تحولات لبنان و فلسطین

۷ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۴
کد خبر: 559124

ماه‌ها بل چند سال است ماجراهای سریال مانند بابک زنجانی(مرتضی زنجانی) ادامه دارد.

قدس آنلاین- ماه‌ها بل چند سال است ماجراهای سریال مانند بابک زنجانی(مرتضی زنجانی) ادامه دارد.

هر از چند گاه دادگاهی برای رسیدگی به جرایم و اختلاس‌های چند هزار میلیارد تومانی و چند میلیون یورویی او تشکیل می‌شود.

چند سالی اختیار اقتصاد این مملکت دست این جوان بوده، هلدینگ کیش داشته، هواپیمایی قشم داشته، هتل ۱۰ میلیارد تومانی در کیش را خریداری کرده، صادرات پوست و پشم داشته، در تاجیکستان و مالزی و چند کشور دیگر بانک و شرکت تأسیس کرده است قرار بوده ۱۳۸ شرکت تحت پوشش تأمین اجتماعی را خریداری کند. برج ساز بوده، ساختمان‌های باعظمتی در تهران بنا کرده است، رستوران دریایی داشته است ارز این مملکت در بازار سیاه در دست یک جوان زیر دیپلم بوده است. قرار بوده صد درصد سهام مسافربری ریلی رجا و چند درصد هتل‌های هما در ایران و خارج را به او تقدیم کنند، ادعا می‌کنند در نیمه‌های شب نفت ایران را با نفتکش‌های زیر پرچم کشورهای دیگر به خریداران نفت می‌فروخته، یک بار که من در مجله سرزمین پویا مقاله‌ای مفصل درباره او نوشتم به وسیله دوستی که در کیش داشتم مرا به شام در رستورانش در غرب تهران دعوت کرد که نرفتم، شنیده‌ام به یک هنرپیشه قدیمی ۲۰۰ میلیون تومان جرینگی تقدیم کرده بود. چند روزنامه و مجله را در اختیار داشت. حتی محل بزرگی را به یک مؤسسه مطبوعاتی واگذار کرد که به صورت مفتی در آنجا بنشینند.

هر شب تلویزیون حدود هفت هشت دقیقه اختصاص به پخش اخبار خط هوایی او قشم ایرلاین می‌داد. دختران مهماندار برای خط هوایی و میزبانان آراسته اونیفورم پوش برای میهمانخانه مریم کیش استخدام کرده بود.

ماه هاست قوه قضائیه تلاش می‌کند پول‌های نفتی به یغما برده را برگرداند. رفقایش می‌روند و می‌آیند و وعده‌هایی می‌دهند که خبری نمی‌شود. وزیر نفت زنگنه می‌گوید او چیزی پس نداده است، نمی‌دانم چطور مخیله‌ام چرخید و چرخید و برگشت به زمان‌های نه چندان دور که گند ماجرای دزدی و چپاول در شرکت شیلات آن زمان، سال‌های اواخر دهه ۱۳۳۰ بلند شد و تعفن آن جامعه و کشور را فرا گرفت و ناگهان آقای دکتر علی امینی که در یک حالت فوق العاده نخست وزیر شده بود یک روز صبح دستور داد سپهبد علوی مقدم؛ رئیس شهربانی اسبق، سپهبد حاجعلی کیا؛ رئیس سابق اداره دوم ارتش، سرلشکر ضرغام؛ وزیر دارایی سابق و وزیر گمرکات و انحصارات اسبق و سرانجام سرتیپ نویسی؛ رئیس کل اسبق شیلات را دستگیر و در پادگان جمشیدیه در غرب تهران در خوش آب و هواترین نقطه تهران بازداشت کنند سپس خانم احسانه یا احسانیه دولو قاجار یکی از بستگان امیر هوشنگ دولو قاجار را هم به اتهام سوءاستفاده در معاملات شیلات ایران بازداشت کنند و تحویل زندان زنان می‌دهند. این زن چاق بسیار بی‌ادب و از خودراضی وقتی پایش به دادگاه رسید به سخنان رئیس دادگاه پوزخند می‌زد و ادایش را درمی‌آورد و از همان روز اول گفت: من سکوت می‌کنم، به کوری چشمتان و هیچ حرفی نمی‌زنم. تو که هیچ وزیر دادگستری تو هم هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. هنوز مرا نشناخته‌اید. می‌دانید من کی هستم، این امیر هوشنگ دولو قاجار فرزند محمد ولی خان آصف الدوله که مادرش منیراعظم دختر کاران میرزا نایب السلطنه و خاله اعلی حضرت احمد شاه فقید است، پسرعمه مادر من است. در حقیقت من دختر دایی مادرش هستم. کور خواندید. من حرف بزن نیستم. اگر حرف بزنم چیزهایی می‌گویم که جناب آقای رئیس محترم دادگاه جناب آقای فلاح رستگار عقل از کله‌ات می‌پرد.

پرونده خیلی‌ها دست من است. ولی من اجازه ندارم حرف بزنم، ادب می‌کنم، نزاکت به خرج می‌دهم و اسرار هویدا نمی‌کنم. وی در تمام مدت برگزاری جلسات دادگاه ساکت ماند و پس از چندین هفته محاکمه و چندین ماه انتظار برای تجدیدنظر فقط او را ۴ میلیون تومان جریمه کردند و جالب اینکه تخلفش را این عنوان کردند که در شب ژانویه از محل عایدات شرکت ملی شیلات ایران ۱۶ هزار تومان خرج شب‌نشینی کرده اما حسابداران شیلات این ۱۶ هزار تومان را به عنوان مخارج برگزاری شب میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام ثبت کرده و پول مشروبات را وجوهی که صرف خرید دوغ آبعلی و انواع کوکا و شربت و تخم شربتی شده، قلمداد نموده‌اند.

خانم احسانیه دولو قاجار پس از دو سه سال دوباره کار خود را با همکاری امیر هوشنگ دولو قاجار که مستخدم مخصوص شاهنشاه بود و امور خصوصی او را اداره می‌کرد، ادامه داد.

در دوران قوام السلطنه شاهزادگان قاجار مورد تحبیب نخست وزیر قوام در سال‌های ۱۳۲۶- ۱۳۲۴ قرار گرفتند. حتی شاهزاده رکن الدین میرزا قاجار یکی از پسران محمدحسن میرزا قاجار موفق شد مبلغ ۷۰۰ هزار تومان از خزانه دولت دریافت کند که مثلاً بهای قصر سلطنت آباد بود که می‌گفت آن قصر جزو املاک اختصاصی پدرش محمدحسن میرزا ولیعهد بوده است. پای شاهزادگان قاجاری کم کم به دربار باز شد؛ زیرا دو تن از خانم‌های اخیر رضاشاه، یعنی ملکه توران و ملکه عصمت الملوک دولتشاهی قاجاری زاده و دختر عیسی خان مجدالسلطنه پسر مهدیقلی خان مجدالدوله و دختر مجلل الدوله دولتشاهی بودند و با فرزندان محمدحسن میرزا و دختران احمدشاه نسبت خانوادگی داشتند.

از دوران پس از ۲۸ مرداد که حسین علاء از دیپلمات‌های عصر قاجار پسر محمدعلی خان علاءالسلطنه دوباره وزیر دربار شد و پس از برکناری سپهبد زاهدی در فروردین ۱۳۳۴ شاه او را که رجلی آرام و سر به زیر و مطیع بود به مقام نخست وزیری گماشت پای کسانی مانند امیرهوشنگ دولو به دربار ایران باز شد.

او تریاک کش قهاری بود. در دورانی که قاچاقچیان خرده پا را تحویل دادگاه نظامی داده و اعدام می‌کردند دولو از مزارع خشخاش خود تریاک اصفهان ۵۰ کیلو ۵۰ کیلو به تهران می‌آورد و می‌کشید، و محفل منقلی داشت. در سوئیس تریاک همراه خود داشت و برای دوستی مقادیری فرستاد، خواستند دستگیرش کنند. در آخرین لحظه سوار هواپیمای اختصاصی شاه شد و شاه او را به ایران برگرداند ولی دادگستری سوئیس رهایش نکرد. ماه‌ها پرونده وی در دادگستری سوئیس تحت بررسی بود. ۱۰ بار برای او احضاریه فرستادند. نرفت و عذرش بیماری شدید بود تا سرانجام با پرداخت رشوه کلانی به پلیس و استخدام ده‌ها وکیل مدافع و دعوت مقام‌های دادگستری و شهربانی سوئیس به ایران پرونده مختومه شد. تا روزی که رژیم پهلوی سقوط کرد، شیلات ایران ملک طلق خانواده دولو قاجار و همان خانم احسانیه بود و حتی گزارش فرستادگان هویدا نخست وزیر و بازرس شاهنشاهی نیز مثمر ثمر نشد و فقط انقلاب دست خانواده دولو را از شیلات کوتاه کرد.  

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.