عباسعلی سپاهی یونسی:به بهانه روز جهانی پرندگان مهاجر سراغ رضا علی اصل، مدرس درس پرندگان دوره راهنمایان طبیعت گردی رفتیم تا با او درباره این موضوع گفتوگویی داشته باشیم که میخوانید.
چه نیازی است که روزی با عنوان روز پرندگان مهاجر داشته باشیم؟
پاسخ این پرسش را میتوان در شعاری که امسال برای روز جهانی پرندگان مهاجر انتخاب شده است، یافت که میگوید:« آینده آنها آینده ماست» چیزی که در حال حاضر برای آنها اتفاق میافتد، همان چیزی است که برای ما اتفاق خواهد افتاد و البته بخشی از آن هم اتفاق افتاده است.
به عنوان مثال اگر گونهای از پرندگان به خاطر نابودی زیستگاه و استفاده بی رویه سموم در کشاورزی و بقیه موارد در حال انقراض است، همین اتفاقها برای ما هم پیش خواهد آمد، برای همین امسال خیلی هنرمندانه و با زیرکی این شعار انتخاب شده است که آینده پرندگان آینده ماست. انتخاب این روز حرکتی بود در جهت توجه دادن مردم جهان به بحث اهمیت پرندگان، حفاظت از آنها، نقش اکولوژیکی، تهدیدهایی که پرندگان با آن روبهرو هستند و دیگر مسائل. با انتخاب این روز در سال ۲۰۰۶ عنوان شد هر کشور با توجه به زمانی که بیشترین پرنده مهاجر را میزبانی میکند، میتواند برنامهای برای این روز داشته باشد که در کشور ما هم در آبان و آذر اوج مهاجرت پرندگان است و در سالهای اخیر پنج آذر یا ۲۳ آبان و... برنامههایی با این موضوع برگزار شد.
وقتی صحبت از پرندگان مهاجر میشود به موضوع پرندهشناسی و موضوع پرندهنگری میرسیم. این دو چه تفاوتی با هم دارند؟
در موضوع پرندهشناسی ما از منظر علمی به ماجرا نگاه میکنیم، به عنوان مثال تشریح درون پرنده و یا بررسی گونههای مختلف پرندگان از لحاظ ژنتیک و موضوعاتی از این دست که به طور کامل تخصصی است، اما در بحث پرندهنگری ما با امروز در جایی مثل استرالیا برخی خانوادهها با سرویس دادن به پرنده نگرها سالانه ۶۰ هزار دلار درآمد دارند و این موارد میتواند الگویی برای کشور ما باشد حضور در طبیعت، پرندگان را تماشا میکنیم و نیازی نیست برای پرندهنگری پرنده شناس هم بود، هر چند شناخت و آگاهی درباره گونههای مختلف پرندگان باعث میشود موضوع پرندهنگری برای ما جذابتر شود و لذت بیشتری ببریم. اما اصل قصه همان تماشای پرندگان و رسیدن به یک بینش و لذت است و البته این در ادیان مختلف و از جمله دین اسلام هم سفارش شده است و در ادبیات ما هم پرندگان حضور پررنگی در شعر شاعران بزرگ ما از جمله حافظ و سعدی و مولوی و دیگران داشتهاند؛ حافظ میگوید:
به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید
چو باشه در پی هر صید مختصر نرود
در این بیت نام ۳ پرنده دیده میشود و رفتار آنها هم آمده است و به نظرم حافظ یک پرندهنگر بوده است که این همه زیبا از حضور آنها در شعرش استفاده کرده است. پرندهنگری در پی آن است که به بهبود زندگی انسانها و پرندگان کمک کند.
با این توضیحی که شما دادید به این نتیجه میرسیم که اگر چه پرندهنگری در نگاه اول تماشای پرندگان و لذت بردن از این کار است، اما چیزهایی دیگری هم در این موضوع نهفته است؟
امروز در غرب روانشناسان سفارش میکنند که به پارکها یا طبیعت بروید و به پرندهها نگاه کنید، چون تأثیرات روحی و روانی خوبی دارد و افرادی که پرندهنگر هستند روحیه لطیفتری دارند. یعنی پرندهنگری یک تفریح علمی است که به کار روح و روان انسان هم میآید.
کشور ما یکی از مناطقی است که پذیرای پرندگان مهاجر است. از امکان کوچ پرندگان چهقدر استفاده کردهایم؟
بله؛ ایران یک کریدور اصلی مهاجرت پرندگان است؛ یعنی در مسیر مهاجرت پرندگان از چهار جهت شرق و غرب و شمال و جنوب قرار گرفته است. ما غیر از زمستان، مهاجران بهاره هم داریم به عنوان مثال پرندگانی که از آفریقا به ایران میآیند و این یعنی برخورداری کشور از یک ظرفیت عالی که میتواند باعث توسعه صنعت پرندهنگری در کشور بشود. امروز در دنیا از پرندهنگری با موضوع صنعت نام میبرند. آمریکا در سال ۲۰۱۳ بر اساس ارقام و آمار، ۸۰ میلیارد دلار از محل پرندهنگری درآمد داشته است که رقم عجیبی است و در همان سال درآمد صنعت گردشگری ما در کل ۸/۷ میلیارد دلار بود. آمریکا ۵۰ میلیون پرنده نگر دارد و اکنون خیلی از کشورهای آسیایی و آفریقایی به دنبال این هستند که پرندهنگری خودشان را توسعه بدهند.اما ما هنوز سهم خودمان را از این صنعت نگرفتهایم.
چه باید کرد؟
این بخش شاخهای از گردشگری است که در آن دولت و مردم باید خیلی مسئولانه عمل کنند و کمترین میزان تأثیر منفی را در زیستگاه پرندگان دارد. پرندهنگران خیلی آرام و بدون ایجاد مزاحمت در حاشیه یک تالاب پشت دوربین خودشان قرار میگیرند و پرندهها را تماشا میکنند. سرو صدا ندارند، آتشی برپا نمیکنند و خلاصه میخواهند در اوج آرامش رفتار پرنده را ببینند و البته درآمد خوبی هم میتوان از این راه کسب کرد و برای رسیدن به این وضعیت باید دید دیگر کشورها چه کردهاند و از تجارب آنها استفاده کرد. یادمان نرود یک توریست پرنده نگر آورده ارزی دو برابر یک گردشگر معمولی دارد.
چرا این آورده بیشتر است؟
برای سرویس دادن به یک پرندهنگر که در دامن طبیعت این سرویس دهی انجام میشود، افراد بیشتری دخیل هستند و پرنده نگرها میتوانند به پرورش و بهبود وضع جوامع محلی کمک کنند. پرنده نگر لزوماً به هتل پنج ستاره نمیرود و دوست دارد نزدیک تالاب و آبگیر و فضاهایی اینچنینی، در خانههای محلی مستقر بشود. وقتی جوامع محلی ببینند که از این پرندهنگری سود میبرند و به اقتصاد آنها کمک میشود، خودشان محافظت از محیط زیست و پرندگان را اولویت خودشان میدانند و به عهده میگیرند. امروز در جایی مثل استرالیا برخی خانوادهها با سرویس دادن به پرنده نگرها سالانه ۶۰ هزار دلار درآمد دارند و این موارد میتواند الگویی برای کشور ما باشد. اگر خواسته باشم در ایران خودمان مثالی بزنم، باید بگویم اگر ما پرندهنگری در شمال کشو را توسعه بدهیم، هم درآمد خواهیم داشت و هم فریدونکنار قتلگاه پرندگان مهاجر نمیشود.
چرا شاهد این وضعیت در فریدونکنار هستیم و چرا اقدامی در جهت اصلاح مشکل نمیشود؟
خب فریدون کنار سیاه چاله پرندگان مهاجر است و پرندگان زیادی در این سیاه چاله نسلکُشی میشوند. برطرف کردن مشکل پیچیدگیهای خاص خود را دارد. این منطقه جزو مناطق حفاظت شده است، ولی تعداد زیادی از مردم زمین کشاورزی خود را به دامگاه تبدیل کردهاند، چون دنبال معیشت خودشان هستند. چاره کار همین توسعه پرندهنگری است که میتواند کارساز باشد.
و حرف آخر ...
جایی مثل آمریکا را مثال زدم با تعداد گونههای کمتر و درآمد بالا از پرندهنگری. در ایران، ما ۵۵۰ گونه پرنده داریم که نیمی از آنها از گونههای متنوع مهاجر هستند اما نتوانستهایم این امکان را به دنیا معرفی کنیم. این تعداد پرنده فرقی با داشتن چاه نفت ندارد اما متأسفانه از این امکان استفاده نکردهایم و باید در این جهت فکر اساسی کرد.
نظر شما