تحولات منطقه

۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۴
کد خبر: ۴۹۶۰۲۲

برجسته ­سازی و ضریب دهی به مواضع تند و غیرمتعارف ترامپ از سوی برخی از رسانه­ های داخلی و شبکه ­های بیگانه هم چون بی­ بی­ سی، در راستای بازتولید و بازسازی «دوگانه جنگ و صلح» صورت می­ گیرد.

ترامپ و برساختن دوگانه جنگ و صلح
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس، هر چند که سند امنیت ملی ایالات متحده در سال 2015 اشاره می ­کند که ایران اصلی­ ترین تهدید امنیتی ملی آمریکا و متحدین منطقه ­ایش است؛ اما تقریبا در طول دو دهه گذشته و حتی بر اساس برآوردهای کارشناسان سیاسی – امنیتی، در آینده نیز، تقابل نظامی گسترده و یا به عبارتی جنگ با ایران، در دستور کار ایالات متحده آمریکا نخواهد بود. هرچند که در ادبیات باراک اوباما، جمله «همه گزینه روی میز است» تکرار می­شد، اما بیان این گزاره و تکرار آن، مصرفی صرفا سیاسی داشت.  

اما آن چه که اولویت راهبردی ایالات متحده آمریکا در مورد ایران را نشان می­دهد، نه تقابل نظامی، بلکه اعمال تحریم­ های هدفمند و هوشمند است. جمع ­بندی نهادهای راهبردی ایالات متحده از میزان اثرگذاری چنین مولفه ­ای و به صورت خاص، تاثیر آن بر دیپلماسی و رفتار هسته ­ای جمهوری اسلامی ایران، نیز موید اولویت راهبردی تحریم برای این کشور است. چرا که تحریم هم ساختار سیاسی ج.ا.ا را حفظ می ­کند ( به دلیل مشخص نبودن عواقب فروپاشی و ارزیابی دقیق آن) و هم از تبدیل ایران به یک قدرت منطقه ­ای مسلط، ممانعت می­ کند.

حال با آمدن ترامپ آیا قرار است که مطلوب و اولویت راهبردی ( یعنی تحریم ) ایالات متحده در مورد ایران تغییر کند؟ به طور قطع می توان گفت خیر و بلکه تحریم ­های ایران بسیار متحمل است به حوزه­ های موشکی نیز تسری یابد و گسترده ­تر شود. از سویی دیگر، ترامپ سعی خواهد کرد تا در اجرای بخش ­ها و حوزه­ هایی از برجام که با منافع آمریکا مغایرت دارد و مطلوب این کشور نیست، ایجاد اخلال کند و آن را عملیاتی نکند. هر چند که نسبت به تیم لیبرال قبلی حاکم بر کاخ سفید، دیدگاه­ های یکجانبه ­گرایانه شدیدتری دارد و بنابراین، پاسخگویی و انعطاف کمتری نیز به فشارهای طرفین درگیر در برجام، نشان خواهد داد. هر چند که قابلیت تفسیر بالای برجام و ضعف شدید گزاره­ های الزام ­آور آن ( که حتی در دولت اوباما، گزاره الزام آوری چون مدت زمان برداشته شدن تحریم ­ها نیز زیر سوال رفت)، امکان مانور ترامپ را در بحث تحریم ­ها، تقویت خواهد کرد.

بنابراین در مجموع می­ توان گفت که اولویت و مطلوبیت راهبردی تحریم، کماکان بر دوران مدیریت ترامپ نیز سایه انداخته است و لذا، تفسیر صحبت­ ها و مواضع ترامپ به تشدید نظامی­ گری و افزایش امکان تقابل سخت با ایران ( آن گونه که در برخی از رسانه­ های داخلی مطرح می­ شود)، بیش از معطوف بودن  به تبیین کارشناسی، معطوف به انگیزه­ های سیاسی است.

به عبارتی، برجسته ­سازی و ضریب دهی به مواضع تند و غیرمتعارف ترامپ از سوی برخی از رسانه­ های داخلی و شبکه­ های بیگانه همچون بی­ بی ­سی، در راستای بازتولید و بازسازی «دوگانه جنگ و صلح» صورت می­ گیرد. دوگانه ­ای که به باور اتاق فکرهای این رسانه­ ها، می­تواند ترس مورد نیاز برای جهت­ دهی به کنش انتخاباتی جامعه ایرانی را تولید و ایجاد نماید.

قرائت و خوانش این رسانه ­ها از مواضع ترامپ برای افکار عمومی در داخل کشور این است که «با وجود بر سرقدرت بودن چنین فرد جنگ ­طلب و تهاجمی، احتمال برخورد سخت بین ایران و آمریکا تقویت شده و به قدرت رسیدن فردی تندرو و افراطی ( بخوانید هر فردی غیر از گزینه مورد نظر این جریان رسانه ­ای) در انتخابات ریاست جمهوری سال 96، می­ تواند پازل جنگ و تقابل نظامی ایران و آمریکا را تکمیل کند.

بنابر آن چه که در ابتدای یادداشت بیان شد، اساسا تقابل سخت با ایران، جزو مطلوبیت و اولویت راهبردی ایالات متحده آمریکا قرار ندارد و چنین بازنمایی­ هایی از ترامپ در برخی از رسانه­ های داخلی، صرفا معطوف به مصرف سیاسی و داخلی است. به بیانی بهتر، تولید دوگانه «جنگ و صلح» از متن مواضع و کنش ­های سیاسی ترامپ، تلاشی برای تولید ترس و به تبع آن، فربه ­سازی سبد رای جریان غرب گرای داخلی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.