قدس آنلاین- در روزهای اخیر، منتقدان و طرفداران دولت از آنچه به شدت انتقاد میکنند انتشار بودجه ۹۷ کشور است که از عدم توازن و اغلاط آن میتوان فهمید چقدر شلخته و با عجله نوشته شده و نشان میدهد که دستگاههای اجرایی تدوین کننده و پیشنهاد دهنده هنوز در جایگاه و پایگاه باثباتی قرار ندارند.
البته چنین وضعیتی برای دولت (اعم از آنکه از چه جناح و سلیقهای باشد) و هر دلسوزی گوارا و خوشحال کننده نیست، زیرا از بعد اجتماعی دلزدگی از دولت تازه، در افکار عمومی به سود نظام و هیچ کسی نیست، شعاع عاطفی و فکری دلزدگی از انتخابات، جامعه را دچار افسردگی و در نهایت به سمت راههایی خارج از چارچوب نظام میبرد و هزینههای بلند مدتی دارد.
به هر حال به نظر میرسد، همه نیروهای نظام اعم از منتقد یا همراه دولت در این زمینه باید دست به کار شوند و بدون وارد شدن در بازیهای انتخاباتی و پیش انتخاباتی، مسئله مشروعیت دولت را جدی بگیرند.
برخی از درسهای اساسی شرایط کنونی برای امدادرسانی به دولت دوازدهم بویژه در حوزه بودجه و تعامل آن با افکار عمومی به شرح ذیل است:
۱- چند سالی است انتشار بودجه در رسانهها که به بهانه شفافیت صورت میپذیرد، خود اسباب ابهام و بازی برخی از روزنامه نگاران فرصت طلب شده است، نه از این بابت که این کار اصولاً غلط باشد، بلکه از این رو که بودجه خوانی و فهم جداول و اصطلاحات آن بویژه از سمت کسانی که تخصص این کار را نداشته باشند، وهن هر نظامی است.
به عنوان مثال، مقایسه بودجههای نظامی نهادها، بدون در نظر گرفتن مأموریت آنها، افشای برخی از راهبردهای کلان کشور است. یا مثلاً ارائه کمکهای ناچیز دولت به برخی از سازمان هایی که ۹۸ درصد مردم حتی نام آن را نشنیدهاند و نمیدانند مفید هست یا نیست؛ فقط سبب بازی با ذهن مردم و شانتاژ کاری رسانهای برای عدم بحث و بررسی مسائل مهم و رویکردهای اصلی بودجهای است.
۲- ارائه بودجه، بدون انتشار گزارش دقیق عملکردی هر ساله دستگاه ها، یک توهین بزرگ به افکار عمومی است؛ البته بخشی از این مسئله، به خود دستگاههایی که امروز مورد فشار بیشترین انتقادها و بعضاً توهینها قرار دارند، بر میگردد. هیچ دستگاهی در نظام اداری ما نمیتواند بدون در نظر گرفتن افکار عمومی و پیوست رسانهای موفق باشد. دولت به نحو عام و دستگاهها به نحو خاص روابط عمومی ندارند. نداشتن روابط عمومی باعث شده قوه شنیداری و گویایی و تحلیل دستگاهها درباره افکار عمومی دچار نقص شود.
جامعه باید بداند بودجهای که به صورت امانت به کار گزارش در هر بخشی داده، صرف چه کاری شده و اگر بودجهای تصویب شده اما داده نشده یا برای عملیات بر آن مشکلی پیش آمده است، این مسئله از کجاست؟
۳- شفافیت رسانهای و شفافیت واقعی متفاوت است. کسانی که اندکی با کار اجرایی آشنا هستند، میدانند که برنامه بودجه در کشور ما به دلیل ضعف ساختار اداری و مالی و اقتصادی، یک بازی پیش باخته تشریفاتی است.
ساختار حاکمیتی به دلیل رکود شدید اقتصادی و مشکلات وضعیت اشتغال، به علت عدم شجاعت مسئولان در کوچک کردن دولت و نوسازی نظام اداری با نیروی تحصیل کرده و کارآمد، به سبب اینکه بزرگترین کار دولتهای پس از جنگ کارمند داری و تیول داری است. فوج پرداخت یارانه و پایین آمدن قیمت نفت در هفت ساله اخیر را نیز میتوانیم به این آفت دولت داری در کشور اضافه کنیم.
به طور نمونه به همین دلیل هم به جای آنکه در بودجه به طور شفاف بنویسیم که مثلاً مجبوریم برای نگهداری حداقلی فلان تعداد دانش آموخته و پیشکسوت زبان پارسی، مبلغی مستمری بدهیم، به اشتباه در بودجه مینویسیم برای هر واژه تولید شده در فرهنگستان دو میلیون تومان هزینه میکنیم. گرفتاری بزرگ همه بخشهای بودجهای دیگر هم خیلی شفاف همین ارقام هزینه جاری است که کمر اقتصاد ایران را خم کرده است.
۴- به نظر میرسد، ایجاد انقلاب اقتصادی و عبور از راهبرد نگهداری وضع موجود به سمت رونق به نگاه هوشمندانه و ریسک پذیر و مفاهمه جدی با نخبگان و افکار عمومی احتیاج دارد.
به نظر میرسد این مسئله مهم محتوای یک گفتوگوی ملی ارزشمند است و نه حل مسائل در تاریخ جا مانده سیاسیون!
دولت به نحو عام (شامل همه بخشهای حاکمیت) نیاز به شنیدن و حرف زدن مناسب با جامعه دارند و ظرفیتهای نخبگان و هنرمندان و آنهایی که حتی اگر تصمیمات خوب به ضرر شخصی شان باشد، به قولی «به خاطر یک دستمال قیصریهای را به آتش میکشند» باید برای گفتوگو درباره رویکردهایی که ناچاریم آن را اتخاذ کنیم و برای تحقق آرزوهای مان هزینه نیز بدهیم دور میز گفت و شنود بنشینند، چون ادامه مسیر به همین سبک، خسته و یک طرفه امکان پذیر نیست.
۲۷ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۰
کد خبر: 579392
البته چنین وضعیتی برای دولت (اعم از آنکه از چه جناح و سلیقهای باشد) و هر دلسوزی گوارا و خوشحال کننده نیست، زیرا از بعد اجتماعی دلزدگی از دولت تازه، در افکار عمومی به سود نظام و هیچ کسی نیست، شعاع عاطفی و فکری دلزدگی از انتخابات، جامعه را دچار افسردگی و در نهایت به سمت راههایی خارج از چارچوب نظام میبرد و هزینههای بلند مدتی دارد.
منبع: روزنامه قدس
نظر شما