به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ مدتها است که زمزمههایی مبنی بر تصمیم کشورهای عربی برای تشکیل «ناتوی عربی» براساس الگوی «پیمان آتلانتیک شمالی» شنیده میشود؛ تصمیمی که البته دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا پس از به دست گرفتن زمام اموردر این کشور به شدت از آن حمایت و طرحهایی را نیز به منظور تحقق آن به شیخنشینان عرب ارائه کرد. هر چند متولیان این طرح در مناسبتهای گوناگون اعلام کردهاند که تشکیل ناتوی عربی تنها برای ایجاد همبستگی نظامی میان کشورهای عربی و دفاع از منافع مشترک آنها صورت خواهد پذیرفت، اما روشن است که اعراب، اهدافی فراتر از تحقق همبستگی نظامی را دنبال میکنند و با طفره رفتن از بیان علتهای اصلی متوسل شدن به طرح مذکور، به افکار عمومی آدرس غلط میدهند.
تشکیل یک پیمان نظامی در مرحله نخست مستلزم تعریف «دشمن مشترک» میان تمامی اعضای آن پیمان است. بنابراین، جای هیچ شکی وجود ندارد که یکی از اهداف اصلی طرح ناتوی عربی، مقابله با جمهوری اسلامی ایران با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ آن در منطقه است. این درست همان هدفی است که حدود سه ماه پیش «جیمز جونز» یکی از فرماندهان آمریکایی سابق نیروهای ناتو آن را افشا کرد. وی در سخنانی با طرح این ادعا که خطر ایران برای منطقه درحال نهادینه شدن است، تأکید کرد: «برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه نیازمند ناتوی عربی هستیم».
از آنجایی که ترامپ طی ماههای گذشته ثابت کرده که دارای یک رویکرد و نگاه تاجرمآبانه است تا سیاستمدارانه، بنابراین کاملا واضح است که اصرار وی برای تشکیل ناتوی عربی با این هدف صورت میپذیرد که کشورهای عربی با هزینهها و نیروهای نظامی خود به مقابله با ایران بپردازند. در این میان، آمریکاییها از پشت صحنه به صورت غیرمستقیم از ناتوی عربی حمایت و صرفا در زمینههای تبادل اطلاعات نظامی، ارائه خدمات مستشاری و همچنین آموزش نیروهای نظامی، با اعضای آن همکاری میکنند. آمریکاییها همچنین به دنبال آن هستند تا از ظرفیت نظامی کشورهای عربی برای مقابله با هر آنچه که منافع صهیونیستها در منطقه را در معرض تهدید قرار میدهد، بهرهبرداری کنند.
البته نباید از این مسئله نیز غافل شد که دولت ایالات متحده به ریاست ترامپ با استراتژی افزایش لفاظیها علیه جمهوری اسلامی از یک سو و تشویق کشورهای حاشیه خلیج فارس به تشکیل ناتوی عربی از سوی دیگر، به صورت همزمان به دنبال ایجاد یک بلوک نظامی جدید جهت رونق بخشیدن هرچه بیشتر به بازار فروش تسلیحات خود است؛ سیاستی که ترامپ حداقل در جریان بحران اخیر میان دوحه و کشورهای عربی، نشان داد که تبحر خاصی در پیادهسازی آن دارد و میتواند به صورت همزمان، قراردادهای تسلیحاتی نجومی را با طرفین درگیری به امضاء برساند.
علاوه بر مقامات آمریکایی، خاندان سعودی نیز تمایل زیادی به تشکیل یک ائتلاف ضد ایرانی تحت عنوان ناتوی عربی دارند. جلوگیری از رشد روزافزون اثرگذاری جمهوری اسلامی ایران در منطقه اکنون به یکی از رؤیاهای دیرینه مقامات سعودی مبدّل شده است. سعودیها به خوبی میدانند که نقشآفرینی مثبت و سازنده ایران در عرصه تحولات منطقه موجب ناکامیهای بزرگ آنها در نقاط مختلف و به ویژه در سوریه، عراق و یمن شده است. از همین روی، ریاض مدتها است که تمام تلاش خود را به کار بسته تا از طریق راهاندازی موجی از ایرانهراسی، سران دیگر کشورهای عربی و همچنین افکار عمومی منطقه را علیه ایران بسیج کند. تهدید اخیر «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی مبنی بر کشاندن میدان نبرد به داخل مرزهای ایران، در همین چارچوب قابل تفسیر است.
آمریکاییها و متحدان منطقهای آنها همچون سعودیها با مطرح کردن طرح ناتوی عربی، علاوه بر تلاش برای تشدید موج ایرانهراسی به دنبال منحرف کردن افکار عمومی از خطرات رژیمصهیونیستی برای امت اسلامی نیز هستند. آنها در صددند تا ایران را به جای رژیم صهیونیستی، بزرگترین خطر برای ملتهای اسلامی جلوه دهند. در واقع، تأمین منافع صهیونیستها یکی از اهداف اصلی ناتوی عربی خواهد بود، چراکه واشنگتن ارائه هرگونه حمایت به این سازمان نظامی را به عدم وجود هیچگونه تعارضی در میان منافع آن و مصالح تلآویو، مشروط کرده است.
با اینحال، همچنان این سؤال برای بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران در عرصه سیاست مطرح است که آمریکاییها و متحدان منطقهای آن کدامیک از اقدامات ایران را مصداق ظهور و بروز تهدید از سوی آن برای امت اسلامی تلقی میکنند؟ در همین ارتباط، «ایگور کوروتچینکور» کارشناس نظامی روس می گوید: «اگر طرح ناتوی عربی عملی شود، آسیب جدی به امنیت منطقه و جهان وارد خواهد شد. هیچ دلیل منطقی برای تشکیل بلوک نظامی علیه ایران وجود ندارد. ایران تهدیدی برای هیچ کشوری بوجود نیاورده است. ایران در حال مبارزه با تروریسم بینالمللی است». این کارشناس روس همچنین ادامه میدهد: «چنین اقدامی را نمیتوان سازنده نامید، چراکه ایران در حال حاضر همکاری بسیار خوبی در حل و فصل مناقشه در سوریه داشته و در جبهه واحدی با جامعه بینالمللی در مبارزه با تروریسم قرار دارد. ضمن اینکه تشکیل یک جبهه منطقهای با مشارکت آمریکا علیه تهران به هیچ وجه مطابق با حقوق بینالملل و یا در جهت تقویت ثبات در منطقه نخواهد بود».
همانگونه که پیشتر نیز ذکر شد، شیخنشینان عرب قصد دارند برمبنای الگوی سازمان «پیمان آتلانتیک شمالی» ناتوی عربی را تشکیل دهند. این درحالی است که نیمنگاهی به عملکرد ناتوی غربیها طی سالهای گذشته نشان میدهد که این سازمان نه تنها هیچ نقش مثبت و سازندهای در حلوفصل بحرانهای نظامی ایفا نکرده، بلکه سرمنشأ ایجاد بسیاری از مشکلات برای کشورهای مختلف نیز بوده است. جنایتهای ضد حقوق بشری ناتو در کشورهایی نظیر عراق و افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم و همچنین تخریب بخش عمدهای از زیرساختهای کشوری همچون لیبی تنها نمایانگر بخش کوچکی از نقش مخرب این سازمان محسوب میشود. بنابراین با اتکاء به الگوی چنین سازمانی، پیشبینی نمیشود نتایج حاصل از تشکیل ناتوی عربی اختلاف چندانی با آنچه که پیشتر در عملکرد پیمان آتلانتیک شمالی شاهد آن بودهایم، داشته باشد.
بدون شک اگر اهداف سیاسی و مغرضانه در پشت پرده طرح ناتوی عربی قرار نداشت، امروز شیخنشینان عرب چنین طرحی را به منظور نبرد با صهیونیستها و پایان دادن به اشغالگری آنها در اراضی فلسطینیان و یا خشکاندن ریشه پدیده شوم تروریسم در منطقه به کار میگرفتند و نه با هدف مقابله با تهران و تأمین منافع واشنگتن و تلآویو. در هر صورت، موانعی که بر سر راه تشکیل ناتوی عربی قرار دارد، موجب شده است تا از نگاه غالب تحلیلگران، صحبت کردن درباره چنین طرحی بیشتر به یک شعار زیبا شبیه باشد تا یک هدف قابل دسترس. اینگونه به نظر میرسد که سرنوشت تشکیل ناتوی عربی نیز به سرنوشت تشکیل ائتلاف نظامی ـ اسلامی به اصطلاح ضد تروریسم عربستان منجر شده و راه به جایی نبرد./
انتهای پیام
رامین حسین آبادیان
ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما