حمیدرضا شکارسری: «پروانه/ تاریکی میدان مین را دور می‌زند/ و به سوی شقایقی بازمی‌گردد/ که چراغش/ معبرها را روشن کرده است»*

عمق معناشناختی در شعر

شعر شیرینعلی گلمرادی جزو شعرهای دفاع مقدس محسوب می‌شود؛ شعری که طی 3 دهه عمر خود فراز و نشیب‌های فراوانی را چه در فرم و چه در ساختار و چه در پیام و محتوا پشت سر گذاشته است. از جمله رویکردهای پربسامد در فرم و محتوای این شعر، رویکرد نمادین و استعاری است.

گلمرادی در فضای محدود شعرش از نماد و استعاره‌های پرشماری بهره برده است: پروانه، شقایق، چراغ، میدان مین و معبر.

در این بین می‌توان چراغ را استعاره دانست و باقی نشانه‌ها را نمادین ارزیابی کرد زیرا گلمرادی از چراغ تنها برای اشاره به شقایق استفاده کرده است (رابطه مشبه و مشبهٌ‌به) اما پروانه و شقایق و میدان مین و معبرها نه‌تنها کارکرد تصویری خود را (برخلاف چراغ) حفظ کرده‌اند بلکه بی‌تردید می‌توانند به چیزی و چیزهایی فراتر هم اشاره کنند. به همین دلیل است که می‌توان پیام‌های فرامتنی شعر را مدیون حضور نمادها دانست.

پروانه زائر و رهرو شهید است که در سنگلاخ‌ها یا میادین مین به سمت شهید و به راه او برمی‌گردد؛ شهیدی که مانند یک چراغ راه‌های دشوار زندگیِ پیش رو را روشن می‌کند.

شیرینعلی گلمرادی نه‌تنها با حضور سمبل‌ها و استعاره‌ها به پیامش صورتی زیباشناختی بخشیده بلکه به قول نیما، با حضور نمادها به اثرش عمق معناشناختی هم داده است.

* «برگ‌های چندرنگ باغ»/ شیرینعلی گلمرادی/ سوره مهر/ 1394/ صفحه 62.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.