به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس به بلگراد، دیدار نویسندگان ایران و صربستان عصر روز گذشته میان نویسندگان دو کشور در غرفه ایران برگزار شد. مصطفی مستور، نسیم مرعشی و ولادیسلاو بایاتس نویسنده سرشناس صربستانی در این نشست حضور داشتند.
*برای شناخت یک جامعه به ادبیات آنها باید رجوع کرد
مصطفی مستور در ابتدای این نشست گفت: به طور کلی ما در ایران با ادبیات صربستان آشنا نیستیم همانطور که صربستان با ادبیات ایران آشنا نیست و به عبارتی با هم غریبه هستیم و فکر میکنم بیشتر باید یکدیگر را بشناسیم.
وی افزود: هر دو کشور دو جنگ را پشت سر گذاشتهایم. در صورتی که شاید جنگها با هم متفاوت باشند ولی ماهیت مشترکی به نام خشونت دارند و همین سبب میشود رنجهای مختلفی به انسانها برسد. یکی از راههایی که میتوان این رنجها را به واسطه آنها بیان کرد ادبیات است و به همین خاطر است که برای شناخت یک جامعه لازم است به جای تاریخ به ادبیات رجوع کرد زیرا تاریخ روایت واقعیت است و ادبیات خود واقعیت.
*در ایران فضای آزاد برای نوشتن وجود دارد
ولادیسلاو بایاتس پس از پایان بخش اول سخنان مستور گفت: من باید به خاطر این ناآشنایی ابراز ناراحتی کنم و من همیشه دوست داشتم با ایران آشنایی پیدا کنم، این اولین فرصت است تا بتوانم این اشتباهات را جبران کنم.
وی با اشاره به اینکه هم ناشر، هم نویسنده و هم صاحب نظر در ادبیات است، گفت: من جهان را به عنوان نویسنده با یک چشم مینگرم و در مورد آن مینویسم. من در مورد ادبیات ایران اطلاعاتی جمع کردهام و به نظرم میرسد روی جنگ ادبیات معاصر ایران بیشتر تمرکز دارد، نمیدانم درست فکر میکنم یا نه ولی به نظر میرسد که در ایران راحتتر میتوان به جنگ پرداخت.
او اضافه کرد: در ایران یک حالت آزادتری در ادبیات وجود دارد در حالی که در صربستان چنین امکانی وجود ندارد که بتوان در مورد جنگ نوشت. البته شاید علت آن تقسیم یوگسلاوی به چند جمهوری باشد که خب سیاست مداران تصمیم گرفتند در این جنگ برخی متجاوز و برخی را مورد تجاوز قرار گرفته بنامند که خب ما متجاوز شمرده شدیم.
*«شطرنج با ماشین قیامت» رمان جدی و مدرن جنگی ایران است
بایاتس گفت: از این رو فکر میکنم بهترین رمانهای جنگی توسط نویسندههای کرواسی نوشته شده است. جایگاه صربستان در این فرآیند بدبخت است و مولف جرات نوشتن در مورد جنگ را ندارند. به نظرم بهترین کتابها در مورد جنگ یوگسلاوی است ولی محتوای آنها توام با ترس است.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ادبیات جنگ در ایران گفت: به نظر من یکی از رمانهای جدی و مدرن جنگی ایرانی رمان «شطرنج با ماشین قیامت» اثر حبیب احمدزاده است.
او اضافه کرد: من در آخرین کتابم که در نمایشگاه عرضه شده، تکههایی از جنگ را نوشتم زیرا تا پیش از این چنین جراتی وجود نداشت.
*روایت واقعیتهای جنگ در روزگار کنونی
نسیم مرعشی نویسنده برگزیده جایزه جلال در ادامه با اشاره به به اینکه به سینما و ادبیات منطقه بالکان علاقه دارد گفت: ادبیات جنگ از علایق من است و من در شهری بزرگ شدم که به جنگ بسیار به آن نزدیک بود و مادرم از آواره های جنگی بود و شش سالگی من مصادف با اتمام جنگ بود و تصاویر روشنی از جنگ دارم.
وی افزود: ما ملت حماسی هستیم و از حماسه استقبال میکنیم، ادبیات جنگ در ایران چند دوره متفاوت را طی کرده که به آنها اشاره میکنم. در سالهای ابتدایی جنگ فقط از سیاهیهای جنگ در آثار تولیده شده حرف زده میشد اما پس از پایان جنگ از حماسهها گفته شد و تمام آثار در مسیر تقدیس جنگ بودند البته این ویژگی حماسه است که پس از پایان آن افراد دوست دارند از بزرگی آن بگویند.
نویسنده برگزیده جایزه جلال گفت: اکنون نیز در حال روایت واقعیتهای جنگ هستیم و در تمام آثار نویسندههای همسن من جنگ حضور دارد، حتی ممکن است مانند کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» جنگ حضور جدی نداشته باشد ولی روح غالب کتاب بوده است.
*برای پیدا کردن جنگ به رمانها رجوع کنیم
مصطفی مستور در بخش دیگری از این نشست گفت: اگر میخواهیم جنگ را پیدا کنیم باید به داستانها و رمانها رجوع کنیم زیرا که واقعیت جنگ را به درستی منتقل میکنند. اگر یک بمب کنار من منفجر شود صدایش را نمیشنوم ولی صدای گریه یک فرد را خواهیم شنید و این ناشی از این است که روایت یک فرد تاثیر گذارتر از روایت سیاستمداران است.
وی افزود: جنگ ادبیات ما رشد خواهد داد ولی بابت این متاسفیم زیرا ترجیح میدهیم، جنگی نباشد تا ادبیات خوبی نداشته باشیم.
*سینمای ایران ما را با جنگ ایران آشنا کرد
ولادیسلاو بایاتس گفت: ممکن است جنگ پدیدهای باشد که انرژی دافعه به ملتها میدهد. با این حال ما با جنگ و جامعه شما بیشتر از طریق سینمای ایران آشنا شدهایم تا آنجایی که یادم هست همه آثار مجیدی در این جا نمایش داده شده است و چند سال پیش در ترکیه با او دیدار داشتم که مشغول ساخت زندگی پیامبر اسلام بود
وی با طرح سوالی از مستور به سخنان خود در این بخش پایان داد که؛ آیا میان نویسندگان ایرانی و سینماگران پیوندی وجود دارد؟ چون ما در صربستان چنبن تجربهای نداریم.
*میان فیلمساز و نویسنده بیاعتمادی وجود دارد
مستور در پاسخ گفت: در ایران چنین چیزی اتفاق نیفتاده است و رابطه خوبی میان ادبیات و سینمای ما در ایران نیست، البته در سالهای دور این کار بود، من خودم تجربه داشتم که قرار بود بر اساس یکی از رمانهای من فیلمی تولید شود ولی توافق صورت نگرفته بود.
وی افزود: به نظرم یک بیاعتمادی میان نویسندگان و فیلمسازان وجود دارد که این مانع از اقتباس ادبی میشود.
*نوع ادبیات ایران عاملی برای کمرنگی اقتباس سینمایی
مرعشی در پاسخ به سوال نویسنده صرب گفت: دلیل عدم اقتباس از ادبیات ایران به خاطر نوع ادبیات ایران است که چون متاثر ار ادبیات کهن است کمتر تصویر در آن وجود دارد. همچنین نویسندهها از درونیات خود مینویسند و برای نویسندهها سخت است که این مباحث کنار گذاشته شود، من برای رمانم پیشنهاد اقتباس سینمایی هم داشتم ولی باید 80 درصد آن کنار گذاشته میشد.
بایاتس در پاسخ به سوالی با همین مضمون که از سوی مرعشی مطرح شد گفت: در جامعه ما فیلمنامه نویسان برای فیلم مینویسند و آثار ادبی بیشتر برای تئاتر اقتباس میشوند.
*کیفیت اثر مهمتر از زن یا مرد بودن نویسنده است
همچنین مرعشی از باباتس در ارتباط با تعداد نویسندههای زن صربی و موضوعاتی که آنها در آثارشان به آن میپردازند نیز پرسید که او گفت: تعداد نویسندگان زن در صربستان زیاد است و در ژانرهای متفاوتی مینویسند مگر اندکی که هنوز در مورد موضوعات عقب مانده مینویسند.
وی در پایان گفت: اینجا نویسنده زنی داریم که بسیار محبوب است ولی به نظر من اثرش کیفیت ندارد ولی نویسندههای زنی هم هستند که در مورد زندگی و مانند آن مینویسد، البته چیزی که در ادبیات مهم است کیفیت اثر است و دیگر زن و مرد بودن مهم نیست.
نظر شما