با چشمانی پر اشک وارد اتاق میشود. هنوز چند قدمی جلو نیامده که بغضش میترکد و صدای گریهاش چهار دیواری اتاق را پر میکند. لاغر و نحیفتر از قبل شده و رنگ و روی زاری پیدا کرده است. انگار همین دو سال پیش بود که سر صف به عنوان دانش آموز نمونه از او قدردانی شد و من هم شاخه گلی را به او هدیه دادم.
آیدا میگفت، دو سال پیش در جشن تولد همکلاسیاش شقایق شرکت کرده بود که شقایق پسر عمه خودش را به او معرفی کرد. درست از فردای همان روز پیامهای تلگرامی بین آنها شروع شد و آیدا به سیامک وابسته شد. آیدا دانش آموز ممتاز مدرسه روز به روز در دنیای مجازی غرق شد به طوری که حتی بدون اینکه یک بار در این دو سال از نزدیک سیامک را ببیند، رویای زندگی مشترک با او را در ذهن میپروراند تا اینکه ناگهان همه چیز بر سر آیدا آوار شد و تازه بعد از دو سال متوجه شد که اصلاً سیامکی در کار نبوده، بلکه این شقایق بوده که از همان اول نقش سیامک را بازی کرده است.»
این روایت را خانم اعظم جاوید مشاور یکی از مدارس دخترانه تعریف میکند تا تصویری واقعی از آسیب هایی که جوانان و نوجوانان ما را تهدید میکند، برایمان ترسیم کند.
*توجه به آسیبهای اجتماعی در سنین مختلف
نیره حسنی کارشناس آموزش و علوم تربیتی میگوید: بدون اینکه بخواهم، کسی را متهم کنم و انگشت اشارهای به سمت کسی بگیرم، خیلی صریح و شفاف برایتان میگویم که ما در حوزه آموزش وپرورش، بخصوص تربیت فرزندانمان خیلی جای کار داریم و متأسفانه شاهد آسیبهای اجتماعی فراوانی از خودزنی و خودکشی گرفته تا تجربه داشتن دوست مخالف و چه بسا تجربه رابطه جنسی و مصرف مواد مخدر هستیم که بنا به اقتضای جا و مکان، زمان و سنین مختلف، نوجوانان را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
وی تأکید میکند: این آسیبها در هنرستانها و دبیرستانها و حتی رشتههای تحصیلی مختلف، با توجه به در آمد والدین نمود خاص خود را دارد و باید یادمان باشد که آموزش و پرورش به تنهایی نخواهد توانست به آن رسیدگی کند، مگر با حمایت والدین و سازمانهای اجتماعی دیگر که توان و خدمات خود را در اختیار آموزش و پرورش قرار دهند و همسو و خالصانه پای کار بیایند.
حسنی، جبران کمبود مشاور متخصص را در مدارس و بخصوص مدارس ابتدایی یکی از مهمترین راههای برون رفت از مبتلا شدن به آسیبهای اجتماعی میداند.
دکتر مجید ابهری رفتار شناس نیز معتقد است: دوره ابتدایی دوره شروع معماری شخصیت دانش آموزان و دوره اول دبیرستان بحرانیترین دوران رشد است و آسیبهای رفتاری برای هر دو دوره ابتدایی و دبیرستان در یک بخش، مشترک و در یک بخش، جداگانه است.
وی میگوید: افزایش آموزش خشونت توسط بازیهای رایانهای، آموزشهای غیراخلاقی شبکههای ماهوارهای، اشتباه در انتخاب دوست به دلیل آموزش ندادن مهارت دوست گزینی از سوی والدین، همچنین مشاهده مناظری در مسیر رفت و آمد به مدرسه که برای وی حالت زیان آور رفتاری را دارد، اصلیترین آسیبهای موجود در دوران دبستان است.
چشم و همچشمی در خرید تلفن همراه یا نوشت افزار نیز امروزه یکی از آسیبهای رفتاری دانش آموزان است چرا که متأسفانه بعضی از خانوادهها بدون لحاظ کردن شرایط اقتصادی دیگر افراد جامعه، نسبت به خرید اقلامی برای فرزندان خود اقدام میکنند که متأسفانه با این کارشان کودکان دیگر را تحت فشار قرار میدهند.
*آموزش ضعف دارد
ابهری تأکید میکند: در دوره اول دبیرستان که رویارویی با دوران پیش بلوغ و بلوغ فرزندان ماست، خطرات تمایل به همجنس و جنس مخالف همچنین استفاده از تصاویر غیراخلاقی در تلفنهای همراه که امروزه در بسیاری از مراکز آموزشی بین دانش آموزان داد و ستد میشود به خاطر ضعف آموزشها بیشتر میشود.
*فرزندان کلید دار، بیشتر در معرض آسیب هستند!
والدین نباید به بهانه اشتغال خود فرزندانشان را به حال خود رها کنند، بلکه باید مراقب رفت و آمدها و دوستیهای کودکانشان باشند؛ بخصوص فرزندان کلید دار. یعنی والدینی که هر دو شاغل هستند و کلید خانه در دست فرزندان است و والدین در خانه حضور ندارند.
بنابراین گرایش به جنس مخالف بخصوص در دوران دبیرستان افزایش مییابد و یکی از آموزش هایی که باید به والدین و مربیان داده شود، نحوه رویارویی و پیشگیری با این آسیب هاست.
این استاد دانشگاه معتقد است: پرخاشگری، لجاجت و پافشاری روی خواستهها از دیگر گروههای ناهنجاریهای رفتاری در مورد نوجوانان و جوانان است.
وی میافزاید: بیشترین چالش موجود در بین نوجوانان در حال حاضر مسائل جنسی و گرایش به مواد مخدر گیاهی است که گل، ماری جوانا، گرس را میتوان نام برد. گرچه در دوره دبیرستان مصرف سیگار به خاطر فروش تک دانهای آن در دکهها و سوپرمارکتها و همچنین قرار گرفتن خرده فروشان قاچاق در مسیر مدارس و نیز فروش عکسها و فیلمهای غیراخلاقی یکی دیگر از تهدیدهای جدی برای دانش آموزان است.
یکی از استادان دانشگاه میگوید: به طور کلی سه عامل فرد، خانواده و جامعه در بحث آسیبهای اجتماعی وجود دارد و منظور ما از جامعه بیشتر مدرسه است.
دکتر حمید نجات میافزاید: به عنوان مثال یاد داشتن مهارتهای زندگی مانع و سدی برای ورود به آسیبهای اجتماعی میشود و فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، دری را برای ورود به سمت آسیبهای اجتماعی باز میکند؛ ولی افرادی که تاب آوری بالایی دارند، وقتی در مسیر مشکلات قرار میگیرند، از بین نمیروند و درگیر آسیبهای اجتماعی نمیشوند.
وی یاد آور میشود: تاب آوری (یعنی خم شدن بدون شکستن) باید توسط سیستم و با کمک والدین به دانش آموزان آموخته شود.
نجات تأکید میکند: گرچه خانواده نقش مهمی در تربیت فرزندان دارد، ولی دانشآموزان بهترین ساعتها عمر و روز خود را در مدرسه سپری میکنند و در اختیار سیستم آموزشی هستند چون در این ساعتها کودکان در بهترین حالت هوشیاریاند و میزان یادگیری بالاست، ولی مدارس ما در این مورد بخوبی کار نمیکنند و به رغم اینکه بعضی معتقدند، نقش مدرسه کمرنگ است، ولی اصرار من بر این است که اتفاقاً مدرسه نقش بسیار پررنگ و مؤثری دارد.
این استاد دانشگاه و مجری کارگاههای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی میافزاید: اداره سیستم «مدرسه خطرنگر» تأکید بر معلم، گچ و تخته است؛ اما در «مدرسه تاب آور» کلاسها به صورت کارگاهی برگزار میشود.
مدرسه خطر نگر به رشد یک هوش همت میورزد، اما مدرسه تاب آور به ابعاد مختلف هوش میپردازد و با کودک کار میکند.
*اولیا در مدرسه حضور پیدا کنند
مدرسه خطر نگر بنا به دلایلی اجازه نمیدهد، والدین وارد مدرسه شوند، ولی مدارس تاب آور والدین را در کنار و همراه خوشان دارند و طبق برنامههای منظم، والدین بنا به نوع تخصصشان در کنار فرزندانشان در مدرسه حضور دارند. تحقیقات نشان داده که در این صورت میزان اثربخشی در مدارس تاب آور تا ۸۱ درصد افزایش مییابد.
*آموزش و پرورش رویکرد خود را تغییر دهد
نجات تأکید میکند: نحوه ارزشیابی در مدارس خطرنگر در یک بار امتحان دادن اتفاق میافتد، اما در مدارس تاب آور ارزیابی در طول سال انجام میشود و موجب کاهش اضطراب در کودک میشود. از سویی برای خیلی موارد دیگر از آسیبهای اجتماعی از جمله موادمخدر، نقش مدرسه بسیار اهمیت دارد چون فرد، محصول خانواده و مدرسه است. بنابراین حداقل انتظار از آموزش و پرورش تغییر در رویکردهاست و اینکه آموزش صرف به سمت و سوی انجام کارهای پرورشی حرکت کند.
وی میافزاید: سال سازندگی همان سالهایی است که کودک در دوره ابتدایی مشغول به تحصیل است، اما گویا تب تست زنی و کنکور از همین مدارس ابتدایی در حال رواج داده است در حالی که در هیچ جای دنیا به چنین سبکی کودکانشان را آموزش نمیدهند و آموزش و پرورش ما باید فکر جدی برای این مهم کند. مدارس ما به جای اینکه هویت موفق را به کودکانمان بیاموزد، هویت شکست را به او آموزش میدهد.
نظر شما