قدس آنلاین- «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی به تازگی موج تازهای از سرکوبها علیه شاهزادگان نامآشنای عربستان را کلید زده است. این شاهزاده جوان و ناپخته سعودی «مبارزه با فساد» را عامل اصلیسرکوبهاوبازداشتهای سریالی در عربستان قرار داده تا افکار عمومی به اهداف سیاسی ویازورایایناقداماتضربتیپِینبرند.ازچهرههایشناختهشدهمیانشاهزادگانبازداشتشدهمیتوانبه«متعببنعبدالله»فرزندپادشاهسابقعربستانووزیرپیشینگاردملیاینکشوروهمچنین«ولیدبنطلال»شاهزادهمیلیاردرسعودیاشارهکرد.اقدامات محمدبنسلمان علیه شاهزادگان و وزرای سابق وکنونی سعودی با استقبال گسترده هیئت علمای ارشد عربستان مواجه شد.این هیئت باصدوربیانیهای درصفحه توئیترخوداعلام کردکه اهمیت مقابله بافسادکمترازاهمیت مبارزه باتروریسم نیست. هیئت علمای ارشدعربستان این اقدام رادر راستای منافع ملی دانسته و از ولیعهد سعودی به دلیل ورود به مسئله مبارزه با فساد قدردانی ویژه به عمل آورد.
«مبارزه با فساد» شعاری عوامفریبانه
ولیعهد مغرور سعودی درحالی مسئله «مبارزه با فساد» را دستمایهای برای سرکوب شاهزادگان عربستان قرار داده است که خود به خوبی و بهتر از هرکس دیگری میداند که فساد در طول قریب به یک قرن گذشته و در نتیجه حاکمیت خودکامه خاندان سعودی، در جای جایِ ارکان قدرت این رژیم رخنه کرده و تمامی خاندان سعودی از کوچک تا بزرگشان را در خود بلعیده است. این ادعای مضحک (مبارزه با فساد) درحالی مطرح میشود که در طول سالیان متمادی گذشته مقامات سعودی هیچ نهاد، سازمان و یا کمیته قدرتمندی را به منظور نظارت بر فعالیتهای مالی و اقتصادی عربستان تشکیل ندادند. اکنون این سؤال به ذهن متبادر میشود که کمیته جدیدالتأسیس مبارزه با فساد به ریاست «محمد بنسلمان» که روز 13 آبانماه آغاز به کار کرد، پیشتر و در هنگامی که میلیاردها دلار از ثروت ملت عربستان توسط شاهزادگان سعودی به غارت میرفت، کجا بوده است؟ سؤال دیگر این است که بنسلمان چگونه و با چه سازوکاری تنها ظرف کمتر از 24 ساعت از تأسیس کمیته مبارزه با فساد و انتصابش به عنوان رئیس این کمیته موفق به شناسایی قریب به 50 شاهزاده مفسد شد و در همین مدتزمان اندک مقدمات بازداشت همه آنها را فراهم آورد؟ پاسخ به این سؤالات و دیگر ابهامات از این دست واضح است و همین مسئله نشان میدهد که مبارزه با فساد چیزی بیش از یک شعار پوچ برای انحراف افکار عمومی از اهداف سیاسی بنسلمان در تقابل با شاهزادگان سعودی، نیست.
مقدمهسازی برای تکیه بر کرسی قدرت
جای هیچگونه تردیدی وجود ندارد که سلسله اقدامات اخیر بنسلمان علیه شاهزادگان سعودی با هدف هموار کردن زمینه جهت تکیه زدن وی بر کرسی پادشاهی صورت گرفته است. درحال حاضر شمار زیادی از شاهزادگان سعودی از تغییر ساختار انتقال قدرت در عربستان که بنسلمان عامل آن بوده است، خشمگین و عصبانی هستند و این مسئله تهدیدی بزرگی برای دوران پادشاهی آینده این شاهزاده جوان سعودی محسوب میشود. در طول حدود یک قرن گذشته سیستم حاکمیتی در عربستان سعودی به گونهای بوده است که قدرت از برادر به برادر به ارث میرسید. با اینحال، ملک سلمان در ماه جولایِ سال جاری میلادی فرزندش بنسلمان را به عنوان ولیعهد پادشاه، جایگزین برادرزادهاش «محمد بننایف» کرد تا برای اولین بار به سنت دهها ساله در عربستان پشت پا زده باشد. به همیندلیل شاهزادگان مشهور سعودی از این سنتشکنی بیسابقه به عنوان کودتایی توسط بنسلمان علیه بننایف یاد میکنند که باید به آن پاسخ داده شود. بنسلمان به خوبی میداند که در صورت عدم مقابله با شاهزادگان نزدیک به بننایف، در دوران پادشاهی تهدیدات زیادی از سوی آنها متوجه وی خواهد بود. لذا از هماکنون برای به زیر کشیدن آنها دست به کار شده است.
دستان پنهان شرکت آمریکایی «بلکواتر»
براساس برخی اخبار و گزارشهای منتشرشده شرکت امنیتی «بلکواتر» آمریکا نقش مهمی را در پرونده مواجهه بنسلمان با شاهزادگان سعودی ایفا کرده است. این شرکت از حدود شش ماه پیش توسط مقامات سعودی مأموریت پیدا کرده تا از طریق اتخاذ تدابیر امنیتی ویژه و تخصصی لیستی از شاهزادگانی که درصدد برنامهریزی جهت به چالش کشیدن پادشاهی بنسلمان هستند، تهیه کند. این شرکت آمریکایی نیز در طول این مدت پس از رصد اقدامات شاهزادگان سعودی و شنود مکالمات تلفنی آنها یک لیست از اسامی 50 شاهزاده را در اختیار مقامات ریاض قرار داد. اکنون نیز همین شرکت مسئولیت مراقبت از شاهزادگان بازداشتشده در عربستان را برعهده دارد. بنابراین، همانگونه که پیشتر گفته شد، روند شناسایی و سپس بازداشت قریب به 50 شاهزاده صاحب قدرت و ثروت در عربستان نمیتواند در طول مدتزمانی کمتر از 24 ساعت به انجام رسیده باشد و آنچه که امروز رخ داده حاصل یک پروسه شش ماهه با همکاری شرکت آمریکایی بلکواتر بوده است.
چشم طمع به ثروت بادآورده شاهزادگان
البته باید به این مسئله نیز اشاره شود که مقامات رژیم سعودی در سرکوب شاهزادگان سعودی نسبت به میلیاردها دلار از اموال آنها بیتفاوت نبودهاند. پر واضح است که سعودیها طی سه سال گذشته با کسری بودجه بیسابقه بالغ بر 100 میلیارد دلاری مواجه بودهاند؛ کسری بودجهای که آنها را وادار به اتخاذ سیاستهای ریاضت اقتصادی و اعمال محدودیت در اعطای حقوق و مزایای کارمندان عربستان، کرده است. ازهمینروی، سعودیها برای جبران بخشی هرچند کوچک از مشکلات و معضلات اقتصادی خود به اموال باد آورده شاهزادگانشان چشم طمع دوختهاند. درهمین ارتباط،روزنامهآمریکایی «والاستریت ژورنال»به نقل از منابع آگاه در عربستان گزارش داد: «این احتمال وجود داردکه موج دستگیری مقامات سابق وشاهزادگان کنونی عربستان به مصادره پول نقدواموال آنهابه ارزش 800 میلیارد دلارمنجرشود.»
از سوی دیگر، «مجتهد»فعال توئیتری وافشاگراخبارخاندان سعودی بازداشت شاهزادههای عربستان راتلاش بنسلمان برای پُرکردن حسابهای شخصی خودبه وسیله داراییهای این افرادتوصیف کردهاست. این بدان معنا است که بنسلمان و پدرش درواقع به دنبال خلع سلاح اصحاب ثروت درعربستان سعودی هستند؛اصحاب ثروتی که درطول دهههای متمادی گذشته بااحکام جداگانه حکام سعودی درپستهای گوناگون سیاسی و اقتصادی گمارده شدند و روزبه روزقدکشیدند. اکنون که آنهاباتوجه به برخورداری گسترده ازمنابع ثروت درعربستان به تهدیدبزرگی درمسیرقدرتطلبی بنسلمان تبدیل شدهاند،ارزشی جز یک مُهرهسوخته برای سردمداران ریاض ندارند.
سخن پایانی
سلسله تحولات اخیر در عربستان سعودی به خوبی حاکی از این واقعیت است که جنگ قدرت در میان شاهزادگان سعودی بیش از پیش تشدید شده است و این مسئله نشان میدهد که عربستان سعودی طی ماههای آینده آبستن حوادث گوناگونی خواهد بود که میتواند به ظهور و بروز یک هرجومرج بزرگ و تمامعیار در این کشور بیانجامد. درهرصورت، بنسلمان با سرنگونی شاهزادگان سعودی به دنبال تکمیل پازل «کودتای نرم» خود علیه بننایف است و بدون شک میداند که در این مسیر باید هزینههایی را هم متحمل شود.
*منتشر شده در ویژه نامه بیت المقدس روزنامه قدس
نظر شما