به گزارش قدس آنلاین، ادعای درآمد ۸۵ درصدی ایران از قرارداد توتال، بیش از آن که واقعی باشد، عددسازی است. در ایام انعقاد قرارداد با توتال وزیر نفت اعلام کرد: «برآورد ما از درآمد میدان با نفت ۵۰ دلاری حدود ۸۴ میلیارد دلار خواهد شد، اما آنچه که به توتال و مجموعه این شرکت در طول ۲۰ سال داده خواهد شد حدود ۱۲ میلیارد دلار (۱۵ درصد) خواهد شد.
پایگاه اطلاعرسانی شرکت نفت و گاز پارس، هم با اعداد و ارقام و محاسبات جزییتری در مورد مبنای محاسبات گفته است: «با فرض قیمت حدود ۵۰ دلار برای هر بشکه نفت خام، بدون احتساب ارزش گاز سبک شیرین، ارزش سایر محصولات قابل استحصال در طول دوره قرارداد بالغ بر ۲۳ میلیارد دلار میشود. ارزش گاز سبک شیرین تولیدی نیز با فرض هر مترمکعب ۱۰ سنت دلار بالغ بر ۳۱ میلیارد دلار میشود و برآورد میشود که ارزش تولیدات این میدان پساز پایان قرارداد، بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار شود.»
اما مواردی که مورد غفلت یا تغافل قرار گرفته است موارد زیر میباشد؛ محصولات تولیدی از تاسیسات احداثی در قرارداد توتال، محصولاتی از قبیل گاز شیرین، مایعات گازی و... نیست. تولید این محصولاتی نیاز به احداث پالایشگاهی به ارزش حدود ۶ میلیارد دلار برای فرآورش گاز خام استحصالی از تاسیسات قرارداد توتال (یا در پالایشگاههای موجود پارس جنوبی) دارد که هزینه احداث تاسیسات فوق، با فرمول قرارداد توتال و بهرهبرداری و نگهداری آن طی بیست سال به حدود ۲۰ میلیارد دلار بالغ میشود.
پس اولین پنهانسازی، در نظر گرفتن قیمت محصولات خروجی از پالایشگاه به عنوان قیمت محصولات تولیدی از تاسیسات شرکت توتال است. در حالی که محصولات قرارداد توتال، گاز غنی ترش و مخلوط با مایعات گازی است.
حدود ۳۰ میلیارد دلار از درآمد ۸۴ میلیارد دلاری گفته شده، برای محصولات تولیدی پس از پایان قرارداد و ترک توتال (بیست سال پس از بهرهبرداری) در نظر گرفته شده است که اولا بنا به دلایل بند فوق لحاظ کردن قیمت محصولات خروجی پالایشگاه برای تاسیسات توتال درست نیست.
ثانیا با فرض تحقق همه احتمالات و فرضیات سناریوهای متعدد تولید ایران و قطر به نفع ایران، اگر چنین تولیدی از میدان قابل تحقق باشد، بهرهبرداری از تاسیسات پس از ۲۵ سال، بدون تعمیرات اساسی و بازنگریهای جدی در تاسیسات امکان ندارد چون اصولا طول عمر مفید تاسیسات در طراحیها ۲۵ سال در نظر گرفته میشود (مثل فازهایی که قبلا توتال طراحی و اجرا کرده است).
پس اگر چه این عدد بسیار اغراقآمیز در نظر گرفته شده است باز هم بدون سرمایهگذاریها و انجام هزینههای بعدی چنین درآمدی قابل تحقق نیست. لذا منطق اقتصادی کار، در نظر نگرفتن چنین درآمدی برای این قرارداد است شاید مخزن پارسجنوبی برای صد سال دیگر با ایجاد تاسیسات دیگری هنوز ظرفیت تولید گاز داشته باشد این موضوع چه ربطی به تاسیسات توتال دارد که درآمد آن را باید برای این تاسیسات در نظر بگیریم؟
فراتر از همه این نکات، ارزش گاز موجود در لایههای زیرزمینی مخزن پارسجنوبی به عنوان یک ثروت و سرمایه زیرزمینی است که در این قرارداد آورده کارفرما محسوب میشود لذا برای محاسبه سود طرف ایرانی، ارزش گاز استخراج نشده را باید از قیمت کل فروش محصولات کسر نمود که اگر ارزش گاز موجود در مخزن تنها بیست درصد ارزش محصولات نهایی باشد ارزش گاز درون مخزن حدود ۱۰ میلیارد دلار خواهد بود. برای محاسبه سود طرف ایرانی هزینههای فصول چهارگانه فوق که مجموعا برابر ۸۳ میلیارد دلار است باید از مبلغ ۸۴ میلیارد دلار اعلام شده توسط وزیرمحترم نفت کسر شود.
همانگونه که ملاحظه میشود سود طرف ایرانی از این قرارداد تنها به مبلغ یک میلیارد دلار در مقابل دریافتی ۱۲ میلیارد دلاری توتال (کمتر از ۱۰ درصد دریافتی توتال) میانجامد و در صورتی که پاداشها و جریمههای قرارداد نیز اعمال شود سود طرف ایرانی باز هم کمتر میشود چه بسا وارد وادی خسارت هم شود.
به نظر میرسد این بار هم بسان چهار سال گذشته جناب وزیر با عدم اشاره به برخی واقعیات قراردادی، یک سناریوی عددسازی را برای تلطیف قرارداد توتال و توجیه افکار عمومی کلید زده است.
نظر شما