به گزارش قدس آنلاین، هنوز تب و تب جامعه از خبر انتشار خشونت علیه آتنا،کیمیا و مرگ بنیتا کوچولو فروکش نکرده که روز گذشته در فضای مجازی میخوانیم آتنا دخترک ساوهای هم مورد خشونت قرار گرفته و به کما رفته است. به راستی چرا اینگونه شاهد گسترش کودک آزاری هستیم؟
حالا همه فریادهای پشت دیوارخانهها را میشنوند
فارس نیوز در روزهای گذشته خبر از خشونت علیه کودک ۴ سالهای به نام هانیه میدهد که بنابر گواهی پزشک جثهاش همانند کودک ۲ ساله است؛ درست شبیه «آرین گلشنی» کودک ۹ ساله تهرانی که بیست سال پیش آنقدر نحیف بود که ۴ ساله به نظر میرسید و سرانجام به دلیل صدمات بیش از حد ضربه و سوختگی جان داد.
دکتر امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس با تأکید بر گسترش خشونت علیه کودکان میگوید: در گذشته نیز موردی از کودک آزاری وجود داشته اما چندان در سطح جامعه انعکاس نمییافت؛ در حالی که امروزه وفور رسانهها به حدی اثرگذار است که دیگر هیچ دیواری وجود ندارد و همه، فریادهایی که پشت دیوارخانه هاست را میشنوند.
این آسیب شناس اجتماعی خاطر نشان میکند: شرایط اجتماعی به گونهای است که اگر فکری برای چالشهای موجود نشود این قضیه همچنان با گستردگی موارد مبتلابه ادامه خواهد داشت.چرا که بسیاری از خانوادهها گرفتار آسیب هایی همانند اعتیاد، طلاق، فقر و بیکاری شدهاند که بی شک پیامد آن بر خانواده، اعمال گونههای مختلف خشونت علیه یکدیگرست.چنانکه درسالهای اخیر خشونت علیه همسر نیز افزایش نشان میدهد.
ضعف حمایتهای اجتماعی از کودکان
باید در زمینه آگاه سازی جامعه از حقوق کودکان چاره اندیشی و برنامه ریزی کرد. همچنین کانالهای ارتباطی با نهادهای متولی و نظارتی در این زمینه گستردهتر در دسترس اطفال و خانوادهها باشد. وی با اشاره به ضعف حمایتهای اجتماعی از کودکان میگوید: حمایتهای موجود به هیچ وجه کافی نبوده و سازمانهای متولی همانند سازمان بهزیستی باید برای رفع این مشکلات جدیتر عمل کنند. نکته دیگر اینکه کاهش کودک آزاری نیازمند فرهنگ سازی است.زیرا در بسیاری از موارد که مراکز متولی برای حمایت از کودک در معرض آسیب وارد عمل میشوند والدین و اطرافیان کودک، بنابر مسایل فرهنگی و نظام ارزشی و هنجارهای خود در برابر تأکید بر این حمایتهای حقوقی و اجتماعی واکنش نشان داده و خود را به لحاظ عرفی محق میدانند که با کودک به خشونت رفتار کنند. نهادهای نظارتی نیز که جزیی از این جامعه و متأثر از همین فرهنگ میباشند نیز گاه در زمینه خشونت علیه کودکان منفعل عمل کرده و این گونه حوادث را عادی دانسته و جدی نمیدانند. بنابر این باید در زمینه آگاه سازی جامعه از حقوق کودکان چاره اندیشی و برنامه ریزی کرد. همچنین کانالهای ارتباطی با نهادهای متولی و نظارتی در این زمینه گستردهتر در دسترس اطفال و خانوادهها باشد.
جای خالی لایحه حمایت از حقوق کودکان
دکتر بهشید ارفع نیا، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان هم ضعف قانون را در وقوع این حوادث مؤثر دانسته و میگوید:گرچه لایحه حمایت از حقوق کودکان تدوین شده و به مجلس شورای اسلامی رفته ولی همچنان در خانه ملت خاک میخورد و به تصویب نرسیده است. البته در اواخر مجلس گذشته حتی با نمایندگان تماس گرفتیم که تا زمانی که این دوره مجلس فعال است این قانون تصویب شود اما به سرانجام نرسید.به این ترتیب تنها سند حقوقی و قانونی که میتوانست نقش حمایت کنندهای از اطفال داشته باشد سالها مسکوت مانده است.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر تنها قانون موجود در این مقوله قانون حمایت از حقوق کودکان مصوب سال ۱۳۸۱ است که تنها در ۹ ماده خلاصه شده است.از این رو در حمایت از حقوق اطفال کارایی نداشته و نمیتواند نیازهای آنها را پاسخگو باشد. این در حالیست که لایحه حمایت از حقوق کودکان که حدود شش سال است در مجلس بلاتکلیف مانده تاحدودی میتواند نقش حمایتی از طفل داشته باشد.
این وکیل دادگستری با اشاره به فرازو فرودهای لایحه مزبور از سال ۸۷ تا به امروز خاطرنشان میکند:از ضعفهای موجود در قانون فعلی حمایت ازکودک مصوب ۸۱ این است که مجازات مؤثری برای مجرمان درنظر نگرفته و در واقع بازدارندگی کافی برای پیشگیری از وقوع این حودث را ندارد و نمیتواند نقش مؤثری در کاهش خشونت علیه کودکان داشته باشد. چرا که بنابر این قانون مجازات مؤثری برای عاملان آزار و اذیت اطفال تعیین نشده است.البته به اعتقاد فعالان حقوق کودک در برخی مواد لایحه ۴۱ مادهای حمایت از حقوق کودکان نیز باید مجازاتهای عاملان خشونت تشدید شده و مؤثرتر در نظر گرفته شود.
دکتر ارفع نیا همچنین ادامه میدهد:در حال حاضر به دلیل نبود قوانین حمایتی مطلوب با وجود ثبت و محرز شدن خشونت علیه کودکان باز هم حمایت جدی از این اطفال صورت نمیگیرد مگر آنکه مرگی اتفاق بیفتد که آن نیز بنابر قانون قتل عمد تحت پیگیری قرار میگیرد.
نظر شما