیفر) اهداف خود را به دست قائم مقام رهبری در ایران به منصه ظهور برسانند. برنامههای مد نظر آمریکا که باید به دست آقای منتظری اجرا میشد سازش با آمریکا ،همراهی با مزدوران وابسته به آمریکا از جمله سلطنت طلبان و سایرمخالفان نظام اسلامی بود . بنابراین نخستین گام نفوذ آمریکا که با هدف تخریب ارزشهای نظام اسلامی دنبال شد منحرف کردن مسؤولان و مردم از خط حقیقی وناب اسلامی امام خمینی (ره) بود.
حضرت امام به هیچ وجه با آمریکا به دلیل ماهیت ضد بشری این کشور سازش نداشتند اما در این سالها شاهد موضع گیریهایی متفاوت ازآنچه امام می اندیشیدند در برقراری رابطه با آمریکا بودیم؛ ازسوی دیگر آمریکا نیز با تلاش برای جذب برخی افراد سعی کرده تا از طریق مختلف آرمانهای امام را خدشه دار کند تحلیل شما از این واقعیت محسوس چیست؟
سیاستی که امروز توسط برخی افراد ناآگاه یا حتی خائن دنبال می شود سیاستی برگرفته از راهبردهای منحرفانی است که راهشان از خط امام و رهبری جداست. بیش از سی و هفت سال از عمر انقلاب می گذرد آمریکا در طی این سالها با هدف استحاله انقلاب اسلامی راههای زیادی را رفته است. یکی از گزینه های مورد نظر آمریکایی ها برای خشکاندن ریشه های انقلاب ترور
شخصیتهای اصلی نظام اسلامی بود. آمریکاییها بعد از ترورها و عدم تاثیرگذاری آن بر روند انقلاب به این نتیجه رسیدند که انقلاب ریشه دار تر از آن است که با کشتن افراد نابود شود. مردمی بودن انقلاب
ریشههای محکمی بود که نظام اسلامی را در برابر توطئههای دشمن مصون میداشت. دومین راهبرد آمریکا دربرابر نظام اسلامی اعمال تحریم ها و فشار اقتصادی برمردم بود تا در شرایط سنگین اقتصادی
زمینههای دوری مردم از حکومت را فراهم کند. همراهی مردم با نظام اسلامی باوجود همه سختیها و مشکلات اقتصادی به دشمنان نشان داد هرچند سختیهایی وجود دارد اما مردم همچنان به انقلاب وفادارند. خوشبختانه مردم به حدی از رشد؛ آگاهی و بصیرت رسیده اند که با ترفندها،
برنامهها، فشارها، توطئه و تحریمها از ازانقلاب دور نمی شوند از این رو آمریکا راه سوم یعنی استحاله نظام را بر می گزیند تا در جریان جنگ نرم به اهداف مقدس نظام حمله کند.
استحاله نظام موضوع مهمی بود که اتفاقا باید به دست برخی مسؤولان در داخل اجرا شود. مسؤولانی که ظاهرا پایبند به انقلاب اسلامی هستند اما از نظر محتوا تهی از آرمانهای اسلامی باشند. بدیهی است دوستی با دشمن مغایر با آرمانهای سازش ناپذیر امام در برابر دشمنان است از این رو در سالهای اخیر مشاهده شد برخی از مسؤولین ارتباط با دشمنان را نه تنها مذموم ندانسته بلکه آن را کلید توسعه کشور عنوان نموده اند یعنی عملا به دست خود ارتباط با جنایتکارترین و متجاوز ترین دشمنان اسلام را مجاز وحتی ضروری عنوان می کنند. مسأله دیگری که امام بر آن تاکید داشت و تا آخرین لحظات عمر گرانبهای خویش بر آن اصرار داشتند در کنار مردم بودن و مردمی ماندن بود . از آنجایی که انقلاب اسلامی با همراهی ملت و رهبری امام امت به نقطه عطف خود رسید امام خمینی (ره) همواره بر این نکته تاکید داشتند که مردم را باید محرم رازهای کشور دانست و با آنها صادق بود. همراهی و هم فکری با مردم جزء جدانشدنی اندیشه و عملکرد حضرت امام بود درحالی که یکی از اهداف استحاله نظام اسلامی نامحرم پنداشتن مردم و دور کردن آنها از جریانات کشور است. به عنوان مثال دولت یازدهم در این عرصه به نحوی پیشتازبوده که بعد از مدتها از توافق برجام، ملت آنچنان نامحرم پنداشته شده اند که تا به امروز یک سطر از مطالب پشت پرده را به مردم اعلام نکرده یا مسأله قراردادهای نفتی آنقدر محرمانه دنبال می شود که مردم به هیچ وجه از چند و چون آن اطلاعی ندارند. این سیاست استراتژیک که توسط دوستان و یاران برخی افراد شناخته شده و اتفاقا قدیمی دنبال می شود دقیقا مغایر با خط و اهداف انقلابی حضرت امام است از این رو به جرات می توان گفت افراد یاد شده با نامحرم پنداشتن مردم درصدد هستند تا از این طریق انقلاب را از پشتیبانی مردم محروم کنند.
مواضع برخی افراد معروف در سالهای گذشته موجب ایجاد شائبه هایی در بین مردم انقلابی ایران شده است حال این سوال مطرح می شود این مواضع از روی غفلت است یا خیانت؟
اول باید به این موضوع بپردازیم که یکی دانستن خط امام و این افراد اشتباه محض است چرا که اینها دارای اندیشه لیبرالیستی هستند و اصلا اهداف امام را نشناخته اند. شاید خوانندگان از این مسأله تعجب کنند که مگر می شود برخی افراد نام آشنا و نزدیک به امام راحل اهداف امام را نشناخته باشند! در پاسخ باید گفت انسانهای مغرور و از خود راضی که همواره خود را بی نیاز از مشورت می بینند و بینش سیاسی و جهان بینی خود را فراتر از دیگران می بینند دچار این مشکل هستند.
نظر شما