به گزارش قدس آنلاین به نقل از هفته نامه بیت المقدس؛ در چند شماره قبل به بررسی ریشه های سیاسی برنامهریزی بلند مدت قدرت های فرامنطقه ای برای تجزیه منطقه غرب آسیا پرداختیم و به این سوال پاسخ دادیم که «آیا این طرح های تجزیه خاورمیانه تنها یک بحث سیاسی است و یا ریشه در مباحثات تاریخی دارد؟» اکنون در بخش چهارم به بررسی «پیشگوییهایی که در مورد تجزیه عراق از سوی نویسندگان صهیونیست بیان شده»، میپردازیم:
برنارد لوییس در مقالهای که پس از جنگ خلیج فارس در نشریه «Foreign Affairs» نوشت وضعیت موجود در منطقه را در راستای پروژه فکری خود تحلیل کرد. به نظر او جنگ خلیج فارس با توجه به این که باعث متحد شدن چند کشور عربی علیه عراق شده توانسته بود ضربه سنگینی به حس ملی گرایی عربی و اتحاد عربی وارد کند و از سوی دیگر فضا را برای لبنانیزه کردن فضای خاورمیانه فراهم آورده بود.
اگرچه در نگاه نخست وضعیت موجود روند طبیعی خاورمیانه محسوب میشود اما توجه به سیر فرآیند تحولات دو دهه گذشته این منطقه نشان دهنده تاثیرگذاری عمیق مداخلات خارجی در این مسئله است.
بعدها در سال ۱۹۹۶ هفت نویسنده و استراتژیست شناخته شده آمریکایی در کتاب «A Clean Break: A New Strategy For Securing the Realm» بار دیگر گفتمان لوئیس و یینون را باز تعریف و فرآوری کرده، به تبیین ابعاد مختلف آن پرداختند.
ویسلی کلارک فرمانده سابق ناتو بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ در کتاب نقد سیاستهای امپریالیستی آمریکا که پس از اشغال عراق توسط آمریکا به قلم آورده است با انتقاد شدید از سیاستهای جنگ طلبانه بوش که نهایتا ناتو را نیز به انحراف کشانده و به جای مبارزه واقعی با تروریسم آنها را به منجلاب عراق کشانده است، از خاطرات خود درباره مذاکراتش با برخی سران پنتاگون در سالهای پیش از حمله به عراق سخن میگوید. کلارک در کتاب خود تاکید میکند که آمریکا بازه ۵ سالهای برای اشغال عراق داشته و این طرح تنها با اشغال عراق به سرانجام نمیرسید بلکه به تجزیه آن ختم میشد.
کلارک مدعی است که مقامات پنتاگون به او گفتهاند که این طرح در هفت کشور خاورمیانه و آفریقا یعنی سوریه، لبنان، لیبی، ایران، سومالی و سودان تداوم خواهد داشت.
اکنون که نقشه کشورهای نامبرده شده در این کتاب را در پیش چشم میگذاریم کاملا آشکار است که عراق، سوریه و لیبی در آستانه تجزیه شدن هستند و سودان نیز چندین سال است که تجزیه شده و اگر رشادت حزب الله و فطانت دبیرکل آن نبود امروز لبنان نیز در وضعیت سودان به سر میبرد.
قلمزنی و تولید نظریه در مورد تجزیه خاورمیانه پس از اشغال عراق نیز در سطوح عالی امنیتی و نظامی آمریکایی تداوم یافت. رالف پترس، رئیس اطلاعات وزارت دفاع آمریکا و از مهمترین و شناخته شدهترین استراتژیستهای وزارت دفاع، در مقالهای که در سال ۲۰۰۶ در نشریه نیروهای نظامی آمریکا «Armed Forces Journal» نوشت، از لزوم تصفیه مرزهای موجود خاورمیانه سخن گفته و نقشهای جدید و پیشنهادی در مورد مرزهای جدید در این منطقه را ارائه میدهد.
او در مقاله خود به انتقاد از هیئت حاکمه آمریکا میپردازد که چرا در ابتدای حمله به عراق یک فرصت تاریخی را برای تجزیه این کشور از دست داده اند. او این وضعیت را مرتبط با ترس و عدم آینده بینی ارتش آمریکا دانسته و طرح ایجاد سه کشور در عراق را بار دیگر مورد تاکید قرار میدهد.
این استراتژیست شناخته شده آمریکایی طرح دولت کردی را مورد تاکید قرار داده و ادامه میدهد که در ترکیه نیز دولت ترکیه با معضل کردها مواجه است و اگر کردهای عراق بتوانند مستقل شوند این روحیه بین کردهای ترکیه نیز رواج خواهد یافت و پس از آن مسئله کردهای سوریه و ایران نیز مطرح خواهد شد. در این صورت است که ما شاهد یک دولت کردی که مرزهایش از دیاربکر تا تبریز کشیده میشود، خواهیم بود.
او در نوشتهاش قول میدهد که در صورت تشکیل این دولت در پهنهای جغرافیایی به گستردگی بلغارستان تا ژاپن، هیچ دولتی به اندازه این دولت وفادار به آمریکا نخواهد بود.
این مقاله و نقشه تنها در حد یک مقاله مطبوعاتی باقی نماند بلکه ماهها پس از انتشارش به عنوان متن مورد مطالعه برای افسران ناتو در کالج آموزشی ناتو در ناپل ایتالیا وارد سیر آموزشی شده و نقشه موجود در آن هم بر روی دیوار نصب شد.
وارد کردن این مقاله و نقشه آن در مختصات درسی ناتو باعث مشاجره میان ستاد کل نیروهای مسلح ترکیه و آمریکا شد و البته این مشاجره هیچ نتیجهای در پی نداشت.
اگرچه رالف پترس با تهور خاص خود ارتش و دولت آمریکا را متهم به کم کاری در خصوص مسئله تجزیه عراق میکرد اما بعدها معلوم شد که سازمان سیا از همان آغاز اشغال عراق پروژه تجزیه این کشور را به عنوان یکی از دستور کارهای خود در نظر گرفته است.
در شماره آینده به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.
هفته نامه بیت االمقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما