به گزاش قدس آنلاین فیلم سینمایی «ابوزینب» ساخته علی غفاری این روزها در گروه آزاد اکران شده است. این فیلم با موضوع مقاومت ساخته شده و اولین محصول مشترک ایران و حزب الله لبنان در عرصه فیلمسازی به شمار می آید.
این فیلم داستان شهید عامر کلاکش است که مادر این شهید 14 سال شهادت و نحوه عملیات ایشان را از همسرش نیز مخفی نگاه داشت. علی غفاری (کارگردان) و محمود غلامی (نویسنده فیلمنامه) از عوامل سازنده فیلم به سوالات خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس درباره تولید فیلم مشترک با حزب الله لبنان، نحوه نظارت حزب الله لبنان بر فیلم، توجه به موضوع مقاومت در سینمای ایران و ارتباط فیلم با مخاطبان لبنانی پاسخ گفتند.
متن کامل میزگرد در ذیل آمده است.
فرهنگ ما باید فراسوی مرزها برود/ امکان نابرابر شرایط اکران
«ابوزینب» یک فیلم استراتژیک سینمای ایران با موضوع مقاومت است که امیدوارم در ایران و فرامرزها دیده شود تا بتوانیم آنچه که جزء اهداف انقلاب دنبال میشود به ثمر برسد. چرا این فیلم در شرایطی که توقع می رود با مخاطب ایرانی هم همراه شود و نظر مخاطبان را جلب کند نمی تواند مخاطب ایرانی را درگیر کند. این در شرایطی است که از یک سو کارگردان به شدت مخاطب را درگیر احساسات می کند .
غفاری: متاسفانه صدای ما کم به گوش مسئولین می رسد و آقای ایوبی هم گفتند صداهای بلند را نمی شنوم و صدای آهسته را می شنوم. من بیش از سه سال است که آهسته صحبت می کنم اما فکر می کنم باید فریاد زد تا دوستان صدای ما را هم بشنوند. با سینمای مقاومت چه می کنند؟ ما کار خودمان را انجام می دهیم و به تکلیف مان عمل می کنیم. من و آقای غلامی در بیروت که با هم صحبت می کردیم گفتیم ممکن است این فیلم (ابوزینب) یک جریان ایجاد کند و این نوع موضوعات ونوع فیلمسازی ادامه داشته باشد و دوستان بیایند و کار کنند. اگر می گویم سردار سلیمانی را جریان فرهنگی نیاز دارد با تمام وجود می گویم. عزیزانی که انتقاد می کنند چرا به سوژه های ایرانی نپرداختید می گویم اولین سوال این است که چرا سردار قاسم سلیمانی فراسوی مرزها مبارزه می کند چرا از این زاویه به این مهم توجه نمی کنیم که فرهنگ ما هم باید در فراسوی مرزها برود و جریان ایجاد کند. ما در ساخت فیلم تلاش کردیم این جریان را ایجاد کنیم. اما نیاز به حمایت داریم. اگر قرار باشد بیش از یک سال از زندگیمان را به ساخت فیلمی بپردازیم که در توزیع داخلی دچار مشکل باشد. خب این جریان متوقف می شود. هر فیلمسازی دوست دارد اثرش دیده شود و بازخورد بگیرد. اما شرایط نابرابر امکان رقابت و دیده شدن نمی دهد در بسیاری از اوقات می بینیم یک فیلم بیش از 100 سالن در اختیار دارد اما فیلم دیگر مهجورانه فقط 5 سالن در اختیار دارد این رقابت نابرابر و ناجوانمردانه است. قیاس یک فیلم با دو سانس نمایش با فیلمی که تمام سانس ها را در اختیار دارد غلط است.
مدعی هستید اگر فیلم در سالن های متعدد و خوب امکان اکران «ابوزینب» داشت می توانست با مخاطب ایرانی ارتباط برقرار کند؟
قطعاً شرایط اکران ما مانند امروز نبود برای رقابت با دیگر فیلم ها ابزار نیاز است و مهمتر از همه سالن نمایش است. من انتقادم به شورا صنفی نمایش نیست و این عزیزان همکاری کردند یا حوزه هنری که کمک کردند که فیلم دیده شود.
شهرداری برای تبلیغات این فیلم چقدر کمک کرد؟
یک قول هایی داده شده ده بیلبورد به تازگی نصب شده اما این تعداد بیلبورد در شهر 15 میلیونی اصلا به چشم نمی آید. من بحثم مدیریت سینمای کشور نیست بحثم کلان فرهنگی است همه باید فکر اساسی برای فیلم با موضوعات مقاومت کنند.
در زمان جنگ همه بسیج می شدند تا کار به نحو احسن انجام شود و امکانات و تجهیزات ارایه می دادند امروز کاملا شرایط برعکس است. فیلم جنگی در آن زمان کم هزینه ترین نوع سینما بود زیرا همه چیز رایگان بود. اما امروز تولید سینمای مقاومت جزء دردسر چیزی ندارد گذشته از خطرات، مشکلات، مدیرانی که باید تصویب کنند و هزینه هایی که باید تهیه کننده بابت لوازم اسقاطی پرداخت کند که هیچ کجای دنیا قابل استفاده نیست. فیلمساز پشیمان از ساخت فیلم با موضوع مقاومت می شود.
دولت خود را ملزم به ساخت فیلم با موضوع مقاومت نمیکند
کم کم به این سمت فیلمساز هدایت می شود که آثار در این حوزه ساخته نشود؟
دقیقاً من فکر می کنم این یک جریان است که سالهاست شروع شده طبق آمار نگاه کنیم – به جز سالهای طلایی جنگ برای ساخت فیلم جنگی – هر سال تعداد فیلم ها نسبت به سال گذشته کمتر شده است. در برخی سالها به یک یا دو فیلم می رسد. این یک فاجعه است. برنامه ریزی در ارشاد و حوزه باید وجود داشته باشد که در تولیدات سالانه باید 10 یا 20 درصد به آثار با موضوع مقاومت و دفاع مقدس اختصاص یابد. وقتی دولت خود را ملزم به این مهم نمی داند که در سبد سالانه فرهنگی 5 فیلم با این موضوعات ارزشمند وجود داشته باشد فیلمساز چه باید بکند؟
متاسفانه مدیران به التماس فیلمسازان عادت کردند/حوزه فرهنگ در مقابل دشمن خلع سلاح است
به همین دلیل است که قبول کردید فیلمی با موضوع مقاومت در خارج از ایران بسازید؟
نه واقعاً به این دلیل فیلم «ابوزینب» را نساختم. موضوع در نهایت ریشه در انقلاب ما دارد اما مقدمات فراهم شد و تهیه کننده لبنانی است و بخشی از کار را تامین می کند و بخش ایرانی هم نیروهایی هستند که با مشکلات کار را تامین کنند. اما مشکل اصلی این است که مدیران عادت کردند فیلمساز پشت در اتاقشان التماس کند . این آفت فرهنگی ما است. طیفی از فیلمسازان امتحان پس داده هستند به جای اینکه موانع را برطرف کنید سنگ اندازی نکنید. بخشی از فیلمسازان دوام می آورند اما عمده فیلمسازان مسیر را تغییر می دهند و به سراغ سینمایی می روند که در گیشه جواب می گیرند. منطق اینگونه ایجاب می کند. سیاستگذار فرهنگی باید بیاید و فیلمساز را دعوت کند . بسیاری از مسئولین باید دست برخی از فیلمسازان ما را برای ساخت موضوعات ارزشی ببوسند. همه جای دنیا برای آثاری که هدفگذاری شده اند هزینه می کنند و فیلمساز را ارج می نهند اما در ایران به نظر می رسد اهداف اصلی فراموش شده و مسئولین نمی دانند دنبال چه هستند. اگر ارگانی هم فیلم های ارزشمندی مثل «بادیگارد» یا «ایستاده در غبار» می سازد مدالش را مسئولین فرهنگی به سینه می زنند و آمار ارقام ارایه می دهند. اما هیچ کمکی نکردند. هر گاه آقای ایوبی ساخت آثار ارزشی را با حمایت کامل فارابی (بازوی اجرایی) ارایه داد می تواند در آمار و ارقام ارایه دهد. ایشان سال اول گفتند 14 فیلم با موضوعات ارزشی در برنامه ساخت داریم امروز که سه سال و اندی از مدیریت ایشان بر سینمای کشور می گذارد 4 فیلم ارزشی نداریم که به طور کامل از سوی ارشاد حمایت شده باشد.
مشکل افراد نیستند، تفکر باید تغییر کند. مسئولین باید بیدار شوند با فضای پیچیده منطقه اگر دشمن در مرزها آمد چه محصول خوب سینمایی داریم که با آن بتوانیم جوانان برای دفاع تهییج کنیم؟
اشاعه فرهنگ مقاومت نیاز به حاکمیت فکری از جنس مقاومت دارد
آقای غلامی چقدر در شرایط امروز نیاز به ساخت آثار دفاع مقدس و مقاومت داریم؟
هرجامعه ای این نیاز را دارد، امریکا هم تلاش می کند فرهنگ مقاومت را در میان مردم زنده نگه دارد با فیلم هایی که می سازد و موفق هم عمل می کند در این حوزه . یک فیلم آمریکایی نشان بدهید که پرچم امریکا نداشته باشد اینجا پرچم ایران را نشان دهیم تماشاچی می خندد. حداقل 70 سال به طول می انجامد که یک تمدن به تمدن دیگر بدل شود. همانطور که رضا شاه انجام داد اما تغییر فرهنگ بسیار سخت است. انقلاب ما به نظر من یک معجزه فرهنگی است تغییر روش زندگی مردم بود. نگهداری و رسیدن به ارزش هایی که برای انقلاب ترسیم کردیم کار بسیار سختی است و افراد گاها نتوانستند به نقطه مطلوب حتی نزدیک شوند. فرهنگ مقاومت را نمی توان با آقای ایوبی جا انداخت و در میان مردم زنده کرد. این افراد نمی توانند تفکر مقاومت را در جامعه رواج بدهند ریشه تغییر تفکر مردم نیاز به یک ساختار پیچیده دارد. نیاز به حاکمیت فکری دارد که خودشان فرهنگ مقاومت داشته باشند. حضرت امام 15 سال تبعید بود و این فرهنگ را داشت.
روحیه مقاومت در آثارمان را از دست دادیم/سینما در توجه موضوعات اخلاقی در جامعه دچار بلاتکلیفی است
افرادی می توانند این فرهنگ را اشاعه بدهند که خودشان لمس کنند.
آقای جنتی یک بخشی از فرهنگ مقاومت را دارد. من در یک جلسه ای خدمت ایشان بودم خاطراتی می گفتند گفتند در لبنان بودم و سه بار گریه کردم. همانجا گفتم که نویسنده کار من بودم و آقای غفاری به دنبال اکران فیلم است. گفتند من مستقیم دستور دادم اکران کنند. این فرهنگ را اما با امثال آقای جنتی نمی توان رواج داد . ما این روحیه را از دست دادیم . به نظرم شکست خوردیم به سمت آرامش و آسایش رفتیم و سینما هم در بلاتکلیفی قرار دارد فیلم اخلاقی «ترانه های شرقی» که داستان مراقبت و نگهداری یک گیله مرد از همسرش است و یک اخلاق را در جامعه دنبال می کند متاسفانه هیچ کس حاضر به نمایش آن نیست. اما فیلمی با موضوع اتانازی که یک نوع بی اخلاقی است و در هر مسلک و آیینی کشتن یک موجود زنده مورد تقبیح است، چون در سیاست های اروپا قرار دارد فیلمی با عنوان «عشق» (میشل هانکه) ساخته می شود و مورد توجه قرار می گیرد در ایران هم به نمایش در می آید اما فیلمی با موضوع اخلاق در این کشور جایی ندارد! شکل نگاه کردن به موضوعات اخلاقی در جامعه ما بلاتکلیف و فشل است.
مسئول فرهنگی نیاز مخاطب را نمی شناسد/ فاصله میان مردم و مسئولین
غفاری: دوران طلایی دفاع مقدس ما هشت سال جنگ بود. زیرا مردم با تمام وجود پای کار بودند چرا این روحیه وجود داشت – جدای از نفس حضرت امام (ره) – مردم می دیدند مسئولین کشور یک قدم از آن ها جلوتر هستند. از وزیر نفت (شهید تندگویان) داشتیم تا نخست وزیر و رئیس جمهور . همه سر یک سفره هستند و از هم جدا نیستند. فاصله ای که میان مردم و مسئولین ایجاد شد این فضا شکل گرفت. چرا می گوییم وضعیت فرهنگی بلا تکلیفی داریم زیرا مسئول فرهنگی نمی داند نیاز مخاطب چیست؟ اگر نیاز مخاطب را می دانست و شرایط منطقه را رصد می کرد شاید به این تکلیف می رسید که در سال 5 فیلم با موضوع مقاومت ساخته شود. با شرایط پیچیده و حساسی که در منطقه وجود دارد من به عنوان یک فیلمساز احساس خطر می کنم اگر حمله نظامی صورت بگیرد ما در بخش فرهنگی خلع سلاح هستیم. اگر به جنگ جهانی دوم و آیزنشتیان توجه کنید چقدر آلمان و کشورهای متفق و آمریکا نگاهشان به سینما جدی شد. سینما و رسانه تاثیرگذار است. ما هیچ چیزی نداریم. شبکه های تلویزیونی همه شبیه به هم است. این همه سردار ، شهید چرا در مورد آنها کاری ساخته نمی شود؟ وقتی پرونده فرهنگی این دولت را بررسی می کنم می بینم واقعا این دولت در حوزه سینما که ما در آن فعال هستیم کاری انجام نداده است وقتی ویترین و مضامین کارها رانگاه می کنیم می بینیم که هیچ هدفی در تولید آثار دنبال نشده. سینمای جنگ دغدغه ماست اما در طول سال فیلم خوبی در حوزه کودک و نوجوان وجود ندارد که من با فرزندم به سالن سینما بروم.
در قصه «ابوزینب»منبع تصویری نداشتیم
براساس آنچه که در نشست خبری گفتید سید حسن نصرالله به عنوان پدر معنوی کار توصیه کردند همه چیز براساس واقعیت جلو برود. با توجه به این که هسته اصلی فیلم هم از یک مجموعه مستند (زیتون تلخ) شکل گرفت چرا به سمت ساخت یک مستند داستانی نرفتید؟
هدفگذاری ما ساخت فیلمی سینمایی و قابل اکران در ایران و فراسوی مرزها تا هرجایی که بتوان آن را به نمایش درآورد و از مخاطب بازخورد گرفت، بود. فیلم مستند قالب خودش را دارد . احساس شد به عنوان افتتاحیه یک کار مشترک با حزب الله لبنان نگاه ما سینمایی باشد. امکان دارد در قدم های بعدی و موضوعات بعدی رخ دهد . دلیل دوم اینکه فیلم مستند نیاز به منابع تصویری دارد. نکته جالب این که زمانی که حزب الله لبنان عملیاتی را انجام می داد و اعلام می کرد به سرعت اسرائیل تکذیب می کرد و اجسادش را از منطقه عملیات شده خارج می کرد. به طور مثال عملیات انصاریه ساعت 3 بامداد تعدادی (بیش از 15 نفر) از اسرائیلی ها در تله گیر می کنند و کشته می شوند به سرعت هلی کوپترها اجساد را بردند و صبح وقتی حزب الله لبنان اعلام می کند اسرائیلی ها تکذیب می کنند چندین بار که تکرار می شود آقای سید حسن نصرالله اعلام می کند هر عملیاتی انجام می دهند فیلمبرداری کنند و از سال 1990 به بعد این کار انجام می دهند . بخشی از این فیلم ها این قدر زیبا است که همان ها را باید در اثر گنجانده و نیاز به بازسازی ندارد. در یک عملیات یکی از بچه ها ی حزب الله کمین می کند و جلوی کاروان اسرائیلی ها قرار می گیرد و آن ها را به رگبار می بندد فشنگ اسلحه اش تمام می شود می رود و اسرائیلی ها را کتک می زند و آنها هم پا به فرار می گذارند. قصه ابوزینب قبل از سال 1990 است و ما هیچ منبع تصویری نداشتیم که یک کار ترکیبی مستند داستانی بسازیم .
اکثر بخش های فیلم در مکان های بازسازی شده جلوی دوربین رفت.
ما بسیاری از بخش های مربوط به جنوب لبنان را بازسازی کردیم وقتی دیدیم باید این کار را انجام دهیم بهتر دیدیم یک اثر سینمایی بسازیم . انشاءالله در کارهای بعدی به این پیشنهاد فکر می کنیم.
بیشتر تحت تاثیر مادر قرار گرفتیم تا شهید
فیلم درباره شهید عامر کلاکش است اما بیش از آنکه به شهید نزدیک شویم به مادر شهید نزدیک می شویم فیلم بیشتر یک فیلم عاشقانه مادرانه است، به عمد می خواستید این مادر و فداکاری اش دیده شود؟
غلامی: واقعیت این است که آقای غفاری هم به نظرم این احساس راداشتند که ما تحت تاثیر مادر قرار گرفتیم تا شهید کلاکش. سکوت چهارده ساله او خیلی تفکر برانگیز بود. او قهرمان بود و مادری که ما آنگونه که شایسته بود نتوانستیم به ایشان نزدیک شویم زیر ابوزینب به فراموشی سپرده می شد. بخش عظیمی از داستان به لحاظ دراماتیک مادر را دربرمی گرفت اما ماجرای اصلی فیلم «ابوزینب» بود.
در فیلم حس زنانگی و رشادت مادر غلبه دارد بر عملیات و ماجرای ابوزینب
بله . مادر یک انسان عجیبی است. من با ایشان صحبت کردم . صبر و تحمل مادری که 14 سال سکوت کند و به همسرش نگوید که فرزندش این عملیات را انجام داده است، نقطه قوت این مادر است و تحت تاثیر ایشان قرار گرفتیم. پلان های ایشان هم نشان دهنده این حس در کارگردان است.
غفاری: توانایی بازیگرهم خیلی کمک کرد. خانم کارمن لبس یکی از بازیگران خوب لبنان است و نقش را کاملا دریافت کرد.
خانم لبس ماجرای این عملیات و این مادر را پیش تر می دانست؟
نه به واسطه این فیلم با خانواده آشنا شد. ما در مرحله تحقیق کار با آقای غلامی همراه شدیم اوایل کار به بازیگر فکر نمی کردیم بعد که فیلمنامه به ثمر رسید من تمام تولیدات لبنان را مرور کردم چون سینما به عنوان صنعت در لبنان دنبال نمی شود. به خانم کارمن لبس رسیدم ایشان در فیلم های مصری و دیگر کشورها هم بازی می کرد. اولین کاندید ما بود و شانس هم با ما یار بود و ایشان بازی در یک فیلم شان به تعویق افتاد و توانستند در ابوزینب بازی کنند. این خانم خودشان مسیحی هستند اما وقتی درمورد نقش تحقیق کرد و با مادر شهید صحبت کرد و لباس پوشید و گریم شد من باورش کردم و چنان خوب اجرا می کرد اهالی جنوب لبنان احساس می کردند از اهالی همان خطه است . حتی در گویش جنوب لبنان با مرکز بیروت متفاوت است و ایشان سرصحنه هم به تفاوت لهجه دقت داشت و دیگر بازیگران را هم راهنمایی می کرد که همه لهجه ها یک دست باشند.
ترجیحم بازی بدون گریم بازیگر بود
گریم بازیگر خیلی غلو شده و به سمت آرایش رفته بود.
قصه در 15 سال روایت می شود . ترجیح من این بود که بدون گریم باشند. خانواده های شیعه جنوب لبنان ساده هستند. برای درآوردن تفاوت سن مجبور شدیم به سمت گریم برویم و ایشان را جوانتر کنیم در انتهای داستان سن واقعی خودش است و در بخش هایی که باید جوان می شد به سمت گریم رفتیم .
بعد از اولین حضور فیلم «ابوزینب» در جشنواره مقاومت سکانس هایی از فیلم کم شد؟
برای هر فیلمسازی پیش می آید بعد از نمایش فیلم برای نخستین بار بازخوردها را دریافت می کند و ممکن است اصلاحاتی انجام دهد. 10 دقیقه از فیلم کم شد زیرا احساس کردم نیاز هست ریتم تندتر شود و نکته دیگر اینکه برخی از اطلاعات برای کشورهای عربی به خصوص لبنان جالب باشد ولی برای مخاطب ما جالب نباشد.
فیلم در دو نسخه آماده شد؟
بله یک نسخه عربی که حدود 100 دقیقه است و نسخه ایرانی
این فیلم جایگاه زنان در حوزه مقاومت را می تواند ارایه کند؟
این فیلم در جشنواره مقاومت در دوره سیزدهم جایزه ویژه خانواده شهدا بود. خانواده های شهدا از طیف های مختلف دانشگاهی، زحمتکش ، کارمند و شامل خانم ها و آقایان است . خانواده برجسته شهدا نیز در میان اعضای هیات داوری حضور داشتند اما برایم جالب بود که با اتفاق آراء جایزه به فیلم «ابوزینب» تعلق گرفت. فیلم های آن دوره از جمله «شیار 143» هم در جشنواره حضور داشت و مخاطبان را تحت تاثیر قرارداده بود برایم جای سوال داشت که چرا فیلم مرا با اتفاق آرا به فیلم رسیده بودند دلیلشان این بود : « این اولین فیلمی است که دیدیم مادر از تربیت تا شهادت با فرزندش هست و مانند دیگر فیلم ها به دنبال جنازه فرزندش نیست و مستاصل نیست. مثل شیر می ایستد و می گوید به فرزندش برو.»
شهادت عکاس فیلم «ابوزینب» در عملیات حزب الله/ توصیه پدر شهید مقاومت به فرزندش
این فرهنگ که در فیلم دیده می شود و مادر فرزندش را برای شهادت آماده می کند در فرهنگ لبنان وجود دارد
بسیار قوی تر از فیلم. بسیاری از عواملی که با همراه بودند در عملیات ها شرکت می کردند حتی عکاس ما در انتهای فیلم در عملیات حزب الله شهید شد. ما تشییع جنازه هایی را شاهد بودیم چون همزمان با جنگ سوریه بود . پدر شهید ایستاده بود و می گفت باید به من تبریک بگویید و چرا گریه می کنید. شاید اگر خودم آن را لمس نکرده بودم می گفتم شعار است اما چون نسبتی با این افراد نداشتم و تماشاگر بودم کاملا احساس کردم. پدر با تمام وجود می گفت چرا گریه می کنید. اکثر شهدا از جنوب لبنان هستند. یکی از پدرها فرزندش را دفن می کرد و به جنازه فرزندش گفت قول بده تا چهلم شهادت تو نشده من پیش تو باشم و روز چهلم شهادت شهید شد. خیلی قوی تر از فیلم وجود دارد.
آقای غلامی برای نگارش فیلمنامه با سید حسن نصر الله صحبت کردید
نه خیر. بیشتر از مستندات تصویری و مصاحبه ای به ماجرا نزدیک شدیم.
«ابوزینب» به فرهنگ لبنانی ها بسیار نزدیک است
چگونه برای نگارش فیلمنامه به فضای فکری و فرهنگی جنوب لبنان و حزب الله نزدیک شدید
غلامی: آقای اسکندر طرح اولیه اثر را نوشته بودند در شناخت رفتار لبنانی ها و اعراب که چگونه فکر می کنند و چه آداب و رسومی دارند خیلی کمک کردند . در نگارش اثر کمک کردند به لحاظ اجرایی هم آقای غفاری زحمت کشید. خودشان می گفتند این تنها فیلمی است که ایرانی ها ساختند اما هیچ کجا مشخص نیست ایرانی ها آن را ساختند ما احساس می کنیم خودمان آن را ساختیم.
غفاری: فیلم به فرهنگ لبنانی بسیار نزدیک است بعد از مونتاژ هم بخش فرهنگی حزب اله به عنوان یک همکار و همراه در کنار ما بودند. نتیجه کار در لبنان بسیار دیدنی بود تا دم در سالن ایستاده فیلم را دنبال می کردند. پنج یا شش سکانس فیلم مخاطب سوت و کف می زدند. قهرمان در سینمای ایران وجود ندارد که باید احیاء شود.
«ابوزینب» فیلمی برای بشریت است/ نمایش فضایل انسانی در لبنان
پدر معنوی کار آقای سید حسن نصرالله کار را دیدند
به تازگی نسخه عربی کار را برایشان فرستادیم منتظر هستیم ببینیم . درگیر سوریه و حلب هستند و به گروه سازنده قول دادند در اولین فرصت فیلم را ببینند. برای خیلی از دوستان فیلم را فرستادیم و نگاه آقای سردار سلیمانی را دیدید.
غلامی: برخی سوال می کنند چرا برای لبنانی ها فیلم ساختید؟ ما فیلم برای بشریت ساختیم و نه برای لبنان، در همه جای دنیا فضایل اخلاقی و انسانی خوب است و دیده می شود. اشاعه درست فضایل انسانی قابل نشر است . ابوزینب متعلق به همه ملل است و ما بخشی از فضایل انسانی را در لبنان مطرح کردیم.
منبع:خبرگزاری فارس- زهرا قزیلی
نظر شما