تحولات لبنان و فلسطین

در مورد موضوع مذاکره با آمریکا هم که از سوی آقای هاشمی دنبال می‎شود باید گفت که وی برخلاف گذشته معتقد است که آمریکا یک قدرت اجتناب‌ناپذیر در عرصه بین‎المللی است و بر همین اساس اعتقاد دارد که باید با این ‎قدرت جهانی از طریق مذاکره کنار آمد.

میراث تفکر هاشمی برای کشور چه بود؟

به گزارش قدس آنلاین به نقل از هفته نامه پنجره،  درباره مواضع چالش بر‎انگیز و جنجالی آقای هاشمی، سخنان مختلفی بیان می‎شود، فارغ از دلایل طرح این سخنان، از تغییراتی که در دیدگاه‎‎های آقای هاشمی مشاهده می‎شود کاملا پیداست
که در طول دوران بعد ازانقلاب نظرات وی تغییر پیدا کرده و بر همین اساس باید گفت که بعضی از این‌ تغییرات هم در واقع مبتنی بر مبانی فکری قبلی آقای هاشمی است و برخی از آن‎ها مبتنی بر تغییراتی است که در اثر تاثیرگذاری برخی
از جریان‎ها و شاید افراد بر ذهن و فکر آقای هاشمی به‎وجود آمده است.
برخی از این تغییرات هم ناشی از اشتباهات محاسباتی است که به‎نظر می‎رسد در دوران مدیریت وی برایش به‎وجود آمده است و در نهایت منجر به این تغییر و تحولات در رفتار و مواضع ودیدگاه‎‎های او شده است.
در همین رابطه باید گفت که یکی از مهم‎ترین محور‎های تغییر در مواضع آقای هاشمی موضوع تغییر حکومت دینی به یک حکومت تقریبا مرکب از افراد متدین است؛ یعنی ابتدا آقای هاشمی معتقد به حکومت دینی و اسلامی بود اما در حال حاضر وی حکومت دینداران را مطرح می‎کند و خیلی به‎دنبال حکومت دینی نیست که این نوع نگرش هم با مبانی امام (ره) و هم با مبانی رهبر معظم انقلاب متفاوت است که البته همین نوع نگاه آقای هاشمی در شیوه اداره کشور و برخورد با مسائل جهانی و نحوه برخورد با سیاست خارجی هم تاثیرگذاشته است، به‎طوری که آقای هاشمی در همه این موارد از تفکر یاد شده تبعیت می‎کند.
از سوی دیگر، این تفکر موجب شده است که آقای هاشمی هم لیبرالیسم را در داخل بپذیرد و هم اینکه به‎سمت کنار آمدن با قدرت‎‎های جهانی در عرصه بین‎المللی حرکت کند و از سوی دیگر آقای هاشمی توسعه را در گرو همراهی با نظام‌های بین‎المللی می‎داند.
در مورد موضوع مذاکره با آمریکا هم که از سوی آقای هاشمی دنبال می‎شود باید گفت که وی برخلاف گذشته معتقد است که آمریکا یک قدرت اجتناب‌ناپذیر در عرصه بین‎المللی است و بر همین اساس اعتقاد دارد که باید با این ‎قدرت جهانی از طریق مذاکره کنار آمد و در واقع کنار آمدن با کدخدای جهانی را لازمه توسعه و پیشرفت کشور تلقی می‎کند و بر همین مبناست که اعتقادی به درگیر شدن با آن ندارد.
در خصوص زاویه پیدا کردن آقای هاشمی با برخی از نهاد‎های انقلابی در کشور مانند شورای نگهبان و سپاه پاسداران هم باید گفت که اصولا فلسفه شکل‎گیری نهاد‎های انقلابی برای صیانت از هویت انقلاب اسلامی و حکومت دینی است، بر همین اساس وقتی که آقای هاشمی به هویت حکومت دینی اعتقاد ندارد و فقط به حکومت دینداران اکتفا می‎کند، هر نهادی هم که هدف و آرمانش به استقرار حکومت دینی کمک کند و از حکومت دینداران فراتر رود قطعا آقای هاشمی با این دستگاه هم مشکل خواهد داشت. باید گفت که آقای هاشمی با دستگاه‎‎های اینچنینی به‎دلیل انقلابی ماندنشان و تاکیدشان بر حکومت دینی مسئله دارد و به همین دلیل است که همواره در مواضع وی مطالبی در جهت تضعیف این نهاد‎ها شنیده می‎شود.
موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که مدل توسعه‎ای که آقای هاشمی دنبال می‎کند در واقع همان مدل توسعه غربی است و در کل باید گفت که آقای هاشمی به مدل پیشرفتی که مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارد اعتقادی ندارد.
آقای هاشمی در دوران سازندگی هم توسعه را منهای عدالت دنبال می‎کرد و هیچ‎وقت از موضع خود با وجود تذکرات مکرر مقام معظم رهبری برنگشت و همواره معتقد بود که وقتی همه جامعه به ثروت رسید، فقرا هم وضعیت بهتری پیدا خواهند کرد. بر همین اساس دلیلی ندارد که توسعه را مبتنی بر عدالت دنبال کنیم؛ این در ‎حالی است که وقتی توسعه منهای عدالت وجود داشته باشد قطعا این نوع نگاه با پیشرفت ایران اسلامی هیچ انطباقی ندارد.
به هر صورت باید گفت که نگاه آقای هاشمی به مدل توسعه یاد شده میراث‎‎های مختلفی برای کشور داشته که مهم‎ترین آن‎ها شکل‎گیری یک جریان اقتصادی نوکیسه است که در آن اقتصاد کشور به دست عناصری افتاد که هیچ ایمان و اعتقادی به انقلاب و آرمان‎‎های آن ندارند و در نهایت به‎دنبال این هستند که اقتصاد کشور را اختصاصی‎سازی کنند و این اختصاصی‎سازی هم نه به معنای خصوصی‎سازی است که در قانون اساسی به آن اشاره شده و نه سرمایه‎داری است که در غرب وجود دارد بلکه در این مدل یک قشر خاص در این میان به ثروت دست پیدا می‎کنند.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که مجموعه کسانی که به آقای هاشمی مشورت می‎دهند و مورد اعتماد وی هستند هم طرفدار اقتصاد بازار آزادند و به‎لحاظ سیاسی هم این افراد پایبندی آنچنانی به حکومت دینی و استقرار نظام اسلامی بر مبنای اهداف قرآن ندارند، لذا به‎نظر می‎رسد که آقای هاشمی باید در مورد این موضع هم تجدیدنظر کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.