قدس آنلاین- جواد صبوحی : توجه به کیفیت در همه حرفه ها یک ضرورت است اما برای برخی از حرفه ها از اهمیت دوچندان برخوردار است.کیفیت در مهندسی بویژه در حوزه ساخت و ساز به دلیل آنکه با ایمنی و سلامت مردم به عنوان بهره برداران از ساختمان ها ،فضاهای شهری،ابنیه ومستحدثات سرو کار دارد باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد

اعتماد جامعه نسبت به مهندسان کم شده است

آموزش این مباحث بر عهده دانشگاه ها و نظام های مهندسی است. اما آیا این دو توانسته اند این مهم را تحقق بخشند. دکتر مهدی اژدری مقدم عضو هیات علمی دانشگاه و عضو شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور در گفت و گو با ما به این موضوع اشاره می کند.

  • دانشگاه ها و دانشکده های مهندسی چقدر توانسته اند به معنای واقعی مهندس تربیت کنند؟

متاسفانه سرفصل هایی که دانشگاه ها ارایه کرده اند با سرفصل هایی که حرفه مهندسی به آن نیاز دارد متفاوت است. تکلیفی که برای دانشگاه ها مشخص شده، در راستای تربیت و آموزش افرادی است که تنها بتوانند با یکسری از مفاهیم آشنا شوند. معمولاً این مفاهیم و آموزش ها تئوری است؛ یعنی دانشجو تربیت می شود تا در آزمون کارشناسی ارشد پذیرفته شود. در صورتی که هدف از آموزش دانشجوی کارشناسی این است که بتواند در خدمت نیازهای جامعه باشد. برای مثال در بسیاری از دانشگاه های ما سرفصلی که برای درس های طراحی ارایه کرده اند به جای آیین نامه های داخلی کشور، برگرفته از آیین نامه های استاندارد سایر کشورهاست. حال آنکه ما باید بر اساس آیین نامه های خود طراحی کنیم. از سوی دیگر برخی از استادان دانشگاه نیز که اتفاقاً استادان مجربی هستند با پاره ای از مباحث حرفه آشنا نیستند. در قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان این اجازه داده شده است تا این سازمان حتی در تعیین سرفصل ها دخالت کند اما متاسفانه این مساله چندان پیگیری نمی شود و به همین دلیل یک شکاف میان سرفصل های دانشگاهی و مباحث مورد نیاز جامعه مهندسی وجود دارد. از سوی دیگر یکی از وظایفی که برای این سازمان ها تعریف شده، ارایه خدمت کارآموزی به دانشجویان دانشکده های مهندسی است که البته به دلیل کمبود کاری که در سال های اخیر وجود دارد سازمان این وظیفه را نیز به درستی انجام نمی دهد. من می توانم حلقه مفقوده در این زنجیره را ارتباط صنعت با دانشگاه عنوان کنم. اگر این ارتباط بدرستی تحقق بپذیرد بسیاری از مسایلی که ما در این حرفه  و یا دانشگاه ها با آن مواجه هستیم حل می شود. در حال حاضر در سازمان های نظام مهندسی برخی از کشورها بخشی به نام " اعتبار سنجی " وجود دارد تا دانشگاه ها را از سوی حرفه اعتبار سنجی کنند. تا زمانی که سازمان حرفه ای این موضوع را تایید نکند دانشگاه ها مجوزی را به دانش آموختگان ارایه نمی کنند. الان افرادی که در بسیاری از دانشگاه های ما تدریس می کنند اصلاً وارد حرفه نشده اند و بنابر این از حرفه مطلب زیادی نمی دانند. قطعاً دانش آموختگان چنین مراکزی افراد بیگانه ای با حرفه تربیت می شوند. این موضوع نیازمند یک برنامه ریزی اصولی است که باید انجام شود.

  • نظام مهندسی چه کمکی می تواند به دانشگاه ها انجام دهد؟

قانون، برای نظام های مهندسی مهیا کردن زمینه کارآموزی برای دانشجویان دانشگاه ها را تکلیف کرده است. این مساله جزیی از وظایف شورای مرکزی و هیات مدیره هاست که باید آن را انجام دهند اما آن را انجام نمی دهند چون از سوی دانشگاه ها چنین درخواستی نمی شود. دانشگاه این تکلیف قانونی را یادآور نمی شود. حتی بر اساس بند "و" ماده 15 و ماده 21 که در آن تکالیف و مسوولیت های هیات مدیره ها مشخص شده است یکی از آن ها همکاری در تعیین سرفصل های دانشگاهی است. در دوره قبل درسی را در دانشگاه ها به نام آشنایی با قانون نظام مهندسی ارایه کردند اما این درس دو واحدی و اختیاری کافی نیست و باید در تمامی سرفصل های دانشگاهی این موضوع گنجانده شود. در دیگر کشورها هدف از دوره کارشناسی ورود به مقطع کارشناسی ارشد نیست؛ بلکه هدف، تامین نیازهای حرفه ای جامعه مهندسی است. هر سال حدود 50 هزار عنوان پایان نامه در کشور تولید می شود. اگر پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکترا در راستای حل مشکلات جامعه تعریف شوند دیگر نباید اینهمه مشکل وجود داشته باشد اما واقعاً چند پایان نامه به مسایل و مشکلات اساسی کشور می پردازند و چقدر از آن ها مقاله می شوند و عاقبت در کتابخانه ها خاک می خوردند.

بیش از 70 درصد موادی که در قانون نظام مهندسی و آیین نامه اجرایی این سازمان وجود دارد به آموزش و سرفصل های آموزشی، توسعه دانش مهندسی، اشاعه فرهنگ ساخت و ساز و اخلاق مهندسی اشاره دارد اما آموزش، توسعه دانش و اشاعه فرهنگ ساخت و ساز کمرنگ شده و همین مساله توجیه جامعه را برای قبول مهندسان دچار مشکل کرده است. باید روی یکسری موضوعات دیگری کار کنیم که قانون آن ها را از ما خواسته است. تنها گذراندن دوره هایی برای ارتقا کفایت نمی کند. بسیاری از قوانین و روابط در حوزه مهندسی در طی سال ها تغییر می کند و باید دوره های بازآموزی برگزار شود که متاسفانه وقتی شما می خواهید پروانه تان را تمدید کنید هیچ جایی این موضوع را برایتان اجبار نمی کند. هر چند این ضرورت در سرفصل های مقررات ملی توصیه می شود اما توصیه کفایت نمی کند. متاسفانه برخی از مباحث بازآموزی ها نیز تئوری ارایه می شود. تئوری مساله ما نیست. مهندسان ما تئوری ها را بخوبی می دانند. دانش آموختگان کارشناسی وقتی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر می کنند حتی بدون گذراندن دوره های اضافی که دانشجویان سایر کشورها آن ها را می گذرانند افراد موفقی هستند. اما اینکه چرا این تئوری نمی تواند مشکل جامعه ما را حل کند به حلقه مفقوده میان صنعت و دانشگاه بر می گرد.

  • عده ای می گویند وظیفه سازمان نظام مهندسی پشتیبانی از دانش آموختگان دانشگاهی است. آزمون های نظام مهندسی  ارتقای پایه چقدر به کاربردی کردن آموزش های تئوری کمک کرده اند؟

من با بررسی این دوره ها مشاهده کردم در برخی از دوره ها درصد قبولی شرکت کنندگان بسیار اندک بود و اعتراض های بسیاری صورت گرفت. در آسیب شناسی پرسش ها متوجه شدم پرسش ها مشکل چندانی نداشتند. قرار نبود همه 20 بگیرند. با 12 هم مساله قابل حل بود. اما پس چرا تعداد قبولی ها اندک بود. چون بسیاری از دانشگاه ها کیفی نیستند. کسانی در این دانشگاه ها آموزش می دهند که فقط حق التدریس هستند و دانش آموختگانی تربیت می کنند که صرفاً واحدهایی را گذرانده و نمره گرفته اند و وقتی وارد حرفه می شوند از آن ها خواسته می شود تا آن ها را بصورت عملیاتی فرا گرفته باشند. اتفاقاً این موضوع جزو وظایف سازمان نظام مهندسی نیست. سازمان تنها وظیفه آمورش اعضای خود را بر عهده دارد. شرکت کنندگان باید در دانشگاه این مباحث را بیاموزند. گرفتن نمره 12 بیانگر این نیست که شما این سرفصل را بخوبی فرا گرفته اید. این آزمون خیلی از مسایل عملی را مورد پرسش قرار می دهد. متاسفانه خیلی از شرکت کنندگان، اصول اولیه مباحث ورود به حرفه را نمی دانند و فقط اصرار دارند که وارد حرفه شوند. جامعه، الان به اندازه کافی مهندس دارد و ضرورتی برای حضور همه نیست. باید افراد کیفی وارد میدان شوند. الان به جایی رسیده ایم که قبول کردن مهندسان ما از سوی جامعه دچار تزلزل شده است. آن هم به دلیل ورود افرادی است که کیفی نیستند و اظهار نظرهایی که ارایه کرده اند و همین مساله سبب شده تا مقبولیت اجتماعی برخی از مهندسان ما دچار خدشه شود. در گذشته های دور معماران در میان مردم مورد اعتماد بودند حرمت و شان اجتماعی بالایی داشتند اما الان برای ساخت یک ساختمان معمولی به آن ها اعتماد نمی کنند.

مساله اصلی خواجه نصیر الدین توسی که به عنوان محور اصلی جامعه مهندسی از وی یاد می برند دانش وی نیست، مساله مهم در خصوص وی این است که توانسته مشکل جامعه خود را حل کند. او توانست با بکارگیری علم، دانش و حکمت خود بربریت مغول را در راستای آبادانی و توسعه جامعه خویش هدایت کند. این موضوع نشان می دهد که مهندسان چقدر مورد وثوق بوده اند. مهندسی ما باید به آن شان و جامعه بازگردد و گرنه به قهقرا می رود. در برخی از انتخابات ها حرمت شکنی هایی را شاهد هستیم که در فرهنگ و ادب ما ایرانیان سابقه ندارد. دانشجوی ما 144 واحد درسی را می گذراند که در هیچ کدام از این واحدها نشانی از درس اخلاق حرفه ای نیست. خانم و آقای مهندس شما وقتی مساله ای را نمی دانی باید بگویی " نمی دانم".نمی دانم، یک اخلاق است اما عده ای فکر می کنند مهندسی یعنی همه آن مباحث تئوری. در حالی که اینگونه نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.