تحولات لبنان و فلسطین

بر اساس گزارش پژوهشگاه فضای مجازی از فعالیت کاربران ایرانی در تلگرام، بیش از ۵۸۶ هزار کانال فارسی در تلگرام وجود دارد و روزانه بیش از ۳ میلیون مطلب در این فضا منتشر می‌شود که این رقم در روزهای پایانی هفته به حدود ۵/۳ میلیون نیز می‌رسد و همچنین روزانه حدود ۲ میلیارد بار از این کانال‌ها بازدید می‌شود.

اشتراک‌گذاری با چشمان کاملاً بسته

قدس آنلاین- بر اساس گزارش پژوهشگاه فضای مجازی از فعالیت کاربران ایرانی در تلگرام، بیش از ۵۸۶ هزار کانال فارسی در تلگرام وجود دارد و روزانه بیش از ۳ میلیون مطلب در این فضا منتشر می‌شود که این رقم در روزهای پایانی هفته به حدود ۵/۳ میلیون نیز می‌رسد و همچنین روزانه حدود ۲ میلیارد بار از این کانال‌ها بازدید می‌شود.  

این ارقام بالا نشان می‌دهد که کاربران ایرانی علاقه زیادی به انتشار مطالب دارند. در این میان، جایگاه اخبار بد و حوادث پررنگ‌تر است. به طوری که هر شایعه‌ای درباره قتل، خودکشی، تجاوز یا دزدی به‌سرعت در این فضا منتشر شود و کاربران بدون اینکه از صحت و سقم و حتی منطقی‌بودن آن‌ آگاهی یابند، آن را فوروارد می‌کنند تا از قافله فورواردکنندگان عقب نمانند. اما دلیل این میل بالا به فورواردکردن مطالب چیست؟ یک استاد ارتباطات در این باره به خبرنگار ما می‌گوید: جامعه ما چون جامعه‌ای شفاهی می‌باشد و فرهنگ مطالعه در بین مردم بسیار ضعیف است، بدون اینکه از صحت یک ماجرا مطمئن شوند، سریع آن را منتشر می‌کنند.

به باور دکتر عباس اسدی، مطالبی که در شبکه‌های اجتماعی رد و بدل می‌شود و محتوایی تحلیلی و تخصصی دارد، به این دلیل که کاربران حوصله خواندن آن را ندارند، کمتر دیده می‌شوند.

او با بیان اینکه جامعه ما بصری شده است، خاطرنشان می‌کند: افراد در این فضا فقط عکس و فیلم را می‌بینند و برای یکدیگر می‌فرستند بدون اینکه به صحت و سقم آن منبع اطمینان داشته باشند. بنابراین چون جامعه شفاهی هست، افراد دوست دارند که با فورواردکردن خودنمایی و اظهار وجود کنند.

جامعه‌ای تشنه لایک و تأیید

کاربران برای اینکه در گروه‌های تلگرامی اصطلاحاً خودی نشان دهند، بدون اطمینان از صحت مطالب و گاهی حتی بدون اینکه خودشان آن مطلب را ببینند، آن را فوروارد می‌کنند. اسدی با بیان این مطلب، ادامه می‌دهد: جامعه ایرانی عاشق یک لایک و تأیید است و به جایی رسیده‌ که اگر لایک نخورد احساس سرخوردگی می‌کند. این سرخوردگی ثمره یک جامعه شفاهی است که مطالعه در آن بسیار کم است.

به گفته استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، هرچه پیش می‌رویم، این ماجرا تشدید می‌شود چون بسیاری از مردم دوست دارند که یک‌شبه دیده شوند زیرا تشنگیِ شهرت‌طلبی دارند. این را در پست‌هایی که در صفحات شخصی خود می‌گذارند، می‌توان دید.

او معتقد است: یک نوع شهرت‌طلبی کاذب در افراد وجود دارد که می‌خواهند به‌راحتی به شهرت برسند. بسیاری از افراد جامعه به دنبال پاداش‌های آنی هستند. برای همین دلخوش به تعداد لایک‌ها می‌شوند.

اسدی ادامه می‌دهد: جمعیت بالای دنبال‌کنندگان صفحات ظرفیت بسیار خوبی است که می‌توان برایشان تولید محتوای مفید داشت. ولی در این فضا همه در پی سرقت مطلب هستند، بدون اینکه به صحت آن دقت کنند. حتی گاهی این حرکت از سوی سلبریتی‌ها اتفاق می‌افتد و چون جامعه شفاهی جامعه‌ای خردورز نیست، نگاه انتقادی ندارد که از درستی آن موضوع مطمئن شود.

هیجان‌زدگی در شبکه‌های اجتماعی

کارشناسان معتقدند که کاربرد شبکه‌های اجتماعی در ایران از چالش‌هایی هست که چند سال اخیر در عرصه‌های مختلف علمی ‌و دانشگاهی و حتی مباحث سیاسی مطرح است و به دلیل اینکه امکان استفاده درست از این شبکه‌ها فراهم نشده، جای نگرانی دارد. مسعود زارعیان، استاد ارتباطات، در این باره معتقد است: اصولاً وقتی فناوری‌های نوین ارتباطی وارد کشور ما می‌شود، یک مرحله هیجان‌زدگی و استفاده هیجانی را پشت سر می‌گذارد. مثلاً در استفاده از تلویزیون چنین وضعیتی را داشتیم. افرادی بودند که در همة زمانی که تلویزیون برنامه داشت، پای آن می‌نشستند. زمانی هم که تلفن همراه آمد، کسانی بودند که چندین ساعت با تلفن همراه صحبت می‌کردند، با اینکه هزینه زیادی را به آن‌ها تحمیل می‌کرد. حتی وقتی پیامک آمد، افرادی بودند که روزانه ده‌ها پیامک لطیفه و طنز می‌فرستادند.

به گفته او، در مورد شبکه‌های اجتماعی نیز با این هیجان‌زدگی مواجهیم به نحوی که هنوز از این مرحله عبور نکردیم. اما زمانی که از این وضعیت بگذریم، آرام‌آرام منطقی‌تر از شبکه‌های اجتماعی در زمینه‌های آموزشی، فرهنگی و اجتماعی، سیاسی و تبلیغاتی و بازاریابی استفاده خواهد شد. زارعیان می‌گوید: البته تفاوت جدی بین شبکه‌های اجتماعی و سایر فناوری‌هایی که در اختیار ما بوده است، وجود دارد. بایستی این هنر را داشته باشیم که فضای مجازی را مدیریت کنیم و مدیریت هم جز آموزش و شناختن کاربردی‌های شبکه اجتماعی به جامعه راه‌حل دیگری ندارد. امیدوارم این مهم در جامعه محقق شود و به سمتی برویم که مردم و کارگزاران کشور به‌راحتی و با خیالی آسوده از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند.

لزوم رواج تفکر انتقادی

«سواد رسانه‌ای» راه‌حل ماجراست. اما این موضوع یک مسئولیت اجتماعی است و نباید آن را فقط از یک نهاد یا مجموعه خاص توقع داشت. اسدی معتقد است که سواد رسانه‌ای در جامعه ما بد جا افتاده است. حتی بررسی کتاب‌های تألیف‌شده و ترجمه‌شده درباره سواد رسانه‌ای نشان می‌دهد که این مفهوم در کشور ما به‌درستی تعریف نشده است.

وی سواد رسانه‌ای را یکی از ابعاد تفکر انتقادی دانسته و ادامه می‌دهد: کاربر فضای مجازی باید با نگاه انتقادی وارد شبکه‌های اجتماعی شود و نه با نگاه پذیرش. بنابراین مطالبی که فوروارد می‌کند، باید با نگاه انتقادی آن را بررسی کند و اگر نیاز به توضیح دارد، آن را اضافه و سپس ارسال کند. تا زمانی که نگاه انتقادی وجود ندارد، نمی‌توان از سواد رسانه‌ای سخن گفت.

این استاد ارتباطات با تأکید بر توانایی تحلیل انتقادی و داشتن نگاه انتقادی به موضوعات، خاطرنشان می‌کند: از آنجا که جامعه ایرانی مصرف‌گرا شده، نگاه انتقادی در آن از بین رفته است. افکار عمومی سِری‌ساز شده است و همه مثل هم فکر می‌کنند. کمتر کسی را می‌یابید که نگاه متفاوت و منتقد داشته باشد و حتی جامعه چنین افرادی را طرد می‌کند.

به باور او، چنین فضایی باعث شده که سواد رسانه‌ای به مسئله فانتزی تبدیل شود تا مسئله‌ای مهم و جدی. تفکر انتقادی در جامعة «بله قربان گو» به وجود نمی‌آید. ویژگی جامعه مصرف‌گرا این است که توجیه‌کننده است و نه انتقادکننده. این معضل نه فقط در سطح مردم بلکه در سطح مسئولان هم وجود دارد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.