تحولات لبنان و فلسطین

مرحوم «صادق طباطبایی» حتی روزهایی که شیمی درمانی بلای جان موها و زیبایی چهره اش شد، مانند دوران جوانی و تحصیل در اروپا، خوش پوش، خوش تیپ، خوشفکر، خوش برخورد و صبور باقی ماند. 

مردِ صادق

قدس آنلاین - به تمام معنا آقا و آقازاده بود! هم فرزند آیت الله «محمد باقر سلطانی بروجردی» و هم  سیاستمدار، دولتمرد ، نویسنده و روزنامه نگار ، خوش پوش ، خوش تیپ ، خوش برخورد ، جذاب ، مهربان و به قول امروزی ها همه چی تمام. 
مرحوم آقا «صادق طباطبایی» حتی روزهایی که شیمی درمانی بلای جان موها و زیبایی چهره اش شد، مانند دوران جوانی و تحصیل در اروپا ، خوش پوش ، خوش تیپ و خوشفکر و خوش برخورد و صبور باقی ماند. 

زندگینامه «ام پی تری»

آغاز :  سال ۳۲۲ در قم – تحصیل تا پایان دوره دبیرستان در همین شهر – سفر به  آلمان برای ادامه تحصیل - ازدواج با دختر خاله اش – پیوستن به جمع تحصیلگردگان ایرانی و انقلابی مقیم خارج کشور- عضو و بنیانگذار اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا ، آمریکا و... - مدرک دکتری بیوشیمی و تدریس در دانشگاه «بوخوم» -– حضور در کنار امام«ره» در نجف و نوفل لوشاتو- بازگشت به ایران در کنار امام«ره» - فعالیت در دولت موقت –  ترجمه و تألیف و ... پایان : سال ۱۳۹۳ ،  سرطان - بیمارستانی در «دوسلدروف» و همسرش که شاهد بود، خوش تیپ ترین و خوش پوش ترین دولتمرد سال ۵۸ ، بدون شکایت ، بدون ابراز درد و رنج ، آرام ، متین و همانطور خوش تیپ و خوش برخورد به استقبال مرگ رفت.

صادق عزیز

زندگینامه «صادق طباطبایی» در ۱۵۰ کلمه ، همان می شود که در پاراگراف قبل گفتیم. گزارش از شخص او اما هنوز ادامه دارد. جوان ۱۸ یا ۱۹ ساله ای که در سالهای آغاز دهه ۴۰ نه به شوق رنگ و لعاب دیار فرنگ و با دلگرمی به پولهای پدر که تنها برای بهتر درس خواندن حتی به قیمت کار سخت و طاقت فرسا راهی آلمان شد . امام موسی صدر در لبنان آخرین سفارش هایش را به او کرد:

صادق عزیز...شب سه شنبه ای است که تصور می رود فردایش ما را ترک خواهی کرد...سفر برای ادامه تحصیل اگر با قصد قربت و خدمت به جامعه ، همنوع و خانواده باشد...اگر با نیت حفظ حیثیت انسان باشد ، جهاد در راه خداست...البته این قصد سبب  می شود انسان با دقت بیشتری قدم بردارد و اگرچه محدودتر می شود اما با موفقیت بیشتر همراه است...تو را به خدا می سپارم...

از معدن تا بیوشیمی

تحصیل و کار سخت در رشته متالوژی و معدن می توانست ادامه پیدا کند اگر واگن معدن او را زیر نمی گرفت و مدتها در بستر نمی انداخت. قسمت این بود که «صادق» پس از این حادثه به رشته شیمی رو بیاورد و دست برقضا با موفقیت بیشتری آن را ادامه دهد و در سی و چند سالگی استاد دانشگاه بوخوم باشد و عضو برجسته «جامعه پژوهشگران آلمان» که نتیجه تحقیقاتش در نشریات معتبر به چاپ می رسید. اگر حس مسؤولیت دینی و اجتماعی نبود ، اگر توصیه ها و سفارش های امام موسی صدر نبود ، اگر مرد علم و تلاش و پژوهش  به عالم سیاست کوچ نمی کرد ، شاید «صادق طباطبایی» را اکنون حتی جهان به عنوان محققی بزرگ در عرصه شیمی و بیوشیمی می شناخت.

بسته ۵۷

جرقه نخست تدوین قانون اساسی در ذهن مرحوم «حبیبی» به وسیله «طباطبایی» زده شد. ماهها پیش از پیروزی انقلاب خودش خدمت امام«ره» رفت و از آمادگی «حبیبی» برای نوشتن پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران گفت و تاییدش را گرفت . آنچه هم بعدها به «بسته ۵۷» معروف شد متن همین قانون بود که آن را در هواپیما و در حضورامام«ره» برای رعایت احتیاط به دکتر «پیتر شولاتور» آلمانی سپرد تا در تهران و در صورت زنده ماندن آن را تحویل بگیرد. مسؤولیت برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی در ۱۲ فروردین نیز با او بود در حالیکه سخنگویی دولت را نیز به عهده داشت.

تا اسفند ۹۳

با آغاز دهه ۶۰ و جنگ تحمیلی اگرچه مدتی درگیر سفرهای متعدد برای خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی بود اما دیگر نه به پُست و منصب های دولتی بازگشت و نه حضور فعال و مؤثر در عرصه سیاست داشت. این دوری از عالم سیاست البته سبب نشد ، با همان شور و حرارت سابق به دنیای پژوهش های علمی برگردد. مرد زیبای انقلاب ایران ترجیح داد کتاب بنویسد، بخواند و با عشق و علاقه همیشگی اش یعنی موسیقی زندگی را تا اسفند سال ۹۳ ادامه دهد.  

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.