قدس آنلاین - محسن رفیقدوست از اعضای جمعیت مؤتلفه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است و با پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس سپاه پاسداران از سال ۶۲ بهعنوان یک سپاهی خدمت میکند. محسن رفیقدوست که تحصیلات ابتدایی خود را در دبیرستان رازی در میدان خراسان میگذراند، در سال دوم به دلیل فعالیتهای سیاسی اخراج میشود. مخالفت و اعتراض و مبارزه با رژیم پهلوی در کنار چهرههای شناختهشدهای چون آیتالله خامنهای، آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله واعظ طبسی و شهید اندرزگو از سوابق پیش از انقلاب ایشان به شمار میرود. هرچند دوران پیش از انقلاب بسیار جوان بوده اما با اشتیاق خاصی خاطرات آن دوران را بیان میکند، گویی با عنوان کردن هریک از آنها به همان شور و هیجان دوران جوانیاش نزدیک میشود. ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ روز ورود خمینی کبیر به ایران است و این افتخار محسن رفیقدوست است که رانندۀ خودرو روح خدا باشد. این سرتیپ سپاه پاسداران از دوران مبارزات انقلابی و روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی خاطراتی دارد که بخشی از آن با مجاهدتها و الگوهای رفتاری آیتالله واعظ طبسی گره خورده است. ویژهنامۀ قدس به مناسبت سالگرد درگذشت خادمالرضا، آیتالله واعظ طبسی برای بازخوانی خاطرات این مرد خدا گپوگفتی با سرتیپ محسن رفیقدوست داشته است.
لطفاً بهعنوان اولین سؤال بفرمایید چگونه با آیتالله واعظ طبسی آشنا شدید و مهمترین ویژگی آیتالله از نظر شما چیست؟
از سال ۴۲، پس از آشنایی با مرحوم آیتالله هاشمی همزمان مقام معظم رهبری و سپس آیتالله واعظ طبسی در مشهد را ملاقات نموده و در کنار آنها دوران مبارزات انقلابیام را آغاز کردم؛ بنابراین آشنایی بنده با آیتالله طبسی به آغازین روزهای نهضت انقلابی حضرت امام خمینی (ره) بازمیگردد. زمانی که حضرت امام نهضت انقلابی خود را آغاز کردند بنده بسیار جوان بودم با ۲۳ سال سن. از سال ۴۲ تا سال ۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی هرگاه به مشهد مقدس سفر میکردم در محضر آیتالله طبسی حاضر میشدم. باآنکه آیتالله طبسی چند سالی از بنده بزرگتر بود، اما بودن در کنار ایشان لذت و حظ معنوی خاصی داشت؛ ازاینرو هرگز از دیدن و بودن در کنارشان کوتاهی نمیکردم، سعی داشتم از فرصتم استفاده کنم و ایشان را به هر نحوی ملاقات کنم.
با مروری به گذشته تقریباً دورودراز و با کاوشی در پنجاهوچند سال دوستی و حضور در محضر ایشان، در یک کلام میتوانم شخصیت و منش و راه و روش زندگی این عالم فرزانه را به تصویر بکشم. سادهزیستی؛ عاری از تکلف و صریحاللهجه بودن از مشخصات بارز رفتاری آیتالله طبسی بود. به یاد دارم قبل از پیروزی انقلاب همراه شهید اندرزگو به مشهد مقدس منزل یکی از روحانیون رفتیم. وارد کوچه که شدیم بوی غذاهای مختلفی کوچه را پر کرده بود. به منزل آن روحانی که رسیدیم موقع ناهار بود، سفرهای آماده با چندین نوع غذا آماده کرده بودند. شهید اندرزگو با صراحت با آن روحانی برخورد کرد که برای ۳ نفر نیاز به اینهمه اسراف و تجملگرایی نبود. تجملات منزل آن روحانی که مورد اعتراض شهید اندرزگو و بنده قرار گرفت -البته ایشان بعد از انقلاب خلع لباس شد- و این موضوع دیدار ما را به پایان رساند. از آنجا مستقیم به منزل آیتالله طبسی رفتیم و از آنچه در منزل آن روحانی دیده بودیم تعریف کردیم. جالب است بدانید باآنکه آیتالله طبسی از نحوۀ زندگی چنین روحانیونی بسیار متأسف شدند، اما از ما خواهش کردند که در منزل ایشان غیبت نکنیم و آن روحانینما را به خدا واگذار کنیم!
ازجمله مواردی که همیشه دربارۀ آیتالله طبسی قابل ذکر است، سادهزیستی زندگی ایشان است؛ هرچند به این مسئله قبلاً هم اشاره کردم، اما پرداختن به این نکتۀ مهم خالی از لطف نیست. یک بار به منزل ایشان دعوت شدم؛ هرگز سادگی آن خانه از یادم نمیرود، خانهای که از زمان ازدواج تا پایان حیات ایشان دستنخورده، در عین سادگی و بیمبالاتی باقی ماند. شاید در بین همۀ روحانیونی که زندگی سادهای داشتند، همانند آیتالله هاشمی و آیتالله بهشتی که وضعیت مالی مناسبی داشتند اما همیشه سادهزیست بودند، باید در سادهزیستی به آیتالله طبسی نمرۀ ۲۰ داد. بااینکه آیتالله طبسی بسیار رقیقالقلب و مهربان بود، اما این رقت قلب را در ادارۀ آستان قدس رضوی از نزدیکترین دوستان و همکاران و آشنایانش دریغ میکرد، بهنحویکه اموال امام رضا (علیهالسلام) خط قرمز ایشان بود.
آیتالله خامنهای، آیتالله هاشمی رفسنجانی و آقای طاهری خرمآبادی و شهید باهنر از روحانیون مبارز تهران بودند. قبل از انقلاب هر زمان که مشهد میرفتیم علاوه بر دیدار با آیتالله طبسی به محضر آیتالله خامنهای هم میرسیدم، البته زمانهایی که ایشان در تبعید یا در زندان به سر نمیبردند؛ ازاینرو میتوان گفت آشنایی بنده با آیتالله طبسی به مبارزات انقلابی برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی بازمیگردد.
آیتالله واعظ طبسی در به ثمر رسیدن پیروزی انقلاب در استان خراسان چه نقشی داشتند؟ لطفاً در این باره توضیح دهید.
بهطورقطع در سراسر ایران روحانیون و مبارزان انقلابی بسیاری با حضرت امام خمینی در ارتباط بودند؛ این افراد بهعنوان شاگردان و یاوران امام نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی و اعتلای جهاد و فرهنگ اسلامی ایفا میکردند. بیشک در میان خدمتگزاران به انقلاب، آیتالله طبسی نقش حائز توجهی در مشهد مقدس ایفا نمودند و در انسجام مبارزاتی مردم این شهر بسیار تأثیرگذار بودند. هرچند آیتالله واعظ در مبارزه با نظام شاهنشاهی بسیار تلاش داشتند، اما وجه علنی ایشان کمتر از وجهه مبارزاتی مقام معظم رهبری نمود داشت؛ مثلاً در تهران شهید باهنر فعالیتهای متفاوت و متنوع و تأثیرگذاری در روند پیروزی انقلاب اسلامی ایفا میکردند، اما مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی چهرۀ علنیتر مبارزاتی نسبت به شهید باهنر داشتند؛ بنابراین با این توصیفات میتوان گفت آیتالله طبسی یکی از بازوهای پرتوان و کارآمد انقلاب اسلامی بود که با دستان قدرتمند و نگاه نافذ و اسلامی خود توانست بسیاری از مردم مسلمان مشهد را در مخالفت با رژیم پهلوی با خود همراه و هماهنگ نماید.
آیا خاطرهای از دوران خادمی خود در حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) از آیتالله واعظ دارید که بازگوکنندۀ اوصاف اخلاقی ایشان باشد؟
زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، آیتالله واعظ طبسی بنده را به مشهد دعوت کردند. جناب آقای طبسی قبلاً مرا به خادمی امام رضا علیهالسلام مفتخر کرده بودند، بیشک خادمی امام را مرهون لطف و محبت آن بزرگوار هستم. یک روز با لباس خادمی در حرم حضور داشتم، آن روز چند موزه و کتابخانه توسط آیتالله واعظ طبسی و آیتالله هاشمی افتتاح شد، در آن مجموعه ایشان طی یک سخنرانی عنوان نمود که تمامی موارد افتتاحشده را در آستان قدس با حق تولیتی که به اینجانب اختصاص دارد، ساختهام. شیرینتر از آن این بود که از زبان خود ایشان شنیدیم که آنقدر به رعایت حق امام رضا علیهالسلام مکلف هستند که یک بار لولهکشی منزلشان خراب شده و آن لحظه پولی برای تعمیرات در دسترس نداشتند تا به کارگران بدهند (نه اینکه توانایی پرداخت ۱۲۰ هزار تومان را نداشته باشند، آن لحظه ایشان دسترسی به پول یا حساب بانکی نداشتند) اما برای تعمیرات منزل مسکونیاش به حق تولیت دست نزدند، باآنکه حق تولیت حق شرعی و قانونی ایشان بود، اما یک ریال آن را برنداشتند و برای رفع حاجت، پول تعمیرات را از یکی از دوستان قرض میگیرند و پس میدهند.
بیشک هرکسی که از پول و سرمایه آن هم از حق خود بگذرد، میتواند از جانش برای انقلاب و ایثار در راه اسلام بگذرد. آیتالله طبسی نشان داد هیچ چشمداشتی به حق تولیت نداشته است. شاید گفتن این مسئله به زبان ساده باشد، اما در یک حساب سرانگشتی با محاسبۀ مدتزمان تولیت ایشان میتوان دریافت که چه رقم میلیاردی و قابل توجهی بوده که ایشان همه را در راه توسعۀ حرم مطهر رضوی هزینه کردند. در مقایسه با بسیاری از انقلابیونی که زندگی پاک و بیشائبهای داشتند، آیتالله طبسی نمونه و الگویی بیمثال بود. بنده باصراحت و باتوجه به آنچه از ایشان دیدهام معتقدم که ایشان بالاترین جایگاه را در نزد امام رضا (علیهالسلام) در بهشت دارد.
از ویژگیهای آیتالله واعظ طبسی که نزدیکان ایشان بر آن تأکید دارند حفاظت از اموال آستان قدس است، آیا شما در این باره خاطرهای دارید؟
آیتالله واعظ در بازستاندن اموالی که احساس میشد به آستان قدس رضوی تعلق دارد با هیچکس حتی با نزدیکترین دوستان و همرزمان قبل از انقلاب تعارف نداشت. به یاد دارم در شرکت سپاد خراسان با ۵۰۰ میلیون تومان که از سرمایههای بسیجیان و سپاهیان فراهم کرده بودیم اقدام به ساخت مراکز تجاری، اقتصادی و مسکونی نمودیم، بهنحویکه از محل آن ۱۰ هزار خانوادۀ بسیجی منتفع شدند. به یاد دارم مدارکی به آقای واعظ طبسی رسیده بود مبنی بر اینکه بخشی از زمینهای یادشده متعلق به آستان قدس است. باآنکه بنده و ایشان دوستی چندسالهای داشتیم، اما هرگز تعارف نکردند و برای اعادۀ حق آستان قدس کار ما تا دادگاه و دادسرا هم کشیده شد. پیگیری اموال آستان قدس از ویژگیهای مدیریتی قابل توجهی بود که در ایشان وجود داشت. هرچند در آن پرونده ثابت شد که این زمینها متعلق به آستان قدس نیست، اما پای کار بودن و حراست و حفاظت از اموالی که به امام رضا علیهالسلام تعلق داشت نشان از همت مضاعف ایشان در رعایت حقوق مربوط به آستان قدس داشت.
یک روز درجماران بودم که متوجه حضور آیتالله طبسی برای دیدار با امام خمینی شدم. مسئلۀ جالبی را مطرح کردند و از آن جالبتر امام راهکار مناسبی به ایشان ارائه دادند. آیتالله طبسی گفتند درآمد یکی از موقوفات آستان قدس برای خوراک چارپایان زوار امام رضا (علیهالسلام) در نظر گرفته شده است. واقف صدها سال پیش خواسته که درآمد ناشی از این موقوفه خرج کاه و یونجه چارپایان زائرین شود، حالا که ما به کاه و یونجه برای چارپایان نیاز نداریم چه کنیم؟ امام فرمودند بنزین بخرید برای سوخت اتومبیلهای زائران هزینه کنید.
حرم مطهر رضوی از زمان واگذاری تولیت تا زمان رحلت آیتالله واعظ طبسی شاهد توسعۀ گستردهای بوده است، آیا شما با توسعۀ حرم به شکل امروزی که محصول نگاه و زحمات تولیت آن است موافق هستید (البته این سؤال بهرغم برخی مخالفتهایی که بعضاً انجام شده پرسیده میشود)؟ دیدگاه شما در این باره چیست؟
به نظر بنده وسعت بخشیدن به حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) امری بسیار قابل توجه و قابل تقدیر است. خوشبختانه الگوی توسعهای حرم مطهر رضوی در عتبات عالیات اجرا میشود و از نیازهای روز ما به شمار میرود؛ چراکه افزایش جمعیت نیازمند افزایش خدمات است و توسعۀ حرم نیز از الزامات امروز جمعیتی و توسعهای ما است. بیشک توسعۀ حرم در افزایش حضور شیعیان و مشتاقان امام رضا (علیهالسلام) بسیار حائز اهمیت است؛ ازجملۀ آنها بنده به موضوعی اشاره میکنم که بسیار جای تأمل دارد. جمعیت تعاون اسلامی که توسط مقام معظم رهبری و آیتالله غیوری بنیان گذاشته شد با هدف گسترش فرهنگ تشییع در مناطق سنینشین مدرسه و حوزۀ علمیه میسازد. این مؤسسه که ۲۰ هزار نفر عضو دارد، تحت پوشش خدمات فرهنگی است، بهنحویکه هرساله دانشآموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستان سنیمذهب در قالب تورهای زیارتی به مشهد مقدس اعزام میشوند. بهجرئت میگویم که اعزام آنها در رویکرد دینی و گرایش به مذهب تشییع بسیار تأثیر دارد. بیشک با گسترش امکانات اعم از ساختوسازها و فعالیتهای فرهنگی و معنوی و مذهبی میتوان بر آحاد بیشتری از مردم بخصوص اهلسنت تأثیر گذاشت. خوشبختانه آستان قدس رضوی با رویکردهای قابل توجهی در حال برگزاری برنامههایی است که بسیار حائز اهمیت است. نگاه نو به موضوع زیارت و تسهیل زیارت ازجمله برنامههایی است که آستان قدس با برنامهریزی درست و اصولی آن میتواند سهم زیادی در اعتلای فعالیتهای فرهنگی و دینی جامعه ایفا کند. مسلماً اعزام کسانی که تاکنون موفق به زیارت امام هشتم (علیهالسلام) نشدهاند؛ حمایتهای مادی و معنوی از تهیۀ مکان، حملونقل و تهیۀ غذا تا حتی پرداخت هزینههای توجیبی سفر، خدمت ارزندهای است که از زمان آیتالله واعظ شروع شد و اینک با همت تولیت جدید این آستان نورانی وارد مراحل ویژه و تأثیرگذاری بیشتری بر فعالیتهای فرهنگی این آستان نورانیشده است.
از خاطرات خود در دورانی که در سپاه خدمت میکردید و سپس در بنیاد مستضعفان بفرمایید. همکاری شما با آیتالله طبسی و آستان قدس در این زمان به چه شکلی بوده است؟
ده سالی که در سپاه پاسداران خدمت میکردم مرتب با آیتالله طبسی دیدار داشتم. آن دوران، سپاه خراسان ارتباط گستردهای با آیتالله طبسی داشت. تولیت سابق آستان قدس همکاری بسیار مطلوبی با سپاه خراسان در تهیۀ امکانات کمک به جبهه و سایر ملزومات مورد نظر سپاه و رزمندگان اسلام داشتند. بنده هم بهعنوان یکی از مسئولین سعی میکردم در برخی از امور مربوطه به خصوص در امور مربوط به سپاه خراسان با آیتالله طبسی مشورت کرده و گزارش کار به ایشان ارائه دهم. یقیناً با توجه به اینکه آن زمان حضرت آیتالله خامنهای در تهران حضور داشتند مسئولیت خراسان بر عهدۀ آیتالله طبسی بود؛ بنابراین سپاه خراسان نیز مأمور به هماهنگی با آیتالله طبسی بودند.
در بدو ورود اینجانب به بنیاد مستضعفان متوجه شدم اموال ارزشمندی از موقوفات حضرت امام رضا (علیهالسلام) توسط رضاشاه غصب شده است. این اموال که با فریب و استفاده از زور رضاشاه از آستان قدس رضوی جدا شده بود اموال باارزشی بود که شامل برخی از زمینهای شهرک غرب بود که هتلهای گرانقیمتی نیز در آن منطقه وجود دارد. رضاشاه در عوض این زمینهای غصبی، ۱۲ هزار هکتار زمین بیابانی در سرخس را به آستان قدس داده بود. باغ بزرگ «خوردین» که هماکنون در تهران در اختیار آستان قدس است تکهای از آن مجموعۀ عظیم بود که رضاشاه به بنیاد پهلوی داده بود. در اولین اقدام باغ «خوردین» را به آستان قدس بازگرداندم و بابت زمینهایی که در آن هتل ساخته بودند آن زمان مبلغ ۱۹ میلیارد تومان به آستان قدس داده شد. هرچند مذاکرات بسیار طولانی بود، اما طعم شیرین بازگرداندن اموال امام رضا (علیهالسلام) به صاحب اصلی آن قابل وصف نبود. بعد از آن خدمت رهبر بزرگوار رسیدم و گزارشی از پس دادن اموال آستان قدس که در اختیار بنیاد بود ارائه نمودم که ایشان هم ما را دعا فرمودند.
بد نیست در اینجا خاطرۀ دیگری را که به اموال آستان قدس مربوط است عنوان کنم. یکی از فعالیتهایی که در بنیاد مستضعفان داشتم برگرداندن اشیای عتیقهای بود که به آستان قدس تعلق داشت. لوسترها و قندیلهای عتیقهای که از سالها قبل وقف آستان قدس شده بود توسط محمدرضاشاه پهلوی به تهران آورده میشود و به جای آنها لوسترهای ایتالیایی خریداری میشود. یکی از دوستان به نام مرحوم قدیریان که عتیقهشناس بودند مأمور بررسی آنها شدند و زمانی که دریافتیم به آستان مقدس امام رضا (علیهالسلام) تعلق دارد، خدمت آیتالله طبسی رفتیم. بااینکه ایشان از نظر جسمی وضعیت خوبی به خصوص در پا نداشتند، بنده را بغل کرده و مورد لطف خود قرار دادند. چون ایشان بنده را خیلی بامحبت خاص در آغوش گرفته و فشار میدادند، خدمتشان عرض کردم امروز خیلی به بنده محبت کردید. آیتالله طبسی در جواب گفتند: چون شما به امام رضا (علیهالسلام) خدمت کردید.
موضعگیریهای سیاسی آیتالله واعظ طبسی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا دربارۀ منش سیاسی ایشان میتوان به برخی ادعاها و ایجاد شائبهها به خصوص بعد از فتنه ۸۸ اعتنا کرد؟
از نظر مشی سیاسی تفکر مشابه با آیتالله طبسی داشتم و معمولاً عقاید و اظهارنظرهای سیاسی ایشان را دوست داشتم. وقتی در مشهد بودم گاهاً زمانی را در کنار ایشان بودم که معمولاً به صرف ناهاری میگذشت و دربارۀ موضوعات سیاسی روز صحبت میشد. حالا که از مشی سیاسی ایشان صحبت شد بد نیست به این شبهه اشارهای کنم که برخی بعد از سال ۸۸ به خاطر تداوم برخی روابط و دوستیها بر ایشان خرده میگرفتند. با توجه به اینکه چند هفتهای از درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی میگذرد بهتر است به این نکته بپردازم که آیتالله طبسی به آیتالله هاشمی محبت داشتند، دوستی چنددهساله و بودن در کنار یکدیگر در دورههای مختلف انقلاب این دوستی را مستحکم ساخته بود؛ ازاینرو در پی اتفاقات سال ۸۸ برخی شبهاتی را دربارۀ تداوم ارتباط این دو بزرگوار مطرح میکردند. بنده معتقد هستم آیتالله طبسی و آیتالله هاشمی بر دو موضع بسیار حساس پافشاری میکردند، یا بهتر است بگوییم اصول انقلاب اسلامی و رهبری خط قرمز این دو بود که تا آخرین لحظات عمر خود ثابتقدم بر آن باقی ماندند. بنده بر این باور هستم که بهتر بود سایر مسئولان و افراد در این باره اظهارنظر نمیکردند و حل این مسئله را به خود این بزرگان واگذار میکردند.
خدای من شاهد است که بنده جملۀ «آیتالله خامنهای بدیل ندارد» را بیش از دهها بار از زبان آیتالله هاشمی شنیدهام. همچنین این جمله را در بسیاری از ملاقات و اظهارنظرها از آیتالله طبسی شنیدهام که تأکید میکردند کسانی که امروز از رهبر انقلاب انتقاد میکنند همان کسانی هستند که امام را قبول نداشتند.
* این مطلب در ویژه نامه «یار صادق انقلاب» به چاپ رسیده که به مناسبت نخستین سالگرد ارتحال آیت الله واعظ طبسی توسط روزنامه قدس منتشر شده است.
*جهت دریافت ویژه نامه اینجا کلیک کنید
نظر شما