به گزارش خبرنگار ما این متهم حدود ساعت 8 شب یکشنبه محسن را هنگامی که مقداری گوشت و خوراکی برای همسر و دو فرزند 4 و 8 سالهاش خریده و سوار بر موتورسیکلت خود به خانهاش در یک مجتمع مسکونی در چهارراه رستگاری قاسمآباد مشهد بازمیگشت، در چند قدمی منزل مسکونی او متوقف کرده و پس از مشاجرهای کوتاه به وسیله یک تیغ موکت بری با بریدن رگهای گردنش به قتل رساند.
وی پس از ارتکاب این جنایت پا به فرار گذاشت اما توسط یکی از شهروندان وظیفه شناس که در مسیر رسیدن به سر قرار با دوستش در همان نزدیکی بود، تحت تعقیب قرار گرفت و لحظاتی بعد توسط این شهروند 28 ساله که مصطفی- غ نام دارد، دستگیر و به مأموران پلیس تحویل داده شد.
از سوی دیگر جنازه محسن نیز که با وجود تلاش فراوان دوست مصطفی، پرسنل اورژانس و کادر درمانی بیمارستان مهرگان، نتوانست به زندگی دوباره بازگردد و به خاطر بریده شدن تمامی رگهای حیاتی گردن و عوارض ناشی از خونریزی شدید، جان خود را از دست داد، به دستور دکتر سیدجواد حسینی قاضی ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که با تماس مأموران کلانتری قاسم آباد از ماجرا باخبر شده و به همراه اکیپی از کارآگاهان اداره جنایی، پزشکی قانونی و عوامل بررسی صحنه جرم در محل حضور یافته بود، به پزشکی قانونی منتقل شد.
حسن که اهل و ساکن آریاشهر تهران است، در تحقیقات و بازجوییهای انجام شده پس از دستگیریاش به کارآگاهان و مقام قضایی گفت: با محسن به خاطر اصرار به ادامه داشتن رابطهاش با دخترخالهام که همکار او در تهران است، درگیر شدم و قصد کشتن او را نداشتم ولی وقتی تیغ موکتبری را روی گردنش گذاشته بودم، او سرش را تکان داد که باعث بریده شدن رگ گردن او و مرگش شد.
این متهم 50 ساله لاغر اندام اضافه کرد که به خاطر جوان و قوی هیکل بودن محسن(مقتول) و به خاطر ترسی که از درگیر شدن با وی داشتم، تیغ موکت بری همراهم بود.
وی در توضیح انگیزه درگیری منجر به قتل اظهار داشت: دخترخالهام مطلقه است و چون با مقتول در یک شرکت باربری هوایی همکار بودند، هر زمان دخترخالهام به مشهد میآمده، همدیگر را میدیدهاند اما وقتی دخترخالهام از محسن خواسته که ارتباطشان قطع شود او قبول نکرده و اصرار به ادامه این رابطه داشته است.
به همین خاطر دخترخالهام از من خواست که با محسن صحبت کنم که دست از سرش بردارد. من هم حدود یک ماه قبل از تهران به مشهد آمدم و پس از گرفتن آدرس محل سکونت او، به این بهانه که همسایهشان هستم و همسرانمان با هم دوست میباشند، با وی طرح دوستی ریخته اما چون مطمئن نبودم که او فرد مورد نظر باشد، بیآنکه حرفی بزنم به تهران بازگشتم.
وی اضافه کرد: پس از آن که مشخصات این مرد را دخترخالهام تأیید کرد بار دیگر جمعه گذشته از تهران به مشهد آمدم و روز بعد یعنی شنبه همین هفته به انتظارش ایستادم تا او با موتورسیکلتش از راه رسید و من سد راهش شدم.
ادامه گزارش خبرنگار ما حاکی است، در تحقیقات کارآگاهان و قاضی سیدجواد حسینی با توجه به محتویات و پیامکهای گوشی تلفن همراه متهم که ردپای حداقل یک خانم ساکن مشهد را در این ماجرا نشان میداد، بازجویی از وی با استفاده از روشهای نوین و علمی پلیسی ادامه یافت تا اینکه حسن بناچار دست از دروغ پردازی و تناقض گوییهای خود برداشت و لب به اعتراف گشود.
این متهم 50 ساله در اعترافات تکان دهنده خود، از روابط و ارتباطات نامشروع خود با همسر 28 ساله مقتول پرده برداشت و به کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت که از حدود یک سال قبل در پی تماس تلفنی اتفاقی همسر مقتول با او آشنا شده و طی این مدت چند بار نیز با وی ملاقات داشته است.
بنابراین گزارش از آنجایی که محتویات پیامکهای رد و بدل شده بین متهم و همسر مقتول، سرنخهای جالبی را در اختیار کارآگاهان قرار داده بود، بازجویی از متهم با توجه به این سرنخها ادامه یافت تا آنجا که وی اقرار کرد به دنبال دریافت این پیامکها تحریک شده و چون فکر میکرده مقتول همسر خود را آزار و اذیت میکند، نقشه قتل وی را کشیده و به همین منظور در روز حادثه با او درگیر شده است.
در همین حال با توجه به اعترافات متهم بنا به دستور قاضی سیدجواد حسینی همسر مقتول نیز دستگیر شده و مورد بازجویی قرار گرفت که او هر چند ابتدا منکر ارتکاب هر جرمی بود اما در مواجهه حضوری با متهم بناچار لب به اعتراف گشود و به داشتن رابطه پنهانی با او اقرار کرد اما وقتی درخصوص ارسال پیامکها از وی سؤال شد گفت که وی این پیامکها را ارسال نکرده و شماره تلفن مربوطه متعلق به شاگرد نقاشی است که دو هفته پیش در منزلشان کار میکرده است.
وی گفت: چون سیم کارت خودش سوخته بود از شاگرد نقاش گوشی تلفن همراهش را گرفته و ضمن تماس با متهم که در تهران بوده به او گفته که نمیخواهد به رابطهاش با وی ادامه دهد و از اشتباهی که در این زمینه کرده پشیمان است و از او خواسته تا دست از سرش بردارد. بعد هم گوشی را به شاگرد نقاش برگردانده و دیگر هیچ تماسی با متهم نداشته و پیامکی هم برای او نفرستاده است.
قاضی حسینی با توجه به این اظهارات همسر مقتول، از آنجا که احتمال دخالت شاگرد نقاش در این حادثه متصور بود، دستور دستگیری این فرد را صادر کرد که با تلاش و پیگیری کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی وی دستگیر و به آگاهی منتقل شد. این فرد که جوانی 27 ساله است وقتی در برابر شواهد و مستندات محکم کارآگاهان قرار گرفت ناچار به اعتراف شد. او گفت بعد از آن که گوشیاش را در اختیار همسر مقتول قرار داده متوجه ارتباط پنهانی وی با متهم شده و با فرستادن پیامکهای عاشقانه برای متهم خود را به عنوان همسر مقتول جا زده و با نقش بازی کردن و این که از طرف شوهرش مورد اذیت و آزار قرار میگیرد، خواسته متهم را تحت تأثیر قرار داده و از او سوءاستفاده کند و حتی یک بار با این ترفند او را وادار کرده برایش 300 هزار تومان پول واریز کند.
در همین حال همسر مقتول در جریان این بازجوییها با ابراز ندامت از برقراری رابطه پنهانی با مردی غریبه که منجر به مرگ همسرش شده است، گفت که شماره تلفن این مرد را به طور اتفاقی از روی کاغذی که روی زمین افتاده بود، پیدا کردم و خیلی زود پس از اولین تماس من، رابطهمان شروع شد و هر روزه این تماسها و تبادل پیامکها ادامه داشت و در مدت یک سالی که از آشنایی ما میگذشت حسن (متهم به قتل) چهار بار به مشهد آمد و با هم ملاقات داشتیم. اما اخیراً به خودم آمدم و قصد داشتم رابطهام را با او قطع کنم و وقتی سیم کارتم سوخت، بهترین فرصت بود، برای همین هم موبایل شاگرد نقاش را گرفتم تا برای آخرین بار از حسن بخواهم دست از سرمن بردارد.
متهم به قتل نیز با تأیید اظهارات این زن درخصوص داشتن رابطه پنهانی و ملاقاتهای حضوریاش مدعی شد که به دنبال دریافت پیامکهایی که شاگرد نقاش به عنوان همسر مقتول برایش میفرستاده تحت تأثیر قرار گرفته و از تهران به مشهد آمده است.
او صبح شنبه به در خانه مقتول آمده و با سنگ به شیشه آنها زده و زمانی که همسر مقتول او را در خیابان دیده، روی تکه کاغذی یادداشتی مبنی بر این که مادرش در خانه است و نمیتواند او را ببیند، نوشته و به داخل کوچه انداخته است. اما حسن تا ظهر و زمانی که همسر مقتول پسر 8 سالهاش را به مدرسه میبرده به انتظار ایستاده و نزدیک مدرسه سد راه او شده بود که همسر مقتول از وی خواسته دست از سر او بردارد چرا که دیگر نمیخواهد به این رابطه ادامه دهد.
حسن در ادامه این اظهارات به کارآگاهان گفت که به شدت عصبانی شده و فکر میکرده این زن بخاطر ترس از شوهرش دیگر نمیخواهد با او رابطه داشته باشد به همین خاطر بعد از ظهر با محسن نزدیک خانهاش درگیر شده و او را به قتل رسانده است.
دکتر سیدجواد حسینی قاضی ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در این رابطه با بیان اینکه تحقیقات بیشتر از هر سه نفر متهمان دستگیر شده همچنان در حال انجام است و تا روشن شدن تمامی زوایای تاریک این پرونده ادامه خواهد داشت، از تلاشهای شبانه روزی، مستمر و مؤثر کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی تقدیر کرد.
نظر شما