قدس آنلاین- طی چندروز اخیر که اطلاعیههای تکمیل ظرفیت مقاطع ارشد و دکترا برروی سایت سازمان سنجش بارگذاری شده است، با یک حسابوکتاب ساده میبینید که ظرفیت پذیرش در رشته زبان و ادبیات فارسی در مقطع ارشد در دانشگاههای غیردولتی نسبت به سایر رشتهها بالاتر است. اما دلیل این پذیرش بالا چیست؟ آیا جامعه به این تعداد از دانشآموختگان زبان و ادبیات فارسی نیاز دارد؟ در اینباره با دکتر حسن ذوالفقاری، عضو هیئتعلمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیتمدرس گفتوگو کردهایم که میخوانید.
بهنظر شما دلیل اینکه در برخی از رشتهها همچون رشته زبان و ادبیات فارسی، پذیرش دانشجوی ارشد و دکترا زیاد است، چیست؟
یکی از مشکلاتی که آموزش عالی در سالهای اخیر، بهویژه در دهه اخیر با آن مواجه شده است، پذیرش زیاد دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاههای آزاد، پیام نور و غیرانتقاعی بوده است که منطبق با نیازهای جامعه نیست، زیرا بهاندازه دانشآموختگان، موقعیت کاری نداریم. دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی یا باید جذب دانشگاهها شوند یا در آموزش و پرورش استخدام شوند یا در مؤسسات خصوصی کارکنند که جنبههای پژوهشی دارد، اما هیچکدام از اینها، ظرفیت این تعداد دانشآموخته را ندارد، ضمن اینکه مراکز پژوهشی هم تقریباً تعطیلاند. هر تعداد از دانشآموختگان این رشته که وارد بازار کار شوند، پشت در بسته میمانند. دانشگاهها هم مخصوصاً دانشگاه آزاد، به فکر بازار کار نیستند و هرچه تعداد دانشجوی شهریهپرداز بیشتر شود، بهنفع آنهاست. آموزش در این دانشگاهها هم واقعاً در سطح و شأن این رشته نیست و دانشجویان از سطح دانش بالایی برخوردار نیستند. هرسال تعداد دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی بیشتر میشود، درحالیکه نیاز به اینهمه دانشآموخته در این رشته نداریم، مگر اینکه علاقه به کسب دانش داشته باشند.
یعنی تبدیل به دانشآموخته طلبکار نشود؟
همینطور است. در همه دنیا هدف از آموزشعالی، یافتن کار نیست. در کشورهای دیگر، بسیاری از دانشجویان در مقاطع ارشد و دکترا تحصیل میکنند تا دانش خود را تکمیل کنند. رسالت دانشگاه هم الزاماً این نیست که نیروی کار برای جامعه تربیت کند، بهویژه در رشتههایی که جنبههای ادبی هنری دارد. مثلاً نویسنده و شاعری که میخواهد دانش خودش را در این حوزه بالا ببرد و به رشته زبان و ادبیات فارسی علاقه دارد، جذب این رشته میشود.
در بین شاعران و نویسندگان، موج تحصیل در مقاطع ارشد و دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی راه افتاده، بهنظر شما این موج خوب است؟
بههرحال شاعر و نویسنده درکنار استعدادی که دارد، باید دانش خود را هم بالا ببرد و اگر دانش او درکنار استعدادش ارتقا یابد، میتواند در تولید آثار به او کمک کند. تحصیل علم از اینمنظر میتواند به او کمک کند، به این شرط که فقط جنبه مطالبهگری نداشته باشد؛ اینکه گمان کنند بعد از دانشآموختگی باید برایشان فرش قرمز پهن شود. اگر کسی با هدف یافتن کار بهتر به رشتههایی بیاید که ذوق و دانشاندوزی در آن حرف اول را میزند، طبیعتاً نتیجه خوبی حاصل نمیشود و کاری هم بهدست نمیآورد. کسانی باید وارد این رشته شوند که ذوق و انگیزه کافی برای کسب دانش داشته باشند، اما میبینیم کسانیکه میآیند، انگیزه کافی ندارند و سر کلاس درس، فقط حضور فیزیکی دارند. همه برای هدف غایی ادبیات، وارد این رشته نمیشوند و تعداد افرادی که برای کسب علم میآیند، بسیار کم و انگشتشمار است. بسیاری از دانشجویان، یکخط در میان به کلاسهای دانشگاه میآیند و دنبال گرفتن نمره ناپلئونی هستند، ضمن اینکه بعد از دانشآموختگی سراغ کارهای دیگری میروند.
فکر نمیکنید که چون تحصیل در این رشته آسان و پذیرش آن سهلالوصولتر است، داوطلبان به این رشته گرایش پیدا میکنند؟
البته وقتی وارد این رشته میشوند، تصوراتشان عوض میشود و میبینند آنچنانکه فکر میکردند، آسان نیست. البته در دانشگاههایی همچون آزاد و پیام نور، کاری ندارند که کیفیت آموزش در چه سطحی است، در واقع افراد در این دانشگاهها، مدرک میخرند، چون تحصیل در آنجا آسان است. حتی برای پذیرش در آن دانشگاه، نیازی نیست که کنکور هم بدهند.
چرا این دانشگاهها علاقه به راهاندازی رشتهای همچون ادبیات دارند؟ آیا این رشته امکانات آموزشی کمی را در مقاطع تحصیلات تکمیلی میطلبد؟
بله، برای همین این رشته را در هرجایی میتوان عَلَم کرد، چون استاد هم در این رشته فراوان است. آزمایشگاه و تجهیزات خاصی هم نمیخواهند. گاهی میبنیم که در مناطق دورافتاده، دانشجوی تحصیلات تکمیلی در رشته زبان و ادبیات فارسی میگیرند، درحالیکه در دانشگاههای درجهیک، بین اینکه ۴ یا ۵ تا دانشجو بگیریم یا داوطلبان با چه کارنامه علمی پذیرش شوند، بحث است. در جایی اینطور دقت میشود، ولی در جایی دیگر رها شده است. وزارت علوم با دادن مجوز تأسیس رشته در مقاطع تحصیلات تکمیلی به برخی از دانشگاهها، راه را برای ورود بیرویه به این رشته باز میکند تا این تصور بهوجود بیاید که رشتههایی در مقطع ارشد و دکترا هست که بهراحتی و با پرداخت شهریه میتوان مثل آب خوردن در آن، مدرک ارشد و دکترا خرید. البته چنین افرادی که اینطور ریسک میکنند و مدرکی را با پرداخت شهریههای بالا میخرند، قطعاً از این مدرک، استفاده هم میکنند و این فسادآور است. این رویه اشتباه، وقت و عمر دانشجو را ضایع میکند، درحالیکه او میتواند در این چهارسال، کار مفیدی انجام دهد. حتی اگر چیزی هم یاد بگیرد، باز ارزش دارد، اما متأسفانه دانشی هم در کار نیست. این وضعیت را استاد و دانشجو بهنفع خودشان میدانند و فقط سرمایههای علمی و معنوی ضایع میشود و هرروز شاهد افت و نزول این رشته در جامعه هستیم. امیدوارم مسئولان آموزش عالی سر عقل بیایند و جایی آتشبس بدهند، چون آموزشعالی ما حد و ظرفیتی دارد. کشور ما بیش از اینکه به تولید انبوه کارشناس ارشد و دکترا نیاز داشته باشد، به تکنسین و افراد ماهر نیاز دارد.
نظر شما