تحولات منطقه

آنچه که باید در نظر داشت این است که زندگی دنیوی گذرگاهی برای حیات جاودانی در پیشگاه کمال مطلق، است و بدان جهت که شکوفایی استعدادهای مثبت انسانها به وسیله تکاپو و تلاش مخلصانه است.

دنیایمان را آباد کنیم یا نه؟!
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان :

آیا زندگی دنیوی مهم است؟

ادیان الهی مخصوصا دین اسلام، اهمیت فراوانی به زندگی دنیوی مردم داده تا آنجا که کوری در این دنیا را مستلزم کوری در ابدیت معرفی نموده، آن چنان که در قرآن کریم آمده است: «من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة اعمی و اضل سبیلا؛ هر کس در این دنیا نابینا زندگی کند او در عالم ابدیت نابیناتر و گمراهتر خواهد بود.» (اسراء/ 72)

امام علی علیه السلام در سرزنش کسی که دنیا را نکوهش می کرد چنین فرمود: «دنیا برای کسی که با آن صادقانه روبرو شود جایگاه راستی و صدق است و برای کسی که آن را درک کند خانه تندرستی است و برای شخصی که از آن توشه اخذ کند جایگاه بی نیازی و تندرستی است و برای فردی که از آن پند بگیرد پندآموز است. دنیا جای عبادت دوستان خدا، نماز فرشتگان، نزول وحی خدا و تجارت اولیای الهی است که در آن رحمت و فضل خداوند را به دست می آورند و بهشت را می خرند. با این وصف چه کسی می تواند دنیا را نکوهش کند؟»

در نگرش دنیوی مولای متقیان، از آنجا که در ضمن نگرش اخروی صورت گرفته است در مقایسه جهان آخرت با جهان مادی، کوچکی این جهان به لحاظ کمی و کیفی نسبت به آخرت به شیوه های گوناگون گوشزد شده است.

اگردرمحتویات فرمان مبارک امیرالمومنین علیه السلام به مالک اشتر و دستورات آن حضرت به دیگر کارگزاران خود دقت کنید، خواهید دید که هیچ برنامه دقیقی برای تنظیم بسیار جدی حیات معقول انسانها مانند همین فرمان نمی باشد. آنچه که باید در نظر داشت این است که زندگی دنیوی گذرگاهی برای حیات جاودانی در پیشگاه کمال مطلق، است و بدان جهت که شکوفایی استعدادهای مثبت انسانها به وسیله تکاپو و تلاش مخلصانه است،پیشوایان ما، دستور به نهایت کوشش، که در قرآن با لغت (سعی کبد و کدح... و مسابقه در خیرات) آمده، داده اند.

تلاش برای زندگی انسانی نه حیوانی!

درباره تلاش برای زندگی دنیوی اشاره های فراوانی در آیات و روایات آمده است. در آیه ای از قرآن کریم آمده است: «وابتغ فیما اتاک الله الدار الاخرة و لاتنس نصیبک من الدنیا؛ و در آنچه که خداوند بتو داده است سرای آخرت را جستجو کن و بهره خود را از دنیا فراموش مکن.» (قصص/ 77) در این آیه شریفه نه تنها تنظیم زندگی مادی ممنوع معرفی نشده است بلکه اشاره بسیار لطیفی به شایستگی زندگی دنیوی و مواد معیشت، برای وسیله بودن حیات جاودانی شده است. نکته دیگر در این آیه این است که حتی انسان در این زندگی دنیوی از لذائذ و مزایای آن نیز ممنوع نیست، نهایت امر اینکه این لذایذ و مزایا، حیات معقول او را مبدل به زندگی حیوانی ننماید. اساسا یکی از علل بعثت انبیاء علیهم السلام تنظیم مادیات مردم است. در نهج البلاغه آمده است: «و معایش تحییهم؛ معایش آنان را احیاء نماید.»

ابوالبختری نقل می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دعای خود چنین عرض کرد: «خداوندا نان ما را مبارک فرما (زندگی دنیوی ما را از دیدگاه اقتصاد تنظیم فرما) زیرا اگر اقتصاد نباشد نه نماز می خوانیم و نه روزه می گیریم و نه واجبات پروردگارمان را به جای می آوریم.»

انسانی که از مورچه کمتر است!

از امام باقر علیه السلام نقل است: «من خود را می بینم که دشمن می دارم آن مرد را که تلاش برای زندگی برای او مشکل می شود او به پشت می خوابد و می گوید خدایا برای من روزی برسان و حرکت و تکاپو در زمین را برای به دست آوردن فضل خداوندی (معاش صحیح) رها می سازد در حالی که مورچه از لانه خود در می آید و روزی خود را می جوید.»

دنیا اصالت دارد!

سیره عملی و نیز بیانات متعددی از حضرت علی علیه السلام به صورت صریح بر این امر شهادت می دهد که ایشان برای دنیا، امور دنیوی و تلاش برای آباد کردن آن اصالت قائل هستند.

ادیان الهی مخصوصا دین اسلام، اهمیت فراوانی به زندگی دنیوی مردم داده تا آنجا که کوری در این دنیا را مستلزم کوری در ابدیت آخرت معرفی نموده است.

با این حال فردگرایی افراطی که جهان را برای اکثریت مردم، تیره و تار می کند و جلو بهره مندی همگانی را می گیرد، مورد تأیید حضرت نیست و علیه آن استدلال کرده اند. در نگرش دنیوی مولای متقیان، از آن جا که در ضمن نگرش اخروی صورت گرفته است در مقایسه جهان آخرت با جهان مادی، کوچکی این جهان به لحاظ کمی و کیفی نسبت به آخرت به شیوه های گوناگون گوشزد شده است.

سخن آخر

آیات و روایات ما که دلالت بر ضرورت حفظ شرف و حیثیت مسلمانان می نماید انجام تلاش برای امور دنیوی را توصیه می کند، زیرا با گسترش شگفت انگیز وسایل سلطه گری و استثمار و برده گیری، ذلت و پستی برای آن جوامعی که تنظیم امور دنیوی خود را مورد مسامحه قرار می دهند قطعی است. پس اگر یک مفسر، عارف، فقیه یا یک اسلام شناس هنوز بگوید اسلام به امر دنیا اهمیت نداده است. قطعا از اسلام اطلاعی ندارد.

منابع: 
- نهج البلاغه خطبه 1، حکمت 131 
- الفروع من الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 5 ص 73 
- محمدتقی جعفری، فلسفه دین، صص 236-240 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.