تحولات لبنان و فلسطین

نقد علمی نسبت به قوانین، حق علما است اما امکان دارد کسی بگوید که جای نقد علمی در تریبونهای عمومی نیست که این سخن درستی است و جای نقد علمی در محافل علمی است.

قابلیت استخراج فقه اجتماعی از فقه فردی/ باید نقد به قانون در محافل علمی انجام شود/ حوزه‌های علمیه در نظام‌سازی حرکت روبه جلو داشته‌اند

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم ، مسئله فقه حکومتی با رویکرد فقه نظام چند سالی است که به شدت مورد دغدغه امام خامنه‌ای و محافل علمی نخبگان حوزوی و دانشگاهی واقع شده است. دهه سوم انقلاب اسلامی دهه‌ای است برای گام نهادن در راستای تحقق حداکثری آرمانها و اهداف والای حکومت اسلامی. البته نظام سازی با رویکرد فقهی مقوله‌ای است که سالها پیش از انقلاب بزرگانی همچون امام خمینی و شهید صدر به آن ورود کرده و نظریات متقنی مطرح کرده‌اند. در راستای مشخص شدن هرچه بیشتر ابعاد فقه حکومتی با رویکرد فقه نظام و پاسخ به برخی شبهاتی که حول آن مطرح شده‌است گفت‌وگویی با آیت الله اراکی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب صورت داده‌ایم. آیت‌الله اراکی مجتهد علوم اسلامی، دکترای فلسفه تطبیقی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم  است. وی همچنین، عضویت در مجلس خبرگان رهبری جمهوری اسلامی ایران، شورای عالی مجمع جهانی اهل‌بیت را بر عهده دارد و مؤسس مرکز اسلامی انگلیس و مجمع اندیشه اسلامی قم است. وی دروس عالی فقه و اصول را در حوزه علمیه قم تدریس می‌کند 

تسنیم: با توجه به اینکه حضرتعالی، شاگرد شهید صدر بودید انتساب این مطلب به ایشان که فقه مجموعه تئوری‌هاست و ایشان فقه فردی را قبول نداشتند، را صحیح می‌دانید یا نه؟

آیت‌الله اراکی: من نمی‌دانم مقصود کسی که این سخن را به شهید صدر نسبت داده چه بوده است اما این مطلب می‌تواند به دو شکل بیان شود که یک شکل آن درست و منظور استاد شهید (شهید صدر) هم همین بوده، و شکل دیگرش هم غلط است. شکل غلطش این است که گفته شود ما در اسلام، فقه فردی نداریم و هر چه هم هست فقه اجتماعی است، در حالی که ما فقه فردی هم داریم یعنی تکلیفی برای فرد در شرع معین شده است. منظور از اینکه تکلیفی برای فرد معین شده این است که اگر همه جامعه هم گرایش غیردینی داشت باز هم شرع برای او تکلیفش را معین کرده است. بیان درست این مطلب آن است که همه فقه اسلام، فقه ساختاری است یعنی ریشه‌ها و بستر احکام فردی اسلام یک نظام اجتماعی است یعنی برای مثال اگر گفته‌اند نماز بخوانید، خود این نماز بخشی از یک ساختار متکامل و نظام‌مند اجتماعی است. لذا از فقه فردی هم ‌می‌توان فقه اجتماعی را استخراج کرد. یکی از کارهایی که خود استاد شهید انجام دادند در کتاب نظام اقتصادی‌شان این بود که آمدند و از مجموعه‌ای از احکام فقه فردی یک نظریه استخراج کردند و فقه را به ساختارهای روبنایی و ساختارهای زیربنایی تقسیم کردند و خیلی از احکام فقهی را روبنا دانسته و از آنها عبور کرده و به زیربنا دست یافته‌اند و این زیربنا همان تئوری جامعی‌است که می‌تواند آن ساختار اجتماعی فقه را تبیین کند. خب با همچین روشی ما می‌توانیم در تمام عرصه‌ها به فقه نظام دست بیابیم. اگر آن مطلب را به این شکل به شهید صدر نسبت بدهند، حرف درستی خواهد بود. 

حوزه‌های علمیه هیچ محدودیتی در نقد ندارند

تسنیم: شبهه‌ای که اخیرا به بهانه‌های خاصی در خصوص قانونگذاری از تریبونهای عمومی مطرح شده است و آن اینکه وقتی ما یک مجلس قانونگذاری بیشتر نداریم، نمی‌شود که مطلب و مجلسی را که قانون تعیین کرده اما به تشخیص برخی فقها از حیث فقهی محل اشکال است از فردا برچیده شود و آن مجلس و مقوله جمع شود. نظر شما در این رابطه چیست؟ 

آیت‌الله اراکی: این سوال شما دو بخش دارد. یک بخش در خصوص رفتار برخی اشخاص است که رفتار بعضی نهادهای ما را نقد می‌کنند، این افرادی که نقد می‌کنند منظورشان این است که آن رفتار فلان نهاد و... مطابق با قانون نیست و در واقع قانونی بودن آن را نقد می‌کنند. برای مثال آیت الله علم‌الهدی می‌گوید که فلان کنسرتها نباید باشد و درست نیست، این بدان معناست که این کنسرتها طبق موازین قانونی اجرا نمی‌شود. ایشان که به قانون ایرادی ندارند، کسانی که می‌آیند و سعی می‌کنند بین این مواضع با قانون مقابله ایجاد کنند همان کسانی هستند که می‌خواهند با شلوغ کردن فضا، مقصود خودشان را پیش ببرند. متاسفانه یکی از روشهای افراد  کم منطق و بی‌منطق همین شلوغ کردن است که به وسیله آن بر حقیقت پوشش می‌گذارند و در این فضا بر طبل خودشان می‌کوبند. آیت الله علم‌الهدی یا بزرگانی مثل ایشان که نمی‌خواهند به قانون ایراد بگیرند، کجا آیت الله علم‌الهدی به قانون ایراد گرفت؟! حرف ایشان این است که نحوه اجرای این کنسرتها به شکلی است که در اجرایشان آن قانون رعایت نمی‌شود. در حقیقت، ایراد آیت الله علم‌الهدی به مدیریت مدیران است نه قانون. ایشان به مدیران می‌گویند که شما که مدیر هستید توان اجرای صحیح یک کنسرت را ندارید که موجب حاشیه‌سازی منفی نشود. کسی ایراد به قانون نمی‌گیرد و اگر کسی بخواهد به قانون ایراد بگیرد جای آن پشت تریبونهای عمومی نیست و این را همه قبول دارند که ایراد به قانون باید در مجالس قانونگذاری و یا نهادهای قانونگذاری و مجالس بحث علمی مطرح شود. کسانی که از تریبونهای عمومی به بعضی موارد نقد وارد می‌کنند در واقع به مدیریت و نحوه اجرا نقد وارد می‌کنند. مطلب دیگر سوال شما این است که نهاد قانونگذاری هست و قانون می‌گذارد اما نقد علمی و تخصصی نسبت به آن باید صورت بگیرد. پس نقد علمی نسبت به قوانین حق علما است اما امکان دارد کسی بگوید که جای نقد علمی در تریبونهای عمومی نیست که این سخن درستی است و جای نقد علمی در محافل علمی است. اما این مغالطه است که اگر کسی نقد کرد به او بگویند تو چه کاره هستی که نقد می‌کنی و ما مجلس قانونگذاری داریم و...، فرد ناقد به عنوان یک محقق و صاحب‌نظر می‌تواند و حق دارد که نقد کند. روش متعارف حوزه‌های علمیه این است که هیچ محدودیتی در نقد ندارند و حتی به نظریات امام خمینی بدترین و سخت‌ترین نقدها وارد می‌شود و هیچ کسی هم تا به حال احساس نکرده که این نقدها توهین به امام است بلکه یک بحث علمی است نقد علمی در محافل علمی کاملا بجاست البته نقد قانون در تریبونهای عمومی کار درستی نیست. 

تسنیم: با توجه به اینکه خود حضرتعالی مباحث فقه حکومتی با رویکرد فقه نظام را داشته‌اید، پاسخ به این مطلب چگونه است که بعضی اشخاص این را به جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند که حکومت اسلامی ابتدا باید نرم‌افزار اداره جامعه را ارائه می‌داد و سپس به فکر انقلاب و تغییر حکومت می‌افتاد؟

آیت‌الله اراکی: نرم‌افزار چندین مرتبه و درجه دارد. یک درجه از نرم‌افزار، ارائه کلیات است و این کلیات را ما داشته‌ایم. خود امام در مبحث نظام سیاسی قبل از انقلاب نوع نظام سیاسی حکومتی را مطرح کردند و بسیاری از علمای دیگر در حیطه‌های نظام اقتصادی و... مباحث مختلفی را طرح کردند اما آنچه که بعد از انقلاب نیاز بود این بود که این موارد تبدیل به الگوی نظام بشوند و قابل پیاده‌سازی شوند. وقتی این الگوها قابلیت پیاده‌سازی می‌یابند که شما تجربه نظام را داشته باشید یعنی این الگوها را بتوانید در قالب تجربه میدانی ارائه بدهید. وقتی که ما تجربه میدانی نظام اقتصادی، سیاسی و... نداریم چگونه می‌توانیم نظامات مختلف ارائه کنیم؟ بدون تجربه میدانی می‌توانیم کلیاتی بگوییم کما اینکه بسیاری از بزرگان قبل از انقلاب در عرصه تئوری این کلیات را گفته‌اند اما تئوری یک مطلب است و تبدیل تئوری به الگوی قابل اجرا مطلب دیگری است. آنچه امروزه در فقه نظام مورد بحث واقع می‌شود این است که تئوری‌ها به شکلی بشوند که تبدیل به الگوی عملی شوند و این مسئله احتیاج به تجربه داشت. کار ما این است که پرسشهایی که امروزه نظام دارد و حاصل آن تجربه میدانی است را از فقه استخراج بکنیم. این پرسشهای جدید وقتی مطرح می‌شوند که ما حکومت داشته باشیم و اگر حکومت نمی‌داشتیم اساسا این پرسشها مطرح نمی‌شد. امکان دارد کسی اشکال وارد کند که چرا این مباحث در دهه اول و دوم انقلاب مطرح نشد؟ پاسخ این است که دهه اول، حوزه‌ها و... درگیر اصل انقلاب و جنگ بودند و دهه دوم هم درگیر دفاع از مبانی اعتقادی بودند لذا مباحث آیت الله جوادی، آیت الله مصباح و... همگی در آن زمان در همین عرصه دفاع از مبانی اعتقادی است و امروز هم دهه سوم است که دهه تبیین فقه نظام است و معتقدیم که حوزه‌ها دارند کار خودشان را به موقع انجام می‌دهند منتها نهادها باید از دستاوردهای حوزه‌ها استفاده کنند. 

تسنیم: آیا امروز، حوزه با چالش عدم توانایی در نظام‌سازی مواجه است یا نه؟ و آیا ما باید آنقدر سریع توقع این نظام‌سازی را از حوزه داشته‌باشیم؟

آیت‌الله اراکی: به نظر ما امروز حوزه جلو است، امروزه نهادها هستند که عقبند امروزه مباحثی مثل فقه نظام سیاسی، فقه نظام اقتصادی و ... کاملا حلاجی شده و ارائه شده‌اند و این نهادها هستند که باید بیایند از آنچه که در حوزه‌ها مطرح شده است استفاده بکنند. ما معتقدیم و پیشنهاد کرده‌ایم که باید یک کارگروه‌های مشترکی بین فنی‌ها(کارشناسان حیطه‌های تخصصی) و حوزوی‌ها شکل بگیرد که بتوانند الگوهای قابل اجرا را ساماندهی و ارائه کنند. بعد از اینکه الگوها ارائه شد، تبدیل به قانون، برنامه و بودجه می‌شود و قابل اجرا خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.