تحولات منطقه

بی تردید این همه تأکید بر عزاداری و گریه بر مصائب پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان و بویژه حضرت سیدالشهدا(علیهم السلام) فلسفه‌ای دارد که نباید و نمی‌توان آن را به شور چند روزه دهه اول محرم محدود کرد، زیرا این شور در پیوند با شعوری حسینی است که «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» را دست یافتنی می‌کند.

مجالس عزا باید انسان را به مبارزه با جبهه استکبار فرا بخواند
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

قدس آنلاین- بی تردید این همه تأکید بر عزاداری و گریه بر مصائب پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان و بویژه حضرت سیدالشهدا(علیهم السلام) فلسفه‌ای دارد که نباید و نمی‌توان آن را به شور چند روزه دهه اول محرم محدود کرد، زیرا این شور در پیوند با شعوری حسینی است که «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» را دست یافتنی می‌کند.

از این رو و در آستانه سالروز رحلت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)، شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا(علیهماالسلام) در گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین سیدطه موسوی هشترودی، استاد حوزه و عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به گفت وگو پرداخته‌ایم که مشروح آن تقدیم می‌شود:

آیا تأکیدی که از جانب معصومان(علیهم السلام) و بزرگان بر برگزاری جلسات عزاداری سیدالشهدا(علیه السلام) و گریستن بر مصائب ایشان شده، تنها برای ایجاد شور است یا هدفی والاتر را دنبال می‌کند؟

ابتدا باید بدانیم هدف از قیام امام حسین(علیه السلام) ایجاد بصیرت و بیداری در جامعه اسلامی بود، از این رو هر وسیله‌ای که بتواند جامعه را در برابر ظلم مصون بدارد و امنیت را برای آن به ارمغان بیاورد باید در جامعه به صورت امر آرمانی دنبال شود، چنان که حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) برای حفظ اسلام تا پای جان خود و عزیزانشان ایستادگی کردند.

در این قیام، پیام‌های بسیاری وجود دارد که باید بر اساس آن ها، این واقعه را زنده نگاه داریم و از درس‌های عاشورا تا پایان این دوران ظلم و ستم یعنی ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) بهره مند شویم و این محقق نمی‌شود مگر آنکه مردم در همه عالم به حقیقت پیام سیدالشهدا(علیه السلام) و عاشورای ایشان پی ببرند، یعنی حقیقت ایستادگی و مقاومت برابر استکبار و پی ببرند جبهه حق و باطلی وجود دارد و جبهه حق کدام است و جبهه باطل کدام؟

و... این اتفاق نمی‌افتد مگر با علم، شعور و تفکر؛ بنابراین، نخستین فلسفه عاشورا و اقدام‌های معصومان(علیهم السلام) شعور دینی و درک چرایی و اهداف قیام‌ها و اقدام‌های آن بزرگواران است که خطیبان، نویسندگان، مداحان و منبریان در این باره رسالت دارند تا فهم و بصیرت را در مردم ایجاد کنند.

آیا شور و هیجانی که در ایام محرم و صفر از طریق مجالس عزای حضرات معصومین(علیهم السلام) در جامعه ایجاد می‌شود، می‌تواند به برخورداری از شعور و بصیرت کمک کند؟

گاهی برای ایجاد این فهم و شعور به ابزار احساس و عواطف مردم نیاز است تا سختی مسئله را با وجود خویش حس کنند، از این رو برای حس این مصائب، ظلم و جنایتی که در حق ائمه (علیهم السلام) روا داشته شده و نماد ظلم همه ظالمان تاریخ است، به شور و انگیزه نیاز داریم، این شور است که با غلیان احساسات درونی و به جوشش در آوردنِ غیرت مردانه در جامعه، می‌تواند آن را آماده هر گونه مبارزه با استکبار کند.

از این رو، شور نیاز است، اما شوری که برگرفته از شعور باشد. اگر شعور و فهم بود، شور و هیجان در مردم افزایش می‌یابد و آن‌ها را به مبارزه با جبهه استکبار فرا می‌خواند.

پس شور بدون توجه به فهم و آثار و گریستن و قمه زنی خالی از بصیرت، هیچ اثری ندارد جز خفت و خواری، اما اگر شور با شعور و هدف اعتلای اسلام همراه شد، بی گمان ارزشمند است و از ابزار آن همین گریه و شور است، چنان که اهل بیت(علیهم السلام) و پیروانشان، از آن استفاده و مردم را تشویق و ترغیب به زیارت قبر مطهر سیدالشهدا(علیه السلام) کرده‌اند.

بنا بر این، در مواجهه با مصائب اهل بیت(علیهم السلام) هم شور لازم است و هم شعور، اما شعور مقدم بر شور است، زیرا اگر انسان عظمت آن بزرگواران را درک کند، به محض شنیدن مصائب آن‌ها اشک از دیدگانش جاری می‌شود، اما کسی که شأن و حقیقت ایشان را نداند هر چه هم برایش از مصائب حضرات معصومین(علیهم السلام) بگویی در قلبش رقّت و شوری ایجاد نمی‌شود.

چگونه می‌توان شور برگرفته از شعور را به رگ‌های جامعه تزریق کرد تا فلسفه قیام و آرمان‌هایش مشخص و شور و شعور همراه شود؟

اگر معرفت به حضرات معصومین(علیهم السلام) در فرد یا آحاد جامعه ایجاد شود و مردم شأن امام معصوم و منتصب از سوی خدا برای هدایت جامعه بشری را شناختند، آنگاه درک قیام و اقدام آن‌ها برایشان راحت خواهد بود، چون در می‌یابند امام به عنوان رهبر جامعه دینی باید مسیر حرکت جامعه را هموار کند حتی اگر در این راه نیاز به فدا شدن خود و عزیزانش باشد. با چنین شعوری از امام اطاعت می‌کنیم و این اطاعت را فرض می‌دانیم، مثل نماز که بی چون و چرا می‌خوانیم و اگر اطاعت از حضرات معصومین(علیهم السلام) فرض الهی شد، مؤمن به تبعیت از ایشان قیام خواهد کرد، حتی اگر همه منافع و هستی‌اش را در این راه از دست بدهد.

باید توجه داشت برای این بصیرت نباید حتماً خاص بود، چنان که کسانی مانند میثم تمار، افرادی عادی بودند که حتی به اذعان خودشان مقام ولایت را هم نمی‌شناختند، اما به امیرالمؤمنین (علیه السلام) علاقه داشتند و از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تبعیت کردند و به آن مقامات دست یافتند. چنین اقدام و عمل در ادوار مختلف بر اثر شعور حاصل می‌شود.

آیا تأکید صرف بر شور، ما را به هدفی که قرار است از ورای جلسات و عزاداری‌ها به آن دست یابیم، می‌رساند؟

متأسفانه، این نوع فساد از صدر اسلام بروز کرد، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) هنگام رحلت، سه مرتبه هر روز در منبر «حدیث ثقلین» را بیان می‌کردند، زیرا می‌دانستند عده‌ای با شعار «حسبُنا کتابَ الله» حدیث و سنت را کنار می‌گذارند؛ آن هم برای ۹۰ سال! و عده‌ای هم سراغ اهل بیت(علیهم السلام) رفتند و کتاب را رها کردند که امروز هم چنین جریان هایی هستند. در حالی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمودند: فقط قرآن موردِ تفسیر و تبیین اهل بیت(علیهم السلام) به کار امت می‌آید وگرنه ظاهر قرآن ما را به بطن آن نمی‌رساند، مگر آنکه مطهرون آن را تفسیر کنند.

در شور و شعور در عزاداری‌ها هم چنین آسیبی هست، عده‌ای گفتند اشک و آه و عزاداری بر مصائب حضرات معصومین(علیهم السلام) کافی است و عده‌ای گفتند، اگر واجبات را کنار بگذاریم حتی گناه هم بکنیم اما همین که یک قطره اشک بر سیدالشهدا(علیه السلام) بریزیم، آبی است بر آتش گناهان ما، که این نیز غلط است و انسان در قیامت برای یک رکعت نماز قضا هم بازخواست می‌شود، حتی اگر همه عمر در عزاخانه امام بوده و به جای اشک، خون گریه کرده باشد.

این درک نادرست از موضوع سبب بروز بسیاری از گناهان و جسارت‌های عده‌ای به اسم شور حسینی شده است. از این رو کسی می‌تواند در عزای حضرات معصومین(علیهم السلام) گریه کند و غیرت به خرج بدهد و به شور بیاید، که شعور داشته باشد، آنگاه است که درمی یابد در ظهور عاشورا با آن شرایط خاص، امام حسین(علیه السلام) به نماز جماعت اهتمام داشتند، پس چطور عزادار ایشان به نمازش بی اعتنا باشد؟

چنین شورِ حسینی انسان را به بالاترین درجه از عمل به واجبات و ترک محرمات الهی می‌رساند، آنگاه به تعبیر روایت یک قطره اشک چنین فردی همه گناهان را پاک می‌کند.

چرا با همه تأکیدات شاهد برخی جلوه‌های تحریفی و ضربه زننده مانند قمه زنی هستیم؟

یکی از عوامل مهم این موضوع، دشمن است، یعنی نه فقط بنی امیه و بنی عباس، بلکه امروز هم کسانی هستند که از خط و حرکت حضرات معصومین(علیهم السلام) به دلیل مبارزه با جهانخواری هاشان ناراضی‌اند، چون موجب بصیرت مردم شده، بنا بر این می‌کوشند مردم را از حقیقت امام دور کنند، برای همین هم خرافات و راه‌های انحرافی مانند قمه زنی را به مراسم عزای حضرات معصومین(علیهم السلام) وارد می‌کنند تا با وهن شیعه، آثار شور حسینی و عزاداری و زیارت یعنی بیداریِ تاختن بر ظالم را از بین ببرند.

مهم اثر این قبیل اقدام‌هاست؛ آیا بدون برهنه شدن و قمه زدن آثار جلسه سیدالشهدا(علیه‌السلام) به دست نمی‌آمد؟ آیا جز تخلیه هیجانات، چیز دیگری دستگیر فرد می‌شود؟

نشستن در جلسه حضرات معصومین(علیهم السلام) فریاد ظلم ستیزی و عدالتخواهی است که نیازی به برهنه شدن، قمه زنی و... ندارد؛ بنا بر این، باید شور را هم با نگاه به مرجعیت دینی و فقهای اسلامی برانگیخت.

اگر شور و شعور در مجالس با هم تلفیق شود چه برکاتی را برای سبک زندگی‌های ما به ارمغان می‌آورد؟ چقدر می‌توان به حل مشکلات اجتماعی از این راه امیدوار بود؟

شور و هیجان ناشی از درک پیام و فرهنگ حضرات معصومین(علیهم السلام) آثار فراوانی دارد، مانند تداوم فرهنگ عاشورا با گذر از نزدیک به ۱۴ قرن، از این رو شیعه با همه محدودیت‌ها و اینکه هرگز در حاکمیت نبوده، اما از شاهراه همین مجالس، فقه و فرهنگ دینی را به امروز منتقل و با تعزیه خوانی ها، مجالس عزاداری و... ایمان جامعه را حفظ کرده است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.