به گزارش قدس آنلاین، به اندازه ۳۰ سال حرف نگفته با پسرش داشت، به اندازه ۳۰ سال درددلهایی که یک پدر میتواند با پسرش داشته باشد، به اندازه ۳۰ سال غمی که یک پدر میتواند با پسرش تقسیم کند. اما او در تمام این مدت از پسرش بیخبر بود. فکر میکرد که در ایران ازدواج کرده و زن و بچه دارد و حتماً نوههای دورگه ایرانی- فرانسویِ زیبایش به او پدربزرگ خواهند گفت. اما او بعد از حدود ۳ دهه دوری از فرزندش وقتی به ایران آمد، بر سر مزارش حاضر شد و هنگامی که عکس پسرش را دید، اشک امانش را برید.
رابطه پدر با پسر مسائل سیاسی بین ایران و تونس بود تا آنجا که به خاطر نامههایی که کمال از ایران برای او فرستاده بود، از سوی حکومت وقت تونس تهدید شده بود. برای همین دیگر نامهای به کمال نفرستاد.
محمد مرادی در بخش چاپ یکی از روزنامههای آنجا بود که از نظر سیاسی تحت نظر بودند. برای همین نمیتوانست از احوال پسرش در ایران جویا شود. بعد از ساقطشدن حکومت بنعلی، به دنبال پسرش گشت. بیخبریهایش ادامه پیدا کرد تا اینکه در یک جستوجوی اینترنتی نام پسرش را در میان شهدای جنگ ۸ ساله ایران و عراق دید. باورش نمیشد پسر خودش باشد اما از طریق رایزن فرهنگی ایران در تونس توانست ردی از پسرش بیاید. مزار او در قم بود. پسرش پنجم مرداد سال ۱۳۶۷ در ۲۴ سالگی در عملیات مرصاد به شهادت رسیده بود. محمد مرادی میگوید: وقتی خبر شهادت کمال را شنیدیم، تا مدتها نمیتوانستیم غذا بخوریم. حتی آب هم از گلویمان پایین نمیرفت و روز و شب ما با اشک و حسرت همراه بود. تنها چیزی که ما را تسکین میداد، این بود که کمال در راه اسلام به شهادت رسیده است.
ماجرای مسلمانشدن ژوان
پدر و مادرش از هم جدا شده بودند و کمال با مادرش در فرانسه زندگی میکرد. پدرش میگوید: ما به هم سر میزدیم و از احوال هم خبر داشتیم. کمال برایم از ایران نامه مینوشت.
عزیزه مرادی، همسر دوم پدر شهید، میگوید: بعد از اینکه کمال به ایران آمد، متوجه شدیم که نامههایش را به عربی فصیح مینویسد و این برای ما جالب توجه بود که در حوزه علمیه قم تسلط خوبی به زبان عربی پیدا کرده است چون زبان غالب کمال به خاطر زندگی با مادرش، فرانسوی بود.
مادر کمال اکنون در قید حیات نیست. او مسیحی بود و ژوان (کمال) هم به تبعیت از مادرش مسیحی شده بود. پدرش که از مسلمانان اهل تسنن تونس است، میگوید: کمال در نوجوانی با تحقیق و مطالعه درباره اسلام، مسلمان شد و زمانی که به ایران آمد، جوانی ۱۸ ساله بود. او به عشق امام خمینی(ره) به ایران آمد، در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل شد و متوجه شدم که در ایران شیعه شده است.
او ادامه میدهد: زمانی که امام خمینی(ره) در فرانسه بود، فقط پسرم عاشق ایشان نبود بلکه اکثر جوانان فرانسه عاشق امام بودند. در تظاهراتی در فرانسه، دوستانش میببینند که کمال پرچم ایران را بر دست گرفته است. میگفت امام خمینی(ره) برای من فقط امام نیست بلکه دارای رتبه بالاتری است.
به گفته پدر شهید، کمال با دانشجویان پیرو خط امام راحل(ره) آشنا شده بود و بعد از گوشدادن به سخنرانی امام(ره) که به زبان فرانسه در آنجا منتشر میشد، تحت تأثیر قرار گرفت و با آنکه مادرش مخالف تصمیم او برای تغییر دین و سفر به ایران بود، او راه خودش را پیدا کرده بود.
عزیزه میگوید: اتفاق جالب دیگر درباره برادر ناتنی کمال، سلیم رخ داد. او در دانشگاه المصطفی آلمان درس میخواند و بدون اینکه جریان شهادت برادرش را بداند، مسلمان و شیعه شده است.
حاج محمد ادامه میدهد: من این را یک معجزه میدانم. چطور میتواند این اتفاق بیفتد که ۲ پسرم که مسیحی بودند، مسلمان و شیعه شوند.
کمال تا وقتی که در فرانسه بود، به تونس میآمد و به پدرش سر میزد اما بعد از رفتنش به ایران، دیگر خبری از او نشد جز نامههایش. البته کمکم نامههای کمال رنگ و بوی سیاسی گرفت تا جایی که حکومت تونس را زیر سؤال میبرد و این باعث شد حکومت وقت بر حاج محمد فشار بیاورد که دیگر حق نامهنگاری با فرزندش را ندارد. بعد از حدود ۳ دهه بی خبری، او فهمید که پسرش شهید شده است و از طریق رایزن فرهنگی ایران در تونس موفق شد به ایران بیاید.
آرام و قرارش را در ایران یافت
ژوان یا همان کمال شهید بیمرزی بود که برای یافتن حق، از یک کشور مدعی مدنیت پا به کشوری گذاشت که آتش جنگ را در آن روشن کرده بودند. کمال راه اسلام را بهترین مسیر پیش روی زندگیاش دید و برای رسیدن به آن جانش را هم تقدیم کرد. شهیدی که پدری تونسی و اهل تسنن داشت و مادرش یک فرانسوی مسیحی بود، آرام و قرارش را در ایران و در قبول مذهب تشیع یافت.
پدرش درباره ویژگیهای شخصیتی شهید کمال میگوید: شجاعت، ایمان و اخلاق والا از بارزترین ویژگیهای شخصیتی ژوان به شمار میرفت. او فردی بسیار کمحرف اما عملگرا بود. مادر ناتنی او هم اضافه میکند: من شهید را چندین بار دیده بودم. خیلی باهوش، کمصحبت و کمال گرا بود و با اینکه نامادریاش بودم اما احترام خاصی برایم قائل بود.
عزیزهخانم میگوید: در ایران استقبال چشمگیری از ما شد و فکر نمیکردیم که مردم ایران اینقدر مهربان باشند. وقتی به ایران آمدیم، فهمیدیم اسلام واقعی که کمال به آن رسیده بود، چیست. متأسفانه اخباری که در تونس درباره ایران منتشر میشود، اخبار خوبی نیست.
پدر شهید فرانسوی در پایان در پیامی به خانواده شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم یادآور میشود: خوش به سعادت کسانی که در این راه جان خود را فدا کردند و بدانید که آنها در بهشتند و امیدوارم مورد رحمت خداوند قرار گیرند.
نظر شما