قدس آنلاین- دهمین دوره جایزه جلال آلاحمد درحالی به پایان رسید که امسال بیش از دورههای قبل نسبت به نویسندگان و آثارشان بی مهری شد و هیأت داوران به جز در بخش رمان، اثری را به عنوان اثر برگزیده معرفی نکرد.
با آنکه دو دوره است که جایزه جلال تعداد سکهها را از ۱۱۰ به ۳۰ عدد تقلیل داده است، بازهم انتخاب اثر برتر فقط در بخش رمان آن هم بهصورت مشترک، فقط این شائبه را در اذهان باقی میگذارد که بنیاد ادبیات داستانی به عنوان متولی این جایزه تمایلی به انتخاب اثر برتر ندارد و شاید یکی از دلایل این عدم تمایل، مشکلات مالی باشد. ابراهیم زاهدی مطلق عضو هیئت علمی و یکی از داوران جایزه درخصوص داوریهای این دوره به پرسشهای ما پاسخ داده است که میخوانید.
چرا هیأت داوری دهمین دوره جایزه جلال بازهم غیر از بخش رمان، آن هم بهصورت مشترک، اثری را بهعنوان اثر برگزیده معرفی نکرد؟ آیا بهخاطر مسائل و مشکلات مالی هیأت داوری، در بخشهای مختلف اثری بهعنوان برگزیده معرفی نشد؟
نه! برگزیده نداشتن جایزه جلال در بخشهای مختلف ربطی به مسائل مالی ندارد و تلاش مهدی قزلی بهعنوان مدیرعامل بنیاد این بود که این دوره جایزه حتماً برگزیده داشته باشد و در جلسات داوری مکرراً به ما میگفت داوران در هر بخش برنده اعلام کنند. ضمن اینکه پول این جایزهها را بنیاد باید بدهد و ارشاد دخالتی ندارد. اتفاقاً من جزو داورانی بودم که تأکید داشتم همه بخشها باید برگزیده داشته باشد، آن هم نه مشترک، بلکه یکنفر بهعنوان برنده نهایی انتخاب شود، چون بهنظر من بهترین داوری این است که هر جایزه یک برنده داشته باشد تا آن برنده بتواند جایزه کامل را بگیرد. اما من حق یک رأی دارم و با اطمینان میگویم در عدم انتخاب برگزیده نه ارشاد و نه بنیاد ادبیات داستانی دخالتی نداشتهاند و این مسأله رأی مطلق داوران است که بنیاد به نظر داوران احترام گذاشته است.
پس فقط یک مسأله وجود دارد؛ آن هم این است که ادبیات ما به شرایطی رسیده که به داوران مجالی نمیدهد تا اثر برگزیده انتخاب کنند.
به هرحال کتابها به اقتضای همان سال باید بررسی شوند. کتابهای این دوره که مورد داوری قرار گرفتند و آثار منتشرشده سال ۹۵ بودند، هم کتابهای خوب و هم کتابهای بد بودند و در همه بخشها آثاری بودند که استحقاق برگزیده شدن را داشته باشند، اما همانطورکه گفتم داوران وسواس به خرج دادند.
فکر میکنید اینهمه سختگیری لازم است؟
سختگیری و وسواس لازم است، اما نه برای انتخاب اثر در یک جایزه، بلکه این وسواس باید برای نقد یک اثر خرج شود. ما داوران در مقام منتقد نیستیم. من ضمن احترام و استقلال به رأی داوران همه بخشها اعتقادم این است که در هر بخش بهترین اثر انتخاب شود و باید تقدیریها بهعنوان برگزیده معرفی میشدند. اما به هرحال باید به نظر داوران احترام گذاشت. ضمن اینکه بنیاد هم نخواسته است در رأی داوران دخالت کند. داوران هم افرادی هستند که نمیتوان نظر و عقیدهای را بر آنها تحمیل کرد.
با مطالعه آثار، مسیر ادبیات ما را در سال گذشته چطور ارزیابی میکنید؟
وضع ما در ادبیات خوب است. تعداد نویسندگان جوان زیاد است و آثار خوبی نوشته میشود. ایدههای خوبی هم وجود دارد، اما دو آسیب ادبیات و نویسندگان جوان ما را تهدید میکند؛ جوانان نویسنده ما باید آموزش ببینند. آموزش به اینمعنا نیست که هرکس سر کلاس داستاننویسی بنشیند، داستاننویس میشود، بلکه معتقدم کسانیکه مینویسند باید نوشتههایشان را به آدمهای مسلط نشان دهند و معایب را بپرسند و دوم این است که نویسنده بیش از هرکسی نیاز به تجربه کردن دارد و در بسیاری از آثار داستانی که منتشر شده است، جای پای تجربه را نمیبینم. داستانها را که میخوانیم متوجه میشویم جهان داستانی نویسندگان ما کوچک و سادهشده است، پیچیده و عمیق نیست و رفع این مسأله نیاز به کسب تجربه نویسنده دارد.
نظر شما