به گزارش «قدس آنلاین» به نقل از خبرگزاری فارس، سوریه از پنج سال پیش وارد جنگ ناخواسته داخلی شد. جنگی که توسط مخالفان حکومت بشار اسد بر مردم سوریه تحمیل شد و نتیجه آن قربانیشدن حدود ۳۰۰ هزار سوری و آوارهشدن بیش از ۷ میلیون شهروند بیگناه است. در این میان، اکثر سازمانهای حقوق بشری و کشورهای ابرقدرت دنیا طرف مخالفان را گرفته و همصدا با گروههای تکفیری در پی براندازی حکومت مشروع بشار اسد هستند. در مقابل، معدود کشورهایی از جمله ایران ضمن اعلام حمایت از هرگونه اصلاحات به نفع مردم سوریه، مخالفت خود با دخالت آمریکا و کشورهای دنبالهروی آن را در مسائل داخلی سوریه اعلام کردهاند.
اما دلیل این موضعگیریها چیست؟ در این باره با حجتالاسلام مصطفی رنجبر شیرازی، رایزن فرهنگی ایران در سوریه گفتوگو کردیم که بخش نخست آن را با هم میخوانیم. وی پیشتر معاون فرهنگی حوزههای علمیه خواهران و نماینده بعثه رهبری در سوریه بوده است. همچنین در کشور تانزانیا نیز مدتی به عنوان رایزن فعالیت کرده است. بخش نخست این مصاحبه را از اینجا قابل مطالعه است.
* حزبالله در محدوده لبنان شناخته میشود، چه ارتباطی به سوریه دارد؟
من درباره لبنان با یک جمله مرحوم امام موسی صدر آغاز کنم چون مطمئنم جناب ایشان به شهادت رسیده و افتخارمان در این است که یار امام خمینی(ره) بودند و امام پشت پرده ایشان را به لبنان فرستادند او جملهای دارد که میگوید: «لبنان آنقدر کوچک است که دیگر قابلیت تجزیه ندارد اما در عین حال آنقدر بزرگ است که در گلوی هر دشمنی برود او را خفه خواهد کرد.»
حزب الله لبنانی نیست کمااینکه «اسرائیل و صهیونیسم» متعلق به منطقه فلسطین اشغالی نیست بلکه یک پدیدهای است که از طرف جریان نظام سلطه برای مقابله با اسلام و توسعه حضور در جهان ایجاد شده و مثالش مانند داعش است و اگر امروز شاهد وجود دیوار امنیتی برای حفاظت از اسرائیل بوده و به دور خود دیوار کشیده ولی از زمین و هوا و دریا توسط عاملان نظام سلطه برای خود تلاش کرده تا نسخه (مقابله با مقاومت اسلامی یعنی آنتی مقاومت) برای تقویت و ایجاد امنیت خویش طراحی و عملیاتی کرده بایستی توسط مهد اصلی مقاومت در لبنان پاسخ داده شود.
لذا بعد از جنگ ۳۳ روزه مقاومت با اسراییل در سال ۲۰۰۶ میلادی، و با پیروزی مقاومت در این جنگ نابرابر، اسراییلیها به این نتیجه رسیدند که دیگر امکان مقابله مستقیم با حزب الله و مسلمانان را ندارند و از انگلیس و دیگر دشمنان مقاومت درخواست کردند تا طراحی جریان فتنه در جهان اسلام را بدست گرفته با شرایط و خواستههای ذیل:
در جریان گسترش فتنه یک تیر به اسراییل شلیک نشود.
یک یهودی کشته نشده و حتی مسیحیها لیکن بجای آن مسلمانان کشته شوند!
لوله تفنگ مسلمان که اسراییل را هدف گرفته با پوششهای مذهبی و طایفی به طرف مسلمانان برگردد.!
آثار باستانی و منابع اقتصادی مسلمانان نابود شود!
طرح تجزیه کشورهای اسلامی دنبال شده تا در وقت لازم توسط سازمان ملل و دوستان امریکا و اسراییل عملی شود.!
بودجه این فتنه توسط کشورهای اسلامی تامین شود.
یک دیواره جغرافیایی بزرگ در مقابل انقلاب اسلامی ایران و حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه ایجاد شده تا با حضور نیروهای تروریستی تکفیری از دیواره حضور غاصبانه اسراییلی حمایت و از لجستیک حمایتی مقاومت اسلامی ممانعت ورزند. که این بخش شامل اجزایی از محیط جغرافیایی چند کشور عربی خواهد بود
و ... که همه اینها برای تامین امنیت اسراییل است.
حال سوال من از شما این است که حزب الله و مقاومت در خانهاش بنشیند تا آتش فتنه تمام منطقه را فرا گرفته تا به جغرافیای لبنان برسد؟
خیر، مقاومت اسلامی بایستی فوراً دست به اقدام زده و تمام لانه فتنه را از هر جایی که مقاومت را هدف قرار داده مورد هدف قرار دهد!
و به همین دلیل است که وزیر خارجه آمریکا رییس ستاد جهانی و وزیر خارجه اسبق قطر رییس ستاد منطقهای فتنه شده، لجستیک و آموزش در ترکیه است و... و. چون اسراییلیها بعد از جنگهای لبنان، غزه و ... مأیوس شدند و از اینجا بحث سوریه آغاز شد و حضور ما امروز در سوریه برای دفاع از شخص یا حکومتی نیست بلکه برای دفاع از جریان حیاتی مقاومت است چرا که اینها یک آنتی مقاومت طراحی کردند به نام داعش به همراه قریب ۴۰۰ گروه دیگر در سوریه که در حال جنگ با نظام سوریه است که البته طبق آمار شبکههای مرتبط با نظام سلطه اینها را تا هزار گروه هم جلوه میدهند اما دوستان ما ۴۰۰ تا را بیشتر شناسایی نکردهاند و در واقع همه اینها حدود ۱۰ گروه اساسی دارند و سه دسته این تروریستها عنوان دار بوده که داعش و جیش الحر از همه مهمتر است.
پس روشن است که حضور ما در سوریه در واقع حفاظت از دیواره اول دفاعی ما برای امنیت مقاومت اسلامی و حتی انقلاب اسلامی و دوم برای جلوگیری از امنیت دفاعی اسرائیل است.
حزب الله در ظاهر در محیط جغرافیایی لبنان فعال بود اما امروزه این مجموعه نمادی حمایتی از کل مقاومت اسلامی در لبنان و سایر کشورهای جهان است
پس نگویید حزب الله لبنانی است چون وقتی از سیدحسن نصر الله سوال شد که شما لبنانی بودید چرا در جریان سوریه وارد شدید؟ ایشان گفتند که هر چیزی که مقاومت اسلامی را مورد هدف قرار دهد دشمن ما میشود و در هر نقطهای که ما برای تقویت دیوارههای مقاومت ضرورت حضور داشته باشیم ما در آنجا حضور داریم.
بنابراین حزب الله در ظاهر در محیط جغرافیایی لبنان فعال بود اما امروزه این مجموعه نمادی حمایتی از کل مقاومت اسلامی در لبنان و سایر کشورهای جهان است.
*لطفا درباره ضرورتها و نیازهای فرهنگی در سوریه توضیح دهید و اینکه رایزنی فرهنگی چه کارهایی تا به حال انجام داده است؟
من جزوهای با عنوان «ناتوی فرهنگی» زمانی که در تانزانیا رایزن فرهنگی بودم، با الهام از فرمایشات مقام معظم رهبری نوشتهام که در اینترنت هم قابل دسترس است بنده معتقدم که هرگاه فردی حامل سه نظام فکری، انگیزشی و رفتاری صحیح باشد او حامل فرهنگ است. فرهنگ به تعبیر قرآن همان کلمه طیبه و عامل صعود انسان است(الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه) امروز گرفتاری بشر این است که به بی فرهنگی گرفتار شده است.
امروز گرفتاری بشر این است که به بی فرهنگی گرفتار شده
ولی جمهوری اسلامی ایران در طول ۳۶ سال پس از انقلاب مقدس اسلامی لحظهای از حضور خودش در سوریه کوتاهی نکرده و امروزه نیز خوشبختانه جناب آقای ابراهیمی رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با وجود فشارهایی که دولت جمهوری اسلامی ایران در پاسخگویی نیازهای جهانی دارد ولی نسبت به سوریه کمال حمایت و همکاری را داشته و ما نیز از ایشان و دیگر همکاران گرامی خویش متشکریم.
در هر صورت اولین حرکت ما تقویت زبان فارسی و آموزش آن است که در مراکز ذیل برقرار است:
ساختمان نمایندگی فرهنگی در دمشق(۸ مرحله)
ساختمان مرکز فرهنگی لاذقیه
مرکز فرهنگی زینبیه
مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه دمشق
مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه تشرین
مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بعث حمص
مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه حلب
و... و.
توضیحا عرض کنم که در بسیاری از این کلاسها بدلیل فقدان مکان و یا استاد امکان توسعه بیشتر آنرا نداشتهایم و الا ظرفیت و درخواست توسعه آن وجود دارد چرا که عرفان، ادب، اخلاق و فرهنگ ایرانی چیزی است که بسیار مورد توجه سوریها قرار گرفته است و بنیاد سعدی هم حمایت زیادی از کارهای ما میکند.
بخش دوم ارتباطات سینمایی و هنری است که بین جمهوری اسلامی و سوریه برقرار میشود همین فیلم بادیگارد را برای نخستین بار ماه گذشته به عربی ترجمه شده که خوشبختانه پس از اکران آن بسیار اثرگذار بوده است اینکه میگویم نیاز حرکت فرهنگی بایستی بیشتر باشد به این علت که ما باید هزار فیلم مثل بادیگارد با ادبیاتی که بدرد جامعه عرب زبان بخورد تولید یا دوبله کرده باشیم.
ما باید هزار فیلم مثل بادیگارد با ادبیاتی که به درد جامعه عرب زبان بخورد تولید یا دوبله کرده باشیم
رییس سازمان سینمایی سوریه قرار است به زودی به ایران بیایند تا یک تفاهم نامه مهمی با سازمان سینمایی جمهوری اسلامی ایران امضا کنند.
حرکت بعدی ما ساماندهی مناسبات در طول ایام الله و بزرگداشت جشنهای انقلاب اسلامی و احیای روزهای خاص در سوریه است و ما شاهد بهترین حرکت فرهنگی بوده و نیز در ماههای محرم و صفر در کنار دیگر همکاران و ارگانها برنامه ریزی و اجرای برنامه داریم.
در حوزه نمایشگاه کتاب و ادبیات دفاع مقدس حرکتهای خیلی خوبی آغاز شده الان در پی نشر چندین کتاب و قصههای سرداران شهید خودمان و نشر فرهنگ ادبیات دفاع مقدس به زبان عربی ترجمه و در حال انتشار و گسترش این حرکت در سوریه هستیم.
همچنین در پذیرش، گزینش و اعزام دانشجویان سوری در مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکترا و پسا دکترا به جمهوری اسلامی ایران ما بالاترین نقش را نسبت به دیگر کشورها داریم.
در همین راستا تفاهم نامه گذشته علمی فرهنگی بین دو کشور به شکل جدی دنبال میشود و اخیرا با وزارت علوم این کشور آخرین تفاهم نامه همکاری دانشجویی به امضای طرفین رسید.
از دیگر وظایفی که این نمایندگی دنبال کرده ساماندهی امور دانشجویان ایرانی ساکن سوریه و خدمات رسانی و حمایت از اینان در عرصه آموزش عالی کشور سوریه است.
یک خبر جالب این است که در طی کمتر از شش سال فتنه در سوریه تمام مراکز فرهنگی سفارتخانههای جهان در سوریه تعطیل شد مگر سفارت جمهوری اسلامی ایران و رایزنی فرهنگی ما که با وجود تهدیدات جدی نمایندگی فرهنگی را در طول ایام فتنه ۶ ساله اخیر تعطیل نکرده و با حمد الهی با تکمیل کادر خود حضور موثری در این کشور داریم.
طی کمتر از ۶ سال فتنه در سوریه تمام مراکز فرهنگی سفارتخانههای جهان در سوریه تعطیل شد مگر سفارت جمهوری اسلامی ایران و رایزنی فرهنگی ما
همچنین ارتباط گیری با شخصیتهای فرهنگی و دانشگاهی و تقویت اتاق ایران در دانشگاه دمشق، لاذقیه، حلب، حمص و دیگر دانشگاهها از اهداف مورد نظر ماست و نیز توسعه آموزش زبان فارسی در تمام این دانشگاهها و برقراری کلاسها و کرسی های آموزش زبان از برنامه های غیر منقطع ما بوده و هست، به همین دلیل تلاش کرده تا زبان فارسی زبان دوم در سوریه به جای زبان فرانسوی و روسی (که ریشه قوی تری داشته) جایگزین کنیم.
ما در دانشگاه مرکزی دمشق با کمک دانشگاه تهران بزرگترین ساختمان آموزش زبان فارسی و مرکز فرهنگی ایران را در حال ساخت هستیم الان این ساختمان در حال تکمیل است که در آنجا دیگر به طور دائم پخش فیلم، کتاب و ... صورت گیرد.
از روز شروع فتنه در سوریه تقریبا فعالیت کتابخانه ملی سوریه نزدیک به صفر رسیده الان به تدریج با بهتر شدن شرایط امنیتی رییس کتابخانه ملی کشور سوریه را تشویق کردیم سالی یک بار ده روز نمایشگاه بین المللی خود را برقرار کند ما هم پیگیری کردیم و رییس جمهور سوریه آقای بشاراسد نیز موافقت کرد و دستور داد که هر کسی هر حمایتی میتواند بکند این نمایشگاه برگزار شود و خوشبختانه حدود سه ماه پیش این نمایشگاه هم برگزار شد.
بنابراین حضور فرهنگی ما به معنای وظایفی که از سازمان فرهنگ و ارتباطات بعهده این نمایندگی گذاشته شده به خوبی در جریان است اما ارتباطات مردمی و عمق حضور فکری ما در سطح حضور نظامی، امنیتی و نظامی نیست ما اگر بتوانیم با کمک دوستانمان سفره با برکت بصیرت افزایی فرهنگی با مشمولیت همه ابعاد فرهنگی باز نماییم خود جوانان و مردم سوریه هستند که در مقابل افکار تروریسم و اسرائیل ایستادگی کرده پس ما دراین بعد هنوز خیلی کار باید انجام دهیم.
کشور سوریه مانند ایران اسلامی دارای تاریخ تمدنی بلندی است و در میان اهل سنت عالی ترین سطوح علما و کتب اساسی تاریخ، فقه، تفسیر، حدیث و ...توسط علمای بلاد شامات تالیف شده است.
حتی موسس سلفیت تکفیری یعنی ابن تیمیه اهل حران دمشق است (احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی معروف به ابن تیمیه (۱۰ ربیعالاول ۶۶۱ قمری / ۲۲ ژانویه ۱۲۶۳ میلادی / ۲ بهمن ۶۴۱ خورشیدی در حران - ۵ مهر ۷۰۷ خورشیدی / ۲۸ سپتامبر ۱۳۲۸ میلادی در دمشق) عالم الهیات، حدیث و فقه، منطقدان و اخترشناس بود. او باور به این داشت که علوم طبیعی برتر از علوم ریاضی هستند و این را ردی بر فلسفه مشاء میدانست و همچنین کسانی که به پیروی از ارسطو قائل به آن هستند که بهترین فلسفهها نخست فلسفه الهی و سپس فلسفه ریاضی و سپس فلسفه طبیعی است. چنانکه در کتابهای متعددی از او شامل: ردی بر منطقیین، تعارض خرد و گفتار، رساله عرشی او نقض فلسفه الهی و بیان نیکیهای فلسفه طبیعی (مانند فیزیک) و فلسفه ریاضی به خوبی مشخص است. وی فقیه حنبلی و سلفی و مبتکر و بنیانگذار نظری وهابیت است.)
امروزه معروفترین نگارش قرآن کریم در جهان که عربستان چاپ میکند متن آنرا عثمان طه خطاط و نویسنده سوری نگارش کرده است و به همین دلیل رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سوریه تلاش کرده تا بین شورای عالی قران کریم در ایران با مراکز قرآنی سوریه ارتباط طرفینی برقرار کرد هو در تاریخ ۳۰/۸/۱۳۹۵ به مدت یک هفته بزرگترین نمایشگاه قران کریم در ساختمان قدیمی السلمانیه و با حضور وزیر اوقاف این کشور و شخصیتهای قرانی و دانشگاهی افتتاح خواهد شد.
از دیگر برنامههای رایزنی فرهنگی در سوریه:
برنامه ریزی وسیع کنفرانس صلح و امنیت از دیدگاه ادیان آسمانی
برنامه ریزی گسترده کنفرانس علمای اسلامی در دمشق
هفته فیلم کودک و نوجوان طفل سوری و ایرانی
نشست های علمی متنوع با اندیشمندان حوزه و دانشگاه
همایش زن و مقاومت (با محوریت سلاله پیامبر حضرت زینب کبری س)
و دهها برنامه کوچک و بزرگ دیگر
بررسی چالش های کتابهای آموزش دینی، تاریخ و جغرافیای آموزش و پرورش سوریه
ما شاهدیم که در کتابهای آموزشی سوریه خلیج فارس را خلیج عربی مینویسند و در کتب تاریخی نام شهر اهواز را «احواز» نوشته و مرکز استان خوزستان را تاکنون عربستان مینامند و از شیعه به عنوان مجوس یاد میکنند و اگر به مسوولین مراجعه کردیم انها میگویند که ما هنوز گرفتاریم، بهرحال متن این این کتابهای درسی توسط اشخاص خاص و بر اساس اندیشه خاص تنظیم شده به عنوان نمونه :الان تروریستی که در سوریه با نظام سوریه و مقاومت اسلامی میجنگد همان دانش آموز سوری هست که در همین کتابهای آموزشی از کودکی تا دبیرستان و در متنهای آموزشی مبانی تفکری وهابیت تکفیری را آموزش دیده است.
بنابراین به این راحتی نیست که مثلا ما بیایم خلیج عرب را از کتابهای اینها تغییر دهیم چرا که بر چارچوب ذهنی نویسندگان متون افکار دیگری حاکم است!!
از طرف دیگر مکتب شریف اسلامی که در این کتابها وجود دارد اسلام محمد ابن عبد الله (ص) نبوده و نیست بلکه اسلام اموی، اسلام محمد ابن عبد الوهاب، قتل، قطع سر و دهها مساله دیگر با استناد روایات غیر صحیح اسلامی است و متأسفانه اسلام اینجا اسلام قتل معرفی شده است، بنابراین داستان سوریه به این سادگی نیست.
و در اینجا بایستی از دکتر بشار اسد و نظام سوریه کمال تشکر را داشت که پایداری و پایمردی و حمایت دو طرفهشان از مقاومت اسلامی را حفظ کرده است.
*آیا علویون سوریه شیعه هستند یا اینکه تیرهای از ادیان غیر آسمانی هستند؟
از نظر مذهبی حدود ۷۴٪ جمعیت سوریه را مسلمانان سنی، بیش از ۱۳٪ علویان، شیعیان دوازدهامامی و اسماعیلیان، ۱۰٪ مسیحی و ۳٪ دروزی تشکیل میدهند. از نظر قومیتی هم اعراب بیش از ۹۰٪ جمعیت سوریه را تشکیل میدهند در حالیکه کردها حدود ۹٪ جمعیت سوریه را تشکیل میدهند. ارامنه، ترکها، چرکسها و یهودیان مجموعاً کمتر از ۱٪ جمعیت سوریه را تشکیل میدهند. [۷]
مذهب علویون در واقع انشعابی از مذهب شیعه امامیه است که تاریخ جدایی آن به دوران پس از غیبت صغری میرسد.
مذهب علویون در واقع انشعابی از مذهب شیعه امامیه است که تاریخ جدایی آن به دوران پس از غیبت صغری میرسد.
پایگاه این مذهب از آغاز انشعاب در شام (سوریه و لبنان) است. اخیرا در اثر تماس و نزدیکی برخی علمای امامیه با علمای علوی سوریه و ایجاد تفاهم و دوستی دانشمندان این مذهب اعلامیهای رسمی صادر کردند که مبین اعلام عقاید و مواضع عقیدتی شان در اصول و فروع دین میباشد که بخشی از آن ذیلا خواهد آمد.
هر فرد علوی مسلمان است، شهادتین را گفته و به آن ایمان دارد و ارکان پنج گانه اسلام را بر پا میدارد.
علویون مسلمان و شیعه مذهب هستند ... علویون پیروان و یاران امام علی (ع) هستند. کتاب آسمانی علویون قرآن کریم است، مذهب ما مذهب امام جعفر صادق (ع) میباشد.
علویون در عبادت و معاملات و دیگر احکام دارای مذهب مستقلی نیستند. در همه این موضوعات بر مذهب امامیه اعتماد و عمل میکنند. مذهب جعفری ریشه مذهب علوی است و علویون فرع مذهب جعفری هستند.
یکی از تهمتهایی که تکفیریها به کشور سوریه میزنند این است که علویهای آن را شیعه ایرانی معرفی میکنند، در حالیکه علوی به تعبیر مقام معظم رهبری(دام ظله) همان اتباع امیرالمومنین(ع) و اهل بیت (ع) و در واقع ایتام آلمحمد هستند. منتها چون فاصلهای بین شیعه اثنی عشری و آنها افتاد وقتی مرجعیت دینی به دلیل ظلمهایی که در ایام فاطمیون و ... به علویون و شیعیان سوریه و منطقه شامات (اردن ـلبنان ـ فلسطین و ...) وارد شد.
به تدریج اتباع اهل بیت (ع) برای اینکه بمانند به حاشیه کوهها و غارها پناه بردند و از اظهار حقائق خود تقیه کرده و فاصله بین مرجعیت دینی و این طائفه افتاد و از قرن گذشته تاکنون استعمارگران فرانسوی مسئول پرونده سوریه و لبنان بوده اند و همینها با برنامه ریزی وسیع توانستند بین دین و بعضی علویها فاصله ایجاد کرده و همین الان کتابخانه ملی دمشق که برویم در مستندات تصویری کتابهای شصت سال قبل سوریه یک خانم علوی بدون حجاب و حتی چادر نمیبینید و بعد از ورود فرانسویها حجاب به طور مطلق از بین رفت و روح تعبد از آنها گرفته شد و تفکرشان باطنی شد و یا نوعی تصوف بدون عبادت و نماز و صیام جایگزین آن شد اما به برکت انقلاب اسلامی به تدریج این اتباع آل محمد جایگاه خود را پیدا کرده و پیرو عاشقانه مکتب آل محمد(ص) میشوند وبه همین دلیل است که دشمنان تکفیری سوریه ادعا میکنند: ایرانیها دارند علویها را شیعه میکنند.
الان حدود ۲۵ درصد از مردم سوریه علوی هستند اینها شیعه هستند و گرچه اهل مناسک نیستند لیکن با گذشت زمان به ارزشهای الهی خویش بازگشت خواهند کرد.
یک آقایی از دوستان ما ده جلد کتاب درباره علویون سوریه نوشته است پس علویها انسانهای پاک و صالحی هستند که جهت بازگشت به ارزشها نیازمند زمان هستیم.
*مروری بر احادیث آخر الزمان و روایات ظهور حضرت بقیةالله الاعظم(عج) و ربط آن با قضایای فتنه در سوریه بفرمایید؟
با یک بررسی اولیه در متن روایتها میبینیم که بسیاری از علایم ذکر شده در متن احادیث مطابق با وضعیت امروز منطقه است! حال آیا میتوان گفت حتما این روایت مربوط به امروز است؟
از آسیبهای که در بحث ظهور وجود دارد این است که یک عده شیاد زمان ظهور را تعیین میکنند که مثلاً امام زمان(عج) در فلان تاریخ میآیند. خوب این با مبنا و ملاکهای اسلامی ما سازگاری ندارد، مبنای ما این است که زمان ظهور حضرت مهدی (ع) را نمیتوان تعیین کرد و در این زمینه روایت هم داریم که اگر کسی زمان ظهور را تعیین کرد: «کذب الوقاتون» یعنی دروغگو است.
پس بر اساس دستورالعمل دستگاه دین و مکتب امام صادق(ع) و امام عصر(عج) و سایر ائمه (ع) مبنی بر تکذیب زمانبندی تاریخ ظهور امام عصر(عج) که هیچ کس حتی خود امام نیز نمیداند و علم آن فقط نزد خداست.
نکته دوم اینکه تعیین مصداق آسیبهای بسیاری دارد.
در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم را برای او تضمین میکنم. سپس فرمود: وقتی عبدالله بمیرد، مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر (عج) ادامه یابد. حکومتهای چند ساله پایان یافته و تبدیل به حکومت چند ماهه و چند روزه شود. راوی میگوید: سؤال کردم آیا این ماجرا به طول میانجامد؟ فرمود: هرگز.
این مسئله با روایات اسلامی که درباره آخرین خاندان پادشاهی حجاز قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) بیان شده است، مطابقت زیادی دارد. اما از کجا معلوم که بعدها پادشاه دیگر با نام عبدالله در عربستان روی کار نیاید؟ و به همین دلیل است که ما در کتاب «الزام الناصب فی اثبات الحجة القائم» اسم آقای اسد و آل سعود را به صراحت میبینیم ولی باز هم نمیشود حکم کرد که علایم نقل شده در حدیث مربوط به امروز است. چون در زمان دیگری ممکن است مشابه آن تکرار شود.
نظر شما