به گزارش خبرنگار قدس آنلاین، غروب پنجشنبه ها، موعدی است که مادران و خانواده ی شهدا ساعتی را در جوار همنشینی با فرزندان شهید و ایثارگران «دفاع مقدس» و «صراط عشق» می گذرانند. گلزار شهدای یاسوج واقع در انتهای خیابان زیرتل، امروز مملو از مردم و مسئولانی بود که همیشه در امتداد مسیر دلاورمردان این سرزمین حرکت می کنند.
غبار روبی گلزار شهدا به مناسبت هفته ی دفاع مقدس یکی از با شکوه ترین برنامه های سراسر کشور است که این مراسم در شهر یاسوج با زیبایی و فضای خالصانه ای و با همت بنیاد شهدای استان و سپاه فتح برگزار شد.
در ابتدای شروع مراسم، قاری قرآن با نوای دلنشین خود فضای گلزار را که خود معطر به عطر شهدا بود، با رایحه ی آیات الهی مزین تر کرد.
عده ای با گل آمدند. مادرانی حضور داشتند که عکس فرزندشان را در دستان خود گرفته بودند و هرکسی که آن را نظاره می کرد، به ماندن خود در مسیر این رادمردان و میهن پرستان و ولایت مداران مصمم تر از قبل می شد. مادرانی که سالها رنج دوری و غم غربت را با اشک شوق تحمل می کنند و مفتخرند که راه آنان را محسن حججی هایی هستند که با استواری و استقامت ادامه دهند.
بعد از عرض خیر مقدم رئیس بنیاد شهدا و جانبازان استان، حجت الإسلام و المسلمین ایمانی به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی راه شهدا را مقدس ترین راه خواند و گفت: باید زندگی خود را با شهدا معطر و نورانی کرد و ما راهمان را با شجاعت ادامه خواهیم داد و نباید بگذاریم که حربه های دشمن ماندن در این راه را خدشه ای به آن وارد کند.
گلزار شهدا لبریز از جمعیت بود. خیلی از پدران و مادران فرزندان و کودکان خود را به مراسم آورده بودند. هرکدام مشغول کاری بود. بچه ها با شهدا در حال بازی بودند. امام علی (ع) هم تا کودکی را می دیدند، آن قدر با او بازی می کردند که کودک خسته می شد و می رفت. شهدا هم همینطورند. کودکان سرگرمی شان را ساعتی در کنار قبور معطر شهدا گذراندند و والدین آنان می خواهند از همین اوان کودکی، عطر شهدا در دلشان نفوذ کند.
بعد از صحبت های چند لحظه ای مجری مراسم، میکروفون این بار به دست مداح خوش آواز رسید. او از شهدا می گفت و مردم و مادران شهدا اشک می ریختند. مداحی با مضامین شهدا و ایثارگری آن هم در ماه محرم و آن هم در ایام دفاع مقدس و در گلزار شهدا حال و هوای متفاوت و دل انگیزی را خواهد داشت.
عکاسان در حال عکاسی بودند. عده ای در حال پخش شیرینی برای خواندن فاتحه ای بودند. عده ای هم نشسته بودند و مراسم را با دقت دنبال می کردند. در آن بین مادرانی هم بودند که بر سر مزار فرزندشان زار زار و با صدای آرام و آهسته گریه می کردند. به راستی که در دل این مادران چه می گذرد؟ با فرزندشان چگونه سخن می گویند؟ این مادران مصداق اصلی ای شعرند:
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
بعد از مداحی به پایان مراسم رسیده بودیم. مسئولان استانی گل ها را به دست گرفتند و با همراهی مردم گل ها را به نشانه ی ادای احترام می نشستند و بر سر مزار می گذاشتند.
جمعیت زیادی آمده بود. این همه عشق و ارادت به شهدا را در مردم این استان امروز به خوبی همه دیده بودند. مردم این شهر و این استان، در بزنگاه های مختلف و دشواری ارادت خود را به شهدا و امام شهدا و ولی فقیه خود ثابت کردند و این مسیر و این راه همیشه برایشان خواهد ماند.
نظر شما