آشنا بودن و همراه شدن با خبرها و حواشی مسایل مربوط به منابع آب و مشکلات پیش روی آن، شما را وارد فضایی از بحثها، نظرها، انتقادها و پیشنهادها خواهد کرد. از یک سو با کارشناسان و مدیرانی روبهرو هستیم که سنگ نگاه فنی را به سینه میزنند و بزرگترین افتخارشان ساخت و سازهای سازهای در کشور است و علم کردن سدهایی با کارکرد و بی کارکرد در سطح دشتهای کشور و از سویی دیگر متخصصانی که صدای اعتراضشان به جایی نمیرسد و تنها درخواستشان توجه به انجام طرحها و ارزیابیهای زیست محیطی و اجتماعی پیش از اجرای پروژههای سازهای است تا پیامدهای هر طرح شناسایی شود.
آنچه تاکنون با آن روبهرو بوده ایم، موفقیت کامل دسته اول است و آنچه مسلم است، لزوم پرداختن به دغدغه دسته دوم، یعنی انجام ارزیابیهای زیست محیطی و اجتماعی پیش از شروع طرحهای فنی!
به عنوان مثال این روزها حتماً اخبار مربوط به انتقال آب از خزر به مرکز ایران یا از دریای عمان به مشهد را شنیده اید. طرح هایی که متولیان آن میگویند هنوز در مرحله مطالعات است و خبرهای رسیده از امضای تفاهمنامهها در این خصوص حکایت دارد. آنچه در این ارتباط مورد تأکید است، توجه به ابعاد فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی اجرای این طرحهاست. تأکید ما بر تامین آب به هر نحو ممکن، ما را از تطبیق با شرایط محیطی باز داشته است. مشکل از آنجا شروع شد که ما در چیدمان توسعه خود ملاحظات بوم شناختی را رعایت نمیکنیم. کافی بود بهره برداران و صنعتگران و مردم، این احساس مسؤولیت را داشته باشند که با شرایط موجود تطبیق یابند و با کاهش مصرف از ظرفیتهای موجود منابع آب خود استفاده نمایند، کافی بود نوع کشت در هر منطقه مطابق با نیاز آبی آن برنامهریزی شود، کافی بود دولت هم حمایت خود را از کشاورزان در چنین شرایطی اعلام نماید، کافی بود مصرف کنندگان بدانند مفهوم واقعی اینکه میگویند آب نیست یعنی چه و اینکه میگویند فلات ایران خشک خواهد شد، شوخی نیست! کافی بود میدانستیم انتقال آب بین حوضهای و احداث هزاران کیلومتر خط انتقال آب از جنوب به شرق کشور چه هزینه کمرشکنی دارد و نباید به طرحهای اینچنینی دل خوش کنیم، آن وقت تمام تلاشمان را به کار میبستیم تا از ظرفیتهای موجود استفاده نماییم.
از سوی دیگر، عدم انجام یا اعلام نشدن مطالعات زیست محیطی و اجتماعی در این خصوص به نگرانی بیش از پیش متخصصان و دلسوزان منجر شده است. شیرین کردن آب دریای عمان و ورود میزان قابل توجهی نمک به محیط زیست آن منطقه چه پیامدهایی خواهد داشت؟ انتقال آب در لولهها به سمت مشهد یا هر نقطه دیگر و آن هم درست از میان سرزمینهای خشکی که مردمانش با خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند چه پیامدها و گسستهای اجتماعی در پی خواهد داشت؟
انتقال آب بین حوضهای، سدسازی، احداث چاه و شیرین کردن آب هیچ کدام بد نیست، اما آنچه مورد توجه قرار نگرفته اصلاح الگوی مصرف آب از یک سو و بیتوجهی به مسایل اجتماعی و زیست محیطی از سوی دیگر است. بنابراین باید مسایل اجتماعی مربوط به انتقال آب و مسایل مربوط به محیط زیست مورد توجه جدی قرار بگیرند و از فرهنگ نیاز به آب به فرهنگ مدیریت تقاضا برسیم که اگر جز این باشد، بحران کمبود منابع آب و تشنگی این سرزمین هیچ گاه کاهش پیدا نمیکند و روند رو به رشد خود را ادامه میدهد.
۲۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۹
کد خبر: 473839
نظر شما