تحولات لبنان و فلسطین

میثم موسایی می‌گوید: بسیاری از مشکلات اقتصاد ایران ریشه اقتصادی ندارد و به مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی برمی‌گردد؛ مثلا ما برای جذب گردشگر در ایران که در آن ظرفیت بالایی داریم با مشکلات فرهنگی روبرو هستیم و می‌دانیم که بخشی از جمعیت ما وجدان کاری ندارند چنین مسائلی به دست اقتصاددانان حل نمی‌شود.

چرا اقتصاددانان نمی‌توانند مشکلات اقتصادی را حل کنند؟

به گزارش ایسنا، میثم موسایی در نشست "اقتصاد مقاومتی، چالش‌ها و راهکارها" که امروز یکشنبه (۲۳ آبان‌ماه) در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار کرد: برای بررسی وضعیت اقتصاد مقاومتی در ایران و چالش‌های پیش روی آن و راهکارهای رسیدن به آن باید اول وضعیت امروزی اقتصاد ایران را بررسی کنیم. در شرایط کنونی اقتصاد ما ۴۱۷ میلیارد دلار GDP به قیمت اسمی دارد که سرانه کشور ما در حدود ۵ هزار و ۳۰۰ دلار برآورد می‌شود. اگر بخواهیم وضعیت ایران را در سال ۱۹۸۹ و امروز با ترکیه مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم در سال ۱۹۸۹ سرانه هر ایرانی تقریبا ۱.۵ برابر سرانه ترکیه بوده است، ولی در سال ۲۰۱۴ قدرت خرید ایران کمتر از ترکیه شده است.

او توضیح داد: این در حالیست که کشور ما از مزایای بسیاری برخوردار است که اگر مدیریت صحیح صورت می‌گرفت، می‌توانستیم امروز در وضعیت بهتری نسبت به کشور ترکیه قرار بگیریم.

عضو هیات علمی گروه توسعه و رفاه دانشگاه تهران ادامه داد: یکی از بخش‌هایی که به نظر من مغفول واقع شده، در حالیکه از اهمیت بالایی برخوردار است بخش گردشگری است. کشور ما ۴ فصل را دارد. بناهای تاریخی فراوان و بسیاری داریم که می‌توانیم برای بازدید از آن‌ها گردشگر جذب کنیم. براساس برآوردهای صورت گرفته اگر بناهای تاریخی ایران ثبت و بازسازی شوند، می‌توانیم بیش از ۱۰ میلیون شغل ایجاد کنیم.

او مزیت دیگر کشور ایران را تعداد تحصیل‌کرده‌ها دانست و گفت: حدود ۴ میلیون نفر تحصیلکرده داریم که این گروه با توجه به ظرفیت بالایی که دارد، می‌تواند نقطه قوتی برای کشور ما باشد، ولی متاسفانه این نکته هم وجود دارد که محتوای آموزشی این افراد مربوط به دوره صنعتی است و به همین دلیل اساسا یکی از دلایل بحران بیکاری در ایران همین است که تحصیلکرده‌های ما آموزش شان را مبتنی بر صنعت، مثلا نفت و گاز گذرانده‌اند، در حالیکه امروزه به نیروی کار دیگری بر مبنای مهارت، کارآیی و خلاقیت نیازمندیم.

«موسایی» همچنین با برشمردن وجود طبقه متوسط در ایران به عنوان یک مزیت بیان کرد: طبقه متوسط در هر جامعه‌ای مزیتی برای مردم‌سالاری و توسعه است. همچنان که خواسته‌های حداقلی آن‌ها باید تامین و خواسته‌های ثانویه آن ها امکان به روز شدن داشته باشد. از این نظر نرخ بالای جمعیت شهرنشین که حدود ۶ میلیون نفر است نوعی مزیت به حساب می‌آید ولی با این همه این وضعیت به دلیل نبودن اشتغال مناسب برای آن‌ها منجر شده که حدود ۳ تا ۵ میلیون نفر بیکار آشکار و پنهان داشته باشیم.

وی وضعیت جغرافیایی کشور را یکی از مزایایی دانست که برای اقتصاد ایران می‌تواند مورد بهره‌برداری قرار بگیرد و گفت: ایران در چهارراه ترانزیتی قرار گرفته است ولی به دلایلی به جای ایران کشورهایی مانند دبی و ترکیه بخشی از نقشی را که ایران می‌توانست در این راستا ایفا کند را به عهده گرفته‌اند. البته باید بگویم همین چهارراه ترانزیتی بودن مشکلاتی را هم برای کشور ما رقم زده است که از جمله آن‌ها می توان به حضور مداخله جویانه دیگران اشاره کرد که برای یک نمونه می توان به حضور پرتغالی‌ها در جنوب ایران توسط آن‌ها در ۱۹۴۲ اشاره کرد که در آن زمان برخی صنایع در ایران افول کرد.

او همچنین بیان کرد: یکی از ضعف‌هایی که در ایران مزیت محسوب می‌شود ولی ما آن را نشناخته، پرورش نداده و از دست داده‌ایم بخش صنایع دستی است. ایران یکی از ۴ کشور بزرگ دنیا از نظر تداوم صنایع دستی است، ولی با این همه می‌بینیم که بسیاری از محصولات مهم خود را که در زمانی تولید و مورداستفاده قرار می‌دادیم به دلیل حضور خارجی‌ها و جایگزینی محصولات  آن‌ها به جای محصولات خودمان از دست داده‌ایم؛ مثل محصولات نمدی که شاید دیگر خیلی‌ها آن را نشناسند.

«موسایی» نگاهی به وضعیت اقتصاد ایران کرد و گفت: شرایط اقتصادی امروز به گونه‌ای است که دهک‌های پایین درآمدی در وضعیت بسیار بدی به سرمی‌برند چرا که در حالی که حداقل نرخ دستمزد کارگران در حدود ۹۰۰ هزار تومان تعیین شده است، خط فقر بیش از یک و نیم میلیون تومان برآورد شده است.

در ادامه نشست «سجاد برخورداری»، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه تهران درباره درآمدهای نفتی و تاثیر آن بر اقتصاد ایران گفت: درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران همواره ما را فریب داده و نگذاشته که کارهای بنیادینی انجام دهیم. البته ما ضعف‌های خود را تا سال ۱۳۹۱ که تحریم‌ها علیه ایران تشدید شد نمی‌شناختیم. آن زمان بود که متوجه شدیم مشکلات بنیادینی داریم و متوجه شدیم که اقتصاد ما بسیار آسیب‌پذیر است. بر همین مبنا در سال ۱۳۹۲ مقام معظم رهبری سیاست‌های کلی ۲۴ بندی اقتصاد مقاومتی را ابلاغ کردند تا به موجب آن راه‌های کمک به مقاوم‌شدن اقتصاد و جلوگیری از آسیب‌پذیری آن اتخاذ شود. در این ۲۴ بند مواردی مانند شفاف‌سازی اقتصادی، رشد بهره‌وری، تقویت فرهنگ جهادی، تولید محصولات راهبردی، افزایش قدرت اقتصاد مقاومتی و ... با اهداف راهبردی بهبود شاخص‌های مقاومت اقتصاد، تامین رشد پویا، دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز در نظر گرفته شد.

وی افزود: در دنیا نیز تعریفی شبیه به اقتصاد مقاومتی وجود دارد که از آن تحت عنوان تاب‌آوری اقتصاد یاد می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد کشورهایی که می‌خواهند رشد پویا و پایدار داشته باشند کشورهایی هستند که تاب‌آوری بالایی دارند مثل سنگاپور. این کشور گرچه شوک‌های فراوانی را متحمل شده است، اما چون تاب‌آوری بالایی دارد مقاوم است و مقاومت آن هم به این دلیل است که همه دارایی‌های اقتصادی، اجتماعی و ... این کشور در اختیار پیشرفت اقتصادی و کاهش آسیب‌پذیری آن از بحران‌ها قرار گرفته است.

عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه تهران کشورها را از نظر آسیب‌پذیری و اقتصاد مقاومتی به ۴ دسته تقسیم کرد و گفت: می‌توان کشورها را به ۴ دسته تقسیم کرد که هر دسته وضعیت کلی تاب‌آوری اقتصاد و وضعیت مدیریت آن اقتصاد را نشان می‌دهد. در این تقسیم‌بندی کشورهایی در شرایط «بهترین حالت» قرار می‌گیرند که به صورت ذاتی آسیب‌پذیری بالایی ندارند و البته سیاست‌های درستی هم در مورد آن‌ها اتخاذ شده است که از این جمله می‌توان به ژاپن اشاره کرد. دسته دوم کشورهایی هستند که در «بدترین حالت» قرار می‌گیرند که خود به طور کلی آسیب پذیری ذاتی دارند، ولی سیاست‌هایی هم به کار می‌برند که وضعیت اقتصاد کشور را بدتر می‌کنند؛ مانند ایران. سومین دسته کشورهایی هستند که آسیب‌پذیری بالایی دارند، ولی تلاش می‌کنند سیاست‌های مناسب داشته باشند مانند کشورهایی مثل رژیم صهیونیستی. دسته چهارم نیز به کشورهایی اطلاق می‌شود که اصطلاحا به آن کشور ولخرج می‌گویند یعنی کشورهایی که آسیب‌پذیری پایینی دارند، ولی سیاست‌های درستی هم اتخاذ نمی‌کنند؛ ولی به این دلیل که آسیب پذیر نیستند با مشکل جدی روبرو نمی‌شوند مانند عربستان.

وی افزود: درباره ایران باید بگویم که با توجه به اینکه ما ساختارهای سیاسی و اقتصادی داریم که به صورت ذاتی آسیب‌پذیرمان کرده است، نمی‌توانیم در دسته بهترین حالت قرار بگیریم، ولی می‌توانیم با اتخاذ سیاست‌های درست در دسته کشورهای خوداتکا قرار بگیریم که وضعیت اقتصادی خود را به نحوی بهبود می‌بخشند.

او دلایلی که در اقتصاد ایران وضعیت بهبود نمی‌یابد را چنین توضیح داد: یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که هر دوره‌ای هر وزیری که بر سر کار می‌آید، تصمیم‌گیری‌هایی می‌کند ولی آن تصمیم‌گیری‌ها استمرار نمی‌یابد و با آمدن وزیری دیگر تصمیم‌گیری‌ها تغییر می‌کند و همین موضوع مقاومت اقتصاد را پایین می‌آورد. از سوی دیگر به نظر می‌رسد که هیچ اجماعی برای تصمیمات وجود ندارد، ضمن اینکه برای تصمیم‌گیری از سطح کلان به خرد تصمیم‌گیری می‌شود، در حالی که نگاهی به کشورهای موفق نشان می‌دهد که باید از سطح خرد به کلان برویم.

او همچنین در بخشی از سخنانش با بیان اینکه معتقد نیست که نفت را می‌توان دلیلی برای نامناسب بودن وضعیت اقتصاد ایران عنوان کرد گفت: این چنین نیست، نفت یک منابع خدادادی است که می‌توانستیم مانند نروژ از آن استفاده خوبی کنیم، آسیب‌پذیری کشور خود را کاهش دهیم و دچار مشکل نشویم.

میثم موسایی نیز در ادامه این بحث اظهار کرد: در نظر داشته باشید که شوک‌ها همیشه بد نیستند، مثلا در شوک دهه ۵۰، قیمت نفت ۴ برابر شده که می‌توانستیم از آن استفاده مثبت کنیم.

او بسیاری از مشکلات ایران را مربوط به نبودن شفافیت دانست و گفت: یکی از مهم‌ترین معضلات اقتصاد ایران رانت است و این رانت نیز فقط مربوط به نفت نیست. ما با رانت اطلاعاتی هم روبرو هستیم که از همه مهم‌تر است. به نظر من یکی از مشکلات دیگر ما این است که همه مسائل سیاسی‌ هستند، حزب‌ها به صورت قارچ‌گونه تاسیس می‌شوند و رشد می‌کنند و مثلا می‌بینیم وقتی دولتی بر سر کار می‌آید، بیش از اینکه به شایسته‌سالاری توجه کند به این توجه می‌کند که چه کسی در چه حزبی قرار دارد و چقدر تملق گفته و وی وزیر می‌شود.

وی افزود: معتقدم بخش عمده‌ای از مشکلات اقتصادی در ایران اساسا اقتصادی نیست و ریشه در مسائل فرهنگی اجتماعی و سیاسی دارد. مثلا یکی از بخش‌هایی که در اقتصاد ایران فرصت شکوفایی بالایی دارد، ولی نمی‌توانیم از منابع آن بهره ببریم گردشگری است. ما با ورود گردشگران خارجی به ایران مشکلات فرهنگی داریم و نمی‌توانیم که آن‌ها را قانع کنیم که به کشور ما وارد شده و از آن دیدن کنند.

وی افزود: می‌خواهم تاکید کنم که مشکلات اقتصادی ما به اقتصاددانان ربط ندارد. ما مشکلات دیگری هم داریم. وقتی بخشی از مردم ما وجدان کاری ندارند، کار نمی‌کنند این موضوع به اقتصاددانان ربط ندارد. از سوی دیگر در شرایط فساد گسترده و فقر چطور می‌توان اقتصاد را مقاوم کرد.

وی ادامه داد:‌ اکنون دولت بالای 100 هزار میلیارد تومان به بانک‌ها بدهکار است. این بدهی از کجا ایجاد شده است؟ به نظر من هرکجا که تمرکز باشد و پاسخگویی صورت نگیرد، فساد ایجاد می‌شود.

او با انتقاد از کسانی که حرف از فرماندهی واحد اقتصادی می‌زنند گفت: همین موضوع فسادآور است. چه اصراری وجود دارد فرماندهی اقتصادی به دست یک نفر صورت گیرد و این موضوع خود منجر می‌شود که یک نفر اداره امور را به دست بگیرد و نتایج آن نیز پیشاپیش مشخص است.

او با اشاره به اینکه در دنیا راه‌هایی برای کم شدن فساد پیش‌بینی شده است گفت: بسیاری از کشورها اجازه می‌دهند که روزنامه‌ها و احزاب آزادانه فعالیت کنند و حضور همین روزنامه‌ها و احزاب منجر می شوند فعالیت بسیاری از بخش‌ها رصد شده و از فساد جلوگیری شود.

وی در پایان سخنانش گفت: من معتقدم برای بهبود وضعیت باید فرهنگ و اقتصاد به دست مردم سپرده شود و نهادهای دیگر کمتر در این زمینه دخالت کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.