مریم احمدی شیروان: یک عضو هیئت مدیره انجمن روانشناسی ایران در گفتوگو با قدس در همین خصوص می گوید:رویدادهای تکان دهنده همچون رویداد تروریستی هفته گذشته در کشور آن دسته از وقایعی هستند که طی آن فرد با احتمال مرگ یا جراحت شدید مواجه میشود. در بعضی از موارد ممکن است آن رویداد بالقوه به مرگ یا ضربه منتهی نشود اما اینکه فرد تصور کند که ممکن بوده در این حادثه بمیرد یا دچار حادثهای شدید شود، میتواند آثار رویدادهای تکان دهنده را داشته باشد.
دکتر پروانه محمدخانی اضافه میکند: به طور کلی در این حوادث جنسیت آنچنان تاثیری ندارد اما زنان و کودکان آسیب پذیرتر هستند. آنها معمولاً علائمی هیجاناتی مانند ترس، افسردگی، احساس گناه و درماندگی و وحشت را تجربه میکنند.
فردی که این حادثه را از نزدیک لمس کرده، خاطرات و افکار شدیدی در خصوص آن رویداد مرتب ذهنش را پریشان میکند. وقتی یاد آن رویداد میافتد به شدت ناراحت شده، کابوس و رویاهای ناخوشایندی درباره آن رویداد دارد. تنش داشته و احساساتی شبیه اضطراب و وحشت همراه با عرق کردن و بالا رفتن ضربان قلب و تنفسهای شدید را تجربه میکند. او تلاش میکند از تمام فعالیتها، مکانها و یا افرادی که او را به یاد آن رویداد میاندازد اجتناب کرده و سعی میکند افکار ،احساسات و حتی صحبتهای روزانهاش بویی از آن رویداد ندهد و از آن دوری کند. این شخص در خواب و تمرکز پیدا کردن مشکل پیدا میکند، افکار مزاحم در ذهنشان خطور پیدا کرده و بسیار تحریک پذیر و عصبانی است. احساس گناه و کم انگیزگی از نمونههای بارز حضور در این حوادث است.
این روانشناس با بیان اینکه وجود این علائم در روزهای نخست عادی است می گوید: چنانچه این علائم حدود چهار هفته طول بکشد باید به متخصص مراجعه کرده و از وی کمک بگیرند. حتی ممکن است روانپزشک یا روانشناس برای درمان استرس آنها، دارو تجویز کند اما در بیشتر موارد و با پیشرفتهای اخیری که در درمانهای غیر دارویی اتفاق افتاده است به دارو احتیاج نیست و روانشناس میتواند به آن افراد کمک کند تا از آن حادثه و آثار روانی پس از آن رهایی پیدا کند.
عضو هیئت مدیره انجمن روانشناسی ایران به راههای کمک به این دسته از افراد اشاره کرده و می افزاید: این افراد از صحبت کردن یا فکر کردن درباره آن اتفاق ناخوشایند اجتناب میکنند. در صورتی که افتادن در این چرخه از نظر روانشناسی اوضاع را خرابتر میکند. باید آن ها را ترغیب کرد در مورد آن حادثه صحبت کنند. نوشتن کلیات و سپس جزئیات و حتی نوشتن داستانی که خود فرد، قهرمان اصلی آن است کمک بزرگی به فرد برای خود اصلاحی است.بیشتر این افراد تنشهای عضلانی زیادی دارند که باید از راههای آرامیدگی و مراقبه به آنها کمک شود تا بتوانند علائم بدنی استرس و اضطراب را مدیریت کنند.ورزشهای منظم، تفریحهای مناسب، استراحتهای مداوم به آن ها بسیار کمک کننده است.حرف زدن، نوشتن و تصویر سازی کردن حتی مواجهه تصویری با آن حادثه برای آنان کمک کننده است.
دکتر محمدخانی یادآور میشود: ممکن است این افراد در آن حادثه عزیزانی را از دست داده باشند که در این مورد نیاز به درمان جداگانهای برای سوگ دارند. حتی ممکن است فرد خود را خیلی مقصر دانسته و احساس گناه کند که چرا نتوانسته است جلوی حادثه یا آسیبهای آن را بگیرد. بهترین راه برای کمک به رفع این احساس، قرار دادن تصویری فرد در معرض آن حادثه است. باید با حضور و توضیح عوامل بسیار زیاد آن حادثه را بررسی و تحلیلی جزء به جزء کرد و به فرد کمک کرد تا سهم افکار منفی وی پایین آمده تا بتواند با هیجانات مقابله کرده و خواب راحت داشته باشد.
عضو هیئت مدیره انجمن روانشناسی ایران به لزوم برگشت هر چه سریعتر این افراد به زندگی عادی و داشتن تمرکز آنان اشاره کرده و تاکید میکند: نشخوارهایی که آن ها به حادثه و رویداد دارند سبب می شود که تمرکزشان کمتر شود. به آنان توصیه میشود که دفترچه یادداشتی با خود به همراه داشته باشند و بنویسند. از نظر روانشناسی نوشتن، کمک میکند افراد از چرخه افکار اتومات بیرون آمده و حضور ذهن پیدا کنند. این حالت کمک میکند تا موضوع شفافتر دیده شده و آن ها سریعتر به زندگی عادی و روزمره خود بر گردند.
نظر شما