به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، با اشاره به ایده جمعی از چهرههای علمی، سیاسی و رسانهای برای «رقابت تیمها بهجای اشخاص در انتخابات 96» میگوید: این نامه نشاندهنده آرمانطلبی جریان اصولگرا است؛ در واقع این افراد کالبدشکافی کرده و دیدهاند که فرآیند انتخابات خصوص در حوزه ریاست جمهوری، بیشتر از اینکه انتخاب طیف عقلانی، اجرایی و افرادی دارای کفایت لازم برای اداره کشور باشد، به یک انتخابات شعاری و خطابهخوانی تبدیل شده است.
وی با اشاره به این صحبت خود که انتخابات به انتخابی شعاری و خطابهخوانی تبدیل شده است، تصریح میکند: در حال حاضر در کشور هر کسی خطیبتر باشد و روش سخنگفتن را بهتر بلد باشد و از الفاظ و کلمات، هنرمندانهتر و تأثیرگذارتر استفاده کند، شانس بهتری دارد. غافل از اینکه آن فرد دارای برنامه است یا خیر؟ برنامههایی که ذکر میکند، فرمول اجرایی آن طراحی شده است یا خیر؟ آیا تیم مناسب برای پیاده سازی آن دارد یا نه؟
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری با بیان اینکه این طرح یک آرمانخواهانه دارد، میگوید: بهنظر من این موضوع غیرعملی است، در واقع در شرایط کنونی جامعه تنها این موضوع مهم نیست که جریانات سیاسی بیایند و تیم و برنامههای خود را ارائه کنند بلکه باید ذائقه عمومی را هم در نظر گرفت. ذائقه عمومی در حال حاضر برنامهمحور نیست بلکه بهدنبال این است که چهکسی قول بهتری میدهد.
"حالا اینکه این قول اصلاً اجرایی میشود، زمینه اجرایی شدن آن در کشور وجود دارد، آینده آن چگونه خواهد شد و بهنفع کشور است یا بهضرر کشور؟ چندان در نظر گرفته نمیشود. البته جنبش پوپولیست دنیا را گرفته است. ذائقه همه مردم جهان به پوپولیسم گرایش پیدا کرده است. شعارهایی که نامزدهای بزرگترین قدرت جهان میدهند، کاملاً پوپولیستی است. وقتی مناظرات نامزدهای حال حاضر انتخابات آمریکا را میبینید، آنها یا سیاهنمایی و ذکر مصیبتها میکنند و یا قولهای کلی میدهند، بدون اینکه برنامههایشان روشن باشد".
قاضیزاده تأکید میکند: رئیس دولت اصلاحات هم یک رئیس جمهور پوپولیست بود؛ یک پوپولیست فرهنگی. آقای روحانی هم یک پوپولیست سیاسی است. در واقع جریان حاکم بر اداره کشور جریان پوپولیستی است. ظاهراً این مسئله مصیبت جهانی است. در مناظرات کلینتون و ترامپ هم میبینیم که بر ادبیات هر دوی آنها پوپولیست حاکم است.
وی سخنان خود را اینگونه ادامه میدهد که "دلیل آن این است که جامعه جهانی نسبت به نخبگان و خبرگان مشکوک و بدبین است، آنها را دنبال منافع خود میبیند. ارتباطی بین مردم و نخبگان وجود ندارد".
قاضیزاده بر همین اساس میافزاید: برای تحقق چنین طرحهای آرمانخواهانهای اول باید آن را به یک مطالبه تبدیل کرد. در حال حاضر کسی که حرف اساسی و نگاه ایدیولوژیک روشن دارد، فرمول برنامههایش روشن است و نیروی کارآمد متدین و متخصص دارد، بهعلت بیان آرمانهایش بازنده است و آن پوپولیست و خطابهگو و فردی که حرفهای بیسند میزند، برنده میشود.
وی در عین اینکه کلیات این طرح را ایدهآل و خوب میداند، معتقد است که مهمتر از داشتن یک ایده خوب، درست اجرا کردن آن ایده است.
عضو هیئت رئیسه مجلس ادامه میدهد: باید محیط حاکم بر انتخابات ریاست جمهوری را تبدیل به نخبهگرایی کرد تا بهجای حاکم شدن جریانهای پوپولیستی، نخبگان تصمیمگیر باشد. وقتی شما میگویید "برنامه و تیم" یعنی گروهی که برای مردم قابل شناخت نیستند. این نخبگان هستند که باید تیم و برنامه را ارزیابی کرده و بشناسند و سپس مردم براساس اعتماد به نخبگان به آن تیم و برنامه نیز اعتماد کنند. برای این کار نیز اول باید بین نخبگان و مردم آشتی ایجاد کرد تا مردم این اعتماد برایشان حاصل شود. نخبگانی در جامعه هستند که واجد صلاحیت علمی و صلاحیت کافی برای تشخیص اداره کشور هستند.
قاضیزاده تأکید میکند: این طرح باید مقدمهای داشته باشد. الآن یک گسست عمیقی میان مردم و نخبگان وجود دارد و باید این گسست را رفع کرد.
نظر شما