قدس آنلاین - جواد کریمی قدوسی فرماندۀ سپاه خراسان و نمایندۀ مردم مشهد در دورههای هشتم، نهم و دهم مجلس شورای اسلامی است و در دوران مسئولیتش در استان خراسان و بهواسطۀ برادرش که قائممقام آستان مقدس بوده است، شناخت دقیقی از ابعاد سیاسی و فکری شخصیت آیتالله طبسی دارد و خاطرات جالبی را در مورد مواضع ایشان در فتنۀ ۸۸ بیان میکند.
مدیریت آیتالله طبسی در آستان قدس چگونه بود؟
در مدیریت مرحوم آیتالله واعظی طبسی دو موضوع قابل توجه است، یکی در آن شأن و جایگاهی است که ایشان بهعنوان تولیت آستان قدس با حکم حضرت امام رضوانالله تعالی علیه منصوب شدند و دیگری در جایگاه نمایندۀ ولی فقیه در استان و همزمان ریاست حوزۀ علمیه استان خراسان است.
عملکرد مرحوم آیتالله طبسی در موضوع مدیریت ایشان در حوزۀ آستان قدس رضوی را اکنون میتوان روی زمین مشاهده کرد؛ توسعۀ اماکن مقدس حرم امام رضا (علیهالسلام) هم به لحاظ کمی و هم کیفی در طول تاریخ کمنظیر است. دومین توجه ایشان در بحث تولیت آستان قدس توجه به موقوفات حضرت علیبنموسی (علیهالسلام) بود، موضوع موقوفه را بسیار مراقبت میکردند و در شناسایی موقوفات فراموششدۀ امام رضا (علیهالسلام) تلاش وافری انجام دادند و سازمانهای جدیدی را به وجود آوردند. دفاتری را در استانها تشکیل دادند و این موقوفات شناسایی شد؛ بعضاً با مشکلاتی مواجه شده بود که با راهکارهای حقوقی، حقوق آن موقوفه مطالبه شد. نظارت شخص ایشان بر امور موقوفات و ساختار آستان قدس، یک نظارت تام و کمال بود. ایشان در تمام طول عمرشان در این سیوچند سال بهجز جمعهها، مابقی ایام هفته ۱۲ ساعت بهصورت مستمر از ساعت ۹ صبح در محل کارشان در حرم امام رضا (علیهالسلام) حضور داشته و ساعت ۹ شب به منزل برمیگشتند؛ حتی ایام فروردین، عاشورا و تاسوعا در حرم مطهر و مرکز موقوفات حضرت حضور داشتند و فقط جمعهها وقتشان به خانواده اختصاص داشت.
خاطرهای از مدیریت ایشان بر حرم رضوی دارید؟
از خاطرات تلخی که به یاد دارم، انفجار حرم امام رضا (علیهالسلام) در روز عاشورا است. من فرماندۀ سپاه خراسان بودم، وقتی وارد حرم شدم، اطراف ضریح حضرت امام رضا (علیهالسلام) به خون و تکهپارههای بدن زائران آغشته شده بود و حرم غرق در خون و صحنههای بسیار ناراحتکنندهای را شاهد بودم. هیچیک از مسئولان حضور نداشتند، ولی ایشان در همان اتاق بالای آستان قدس در محل کارشان بودند. من با ایشان ملاقات کردم و موضوع انفجار، جزئیات و قدرت تخریب را به ایشان گفتم. جملهای که ایشان در آنجا به من گفتند این بود که در پس این حادثه پیروزی بزرگی نصیب امت اسلام خواهد شد، به خاطر این جسارتی که به حرم امام رضا (علیهالسلام) صورت گرفت.
عملکرد فرهنگی ایشان در آستان قدس چگونه بود؟
در دوران مدیریتی ایشان اقدامات فرهنگی و پژوهشی در آستان قدس به شدت افزایش پیدا کرد و مراکز پژوهشکدههای بزرگ مانند مرکز پژوهشهای آستان قدس، توسعۀ کتابخانهها، انتشارات وسیع و گسترده، امکانات چاپ، کارهای فرهنگی و تبلیغی ازجمله دستاوردهای دوران مدیریت ایشان بر تولیت آستان قدس رضوی است.
موضعگیری ایشان در مقاطع حساس تاریخ انقلاب مانند اقدامات مسلحانۀ منافقان و بنیصدر و فتنۀ ۸۸ چگونه بود؟
ایشان نمایندۀ ولی فقیه (حضرت امام و مقام معظم رهبری) در استان بودند. مسائل سیاسی استان، پیچیدگیهای آن، رخدادهای سنگینی که ناشی از فتنههای دهۀ اول انقلاب پیش آمد، ایشان کانون این مسائل و مدیریت بر این خطرات بودند.
اولین خطری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیش آمد، خطر منافقین بود. منافقین کلاسهای آموزش نظامیشان را با جسارت در دارالزهد حرم امام رضا (علیهالسلام) گذاشته بودند. خبر که به حضرت امام رسید، امام همان روزهای اول انقلاب حکم تولیت آیتالله طبسی را صادر کردند و فرمودند آنجا مستقر میشوید و اجازه نمیدهید پای هیچیک از این جریانها به آن منطقه باز شود. ایشان اینگونه مقابل جریان منافقین ایستادند که توسط منافقین دو بار طرح ترور ایشان اجرا شد و البته ناموفق بود. حوادث پیچیدۀ سیاسی دیگری را بهصورت دقیق تدبیر و مدیریت میکردند؛ و حوزۀ کار نمایندگی ولی فقیه ایشان از حوزۀ کار تولیت کاملاً جدا بود و حسابوکتابها از نظر مسائل شرعی و قانونی بسیار دقیق بود. در ۳۵ سالی که مقام معظم رهبری در روز اول فروردین به مشهد مقدس میآمدند، آیتالله طبسی بهجز این یکی دو سال آخر که کسالت داشتند، به مقام معظم رهبری خیرمقدم میگفتند. حضور آیتالله طبسی در این عرصههای سیاسی، برجستگی سیاسی ایشان را به طور کامل نشان میدهد. برابر آن مشاهدات گذشته و شناختی که مردم خراسان و مشهد از ایشان داشتند، یکی از چهرههای کمنظیر دوران مبارزات بودند که وصف ایشان در شجاعت، بیان و دفاع از حضرت امام در سال ۴۲ کاملاً برجسته است که از ایشان بهعنوان شخصیتی بسیار شجاع یاد میکنند.
خاطرهای از مبارزات انقلابی ایشان دارید؟
خاطرهای مربوط به ۱۵ خرداد سال ۴۲ دارم. هشتساله بودم که پدرم من را به تجمع منزل مرحوم آقای قمی (که هنوز هم نزدیک حرم است و تخریب نشده، با همان وضع ساختمان) برد. در اجتماع بزرگی شرکت کردیم -بنده در ذهنم مانده بود- دیدم سخنران انقلابی روی منبر صحبت میکند. همیشه در ذهنم بود تا در یکی از این جلسات خصوصی که خدمت ایشان داشتیم، ایشان از خاطراتشان در ۱۵ خرداد گفتند که من روز ۱۵ خرداد منزل آقای قمی منبر رفته بودم و سخنرانی کردم، از آنجا که بیرون آمدم ساواک من را دستگیر کرد و برد و حتی اجازه نداد به خانه بروم و خبر بدهم. ایشان در حمایت از حضرت امام و نهضت حضرت امام رضوانالله تعالی چهرۀ ویژهای بودند.
در دوران مبارزات انقلابی، ایشان با چه افرادی در مشهد همکاری داشتند؟ مقام معظم رهبری هم در این دوران در مشهد بودند، درست است؟
شخصیت برجستۀ امروز دوران معاصر، رهبری نظام اسلامی، مقام معظم رهبری آن زمان در مشهد حضور داشتند و آیتالله طبسی با مقام معظم رهبری روابط صمیمانه و تنگاتنگی داشتند. این دو بزرگوار تمام امور نهضت را حمایت و همراهی میکردند؛ البته گاهی هم آقای هاشمی رفسنجانی میآمدند و این ارتباطات در آنجا بین اینها برقرار میشد.
ازجمله نشیب و فرازهای سیاسی دیگری که من شاهد بودم، به سالیان اخیر به خصوص از زمانی که آقای هاشمی در سال ۸۴ تصمیم گرفت یک بار دیگر به قدرت برگردد، مربوط میشود. با پایان دولت اصلاحات خاتمی، آقای هاشمی تصمیم گرفت دوباره برگردد. بنده فرماندۀ سپاه خراسان بودم و به اتفاق تنی چند از فرماندهان (فکر میکنم دو نفر بودیم، بنده و سردار شهید شوشتری) خدمت ایشان رفتیم و از نگرانیها و دغدغههایی که به خاطر بازگشت آقای هاشمی رفسنجانی به قدرت به وجود آمده بود صحبتهایی کردیم. ایشان همین نگرانی را داشتند و فرمودند من هم نگرانم و مخالفم و گفتهام و در تلاش هم هستم که از ورود مجدد ایشان به انتخابات ریاست جمهوری ممانعت کنم. روابطمان با ایشان در همین جایگاه و سمت فرماندهی در حوادث بعد ادامه داشت و ۴-۳ جلسۀ خاص و ویژه با مرحوم آقای طبسی در مورد موضع آقای هاشمی داشتیم.
موضعگیری آیتالله طبسی در فتنۀ ۸۸ چگونه بود؟ رابطۀ ایشان با مقام معظم رهبری چگونه بود؟
آقای طبسی در جلسهای اشاره کردند -فکر میکنم نکتهای که هیچ کجا علنی نگفتند و بهصورت خصوصی در همین جلسه به بنده فرمودند- که من روی آقای هاشمی ایراد و اشکال دارم و به مقام معظم رهبری هم عرض کردهام، میخواهم به خاطر دفاع از شما و ارزشهای انقلاب روابط و رفاقتم را با آقای هاشمی قطع کنم. این را به مقام معظم رهبری که گفتند، ایشان فرمودند شما این کار را نکنید و روابطتان را با ایشان ادامه دهید. تذکراتتان را به آقای هاشمی بدهید، من هم با ایشان در حال صحبت و دادن تذکر هستم.
در آخرین دیدار خبرگان رهبری جدید با مقام معظم رهبری که زمان زیادی از آن نمیگذرد، جلسهای بود (آیتالله خزعلی و آیتالله طبسی فوت کرده بودند)، در همان جلسه درحالیکه آقای هاشمی کنار آقا نشسته بودند، فرمودند مرحوم آیتالله واعظ طبسی شخصیتی بود که حاضر شد برای حفظ انقلاب و ارزشهای انقلاب رفاقتهای دیرینه خود را با برخی افراد قطع کند. اینجا متوجه شدم منظور آقای هاشمی بوده است.
ایشان در حوادث مربوط به فتنه هم نظر مشخصی داشتند؛ و در سالگرد فتنه فرمودند مقام معظم رهبری در این فتنه مظلوم واقع شدند. این از سختترین دوران سیاسی ایشان بود. بنده بهصورت خصوصی شاهد مواضع ایشان بودم. بنده آن زمان علیایحال نقدهای زیادی روی بحث آقای هاشمی داشتم و ایشان هم بعضی اوقات از بنده گله میکردند و پیغام هم میدادند که آقای کریمی اینقدر موضع میگیرد. به خاطر همین نقد و گلهمندی ایشان به اتفاق ۶-۵ نفر خدمتشان رسیدیم و من بحثهایی را توضیح دادم، منجمله گفتم جنابعالی اولین شخصیتی بودید که بعد از تشکیل حزب کارگزاران سازندگی با تشکیل حزب کارگزاران مخالفت کردید، ما هم پیرو مواضع شما موضع گرفتیم، اگر امروز هم نقد میکنیم به خاطر همان نگاهی است که شما داشتید. ایشان در جمع فرمودند که بله من هم نظرم نظر آقای کریمی است، من بسیاری از افراد جریان حزب کارگزاران را قبول ندارم، ولی فردی به من در مجمع تشخیص مصلحت گفت که آقای کریمی قدوسی در خراسان در صحبتهایش نسبت به هاشمی بسیار نقد میکند. من گفتم ایشان را میشناسم و فردی متدین است و او را قبول دارم؛ لذا این جلسه را گذاشتیم که مطالب شما را بشنویم.
در آن جلسهای که بنده، فرمانده لشگر نصر، حوزۀ نمایندگی و حفاظت اطلاعات حضور داشتیم، موضوع اصلی بحث هاشمی بود. در حوادث اخیر آقای طبسی تلاش فراوانی کردند که آقای هاشمی را مدیریت کنند.
سلوک زندگی ایشان چگونه بود؟
یکی دیگر از ویژگیهای شخصیت آقای طبسی که از نزدیک شاهد بودم (چون برادر بنده ۱۷ سال در آستان قدس رضوی قائممقام ایشان بودند) موقعی بود که با برادرم جلسه داشتیم و خصوصیات شخصی مرحوم طبسی را برای من بیان میکردند: آقای طبسی فرمودند من خودم خدمت امام عرض کردم حق تولیت آستان قدس اینگونه است. امام فرمود این شرعاً و قانوناً متعلق به تولیت و در اختیار شماست. ولی مرحوم طبسی هیچ موقع از این حق تولیت برای مخارج شخصی، زندگی و خانوادگیشان استفاده نکردند.
ایشان تا آخر عمر در همان منزلی زندگی میکردند که زمان طلبگی ساخته بودند و زندگیشان تغییر نکرد، در همان خانۀ کوچک و با همان ویژگیها زندگی میکردند. برادرم تعریف میکرد که یک روز کمدهای لباس منزل آقای طبسی به تعمیر نیاز داشت، از نجارهای آستان قدس به منزل ایشان فرستادیم و کمدها را تعمیر کردند. وقتی که تعمیر تمام شد، آیتالله طبسی یک روز به من زنگ زدند و گفتند فاکتور هزینۀ تعمیر کمدها را بفرستید. من گفتم الآن حق تولیت شما در ردیف یک آستان قدس چندصد میلیارد تومان شده (این صحبت مربوط به ۲۰ سال قبل است)، ایشان فرمودند آنها سر جای خودش است، فاکتور این هزینهای که از آستان قدس در منزل من کردهاید را بفرستید. من فاکتور را فرستادم و ایشان آن مبلغ را به حساب آستان قدس واریز کردند.
آن خودکاری که ایشان حکمهای آستان قدس را امضا میکردند با خودکار و قلمی که مربوط به احکام نمایندگی ولی فقیه بود، تفکیک بود. زندگی ساده، صفای خاص، معنویت و امانتداری ایشان از اوصافی است که در انقلاب و در این نوع جایگاهها فقط میتوان در تعداد محدودی سراغ گرفت.
علیایحال اینها نکاتی بود در مورد شخصیت و نقش ایشان در انقلاب اسلامی، حمایت از نهضت امام، حمایت ایشان در دورۀ رهبری معظم انقلاب به خصوص در مورد آقای هاشمی (چون خیلیها نسبت به مواضع آیتالله طبسی در فتنه انتقاد داشتند که چرا ایشان موضع نمیگیرند، چرا حرف نمیزنند) که عرض کردم.
* این مطلب در ویژه نامه «یار صادق انقلاب» به چاپ رسیده که به مناسبت نخستین سالگرد ارتحال آیت الله واعظ طبسی توسط روزنامه قدس منتشر شده است.
*جهت دریافت ویژه نامه اینجا کلیک کنید
نظر شما