قدس آنلاین-حوادث را یا می توان متاثر از اتفاقات اجتناب ناپذیر و پدیده های طبیعی دانست و یا معلول اهمال و خطای انسانی. به همین دلیل پس از اهتمام جدی برای پیشگیری از وقوع حوادث آنچه باید مد نظر قرار گیرد مدیریت بحران و چگونگی مواجهه با این رخدادهاست.
آنچه جامعه را در هنگام بروز چنین مسائلی بیش از آسیب های مالی دچار آسیب می سازد قضاوت ها و برداشت های عجولانه ای است که به دلایل مختلف انعکاس یافته و ضمن متاثر ساختن فضای روانی جامعه، به روح بدبینی، یاس و خود کم بینی در میان گروه های مختلف اجتماعی دامن می زند.
حال آنکه در مواجهه با پدیده هایی اینچنینی خواه متاثر از حوادث طبیعی و یا برخاسته از عوامل انسانی؛ آنچه اهمیت می یابد تحلیل دقیق تمامی زوایای اینگونه رخدادها از سوی متخصصانی است که در فراغی لازم و فارغ از حب و بغض های جناحی و غیر آن به بررسی علل و عوامل وقوع آن می پردازند که در غیر اینصورت پس از وقوع هر رخداد باید انگشت ناصواب اتهام را به سوی جبهه مقابل نشانه گرفت.
چنانکه در حوادثی همچون زلزله کرمانشاه، پلاسکو و کشتی سانچی هر یک از گروه های سیاسی کوشیدند با محکوم نمودن دیگری رقیب را از میدان کارزار بیرون کنند.
این مهم؛ تایید همان نکته ای است که چندی پیش رهبر معظم انقلاب؛ حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به مشکلات و خسارت های پدید آمده در اثر سیل و گرد و غبار در مناطق جنوب کشور بر آن تأکید کردند. ایشان با انتقاد از برخی که بهجای حل مسئله ریزگردها، مسئولیت آن را متوجه گذشتگان میکنند، فرمودند:"درست است که برخی مسائل به چارهاندیشیهای بلندمدت احتیاج دارد اما این حرف که وضعیت فعلی نتیجه بی فکری گذشتگان است، کافی نیست و مشکلی را حل نمیکند و چند صباح دیگر نیز دیگران همین قضاوت را درباره ما خواهند کرد که چرا برای علاج مشکل مردم کاری انجام نشد.
باید این سختیها را در زندگی مردم لمس، و برای علاج آن ها فکر، کار، تلاش، همدردی و همدلی کرد. "
حادثه دیروز و سقوط یک فروند هواپیمای مسافربری در جنوب اصفهان بار دیگر همچون گذشته سوژه شماری از کاربران شبکه های اجتماعی قرار گرفت و سرانجام، آنچه باقی ماند گسترش روح بدبینی و خود کم بینی متاثر از ادعایی است که می کوشد اینگونه القا کند که هر آنچه از ظرف بلا فرو می بارد تنها سهم این مرز و بوم بوده و هست. حال آنکه برای مثال با بررسی تعداد سوانح هوایی منجر به فوت در بین سال های ۱۹۴۸ تا ۲۰۱۸ در کشورهای مختلف دنیا می توان دریافت که از میان کشورهای قربانی اینگونه حوادث؛ آمریکا با ۸۲۱ سانحه فوتی در صدر است. در این فاصله زمانی خطوط هوایی ایران ۴۰ سانحه هوایی فوتی (غیرنظامی) را تجربه کرده است.
خلاصه آنکه پس از فروکش نمودن احساسات عمومی فرصت آن نیز خواهد آمد تا نظام قضایی و کمیته های حقیقت یاب با کنکاش ادله و شواهد کافی چرایی وقوع چنین حوادثی را مورد واکاوی قرار دهند اما پیش از آن باید مراقب بود تا ضمن گرفتار نیامدن در دام قضاوت های عجولانه، سلامت جامعه و نظام اجتماعی به مخاطره نیفتد.
نظر شما