قدس آنلاین-با اینکه اتفاقی جدید است اما بسیاری از ما از آن بهره میبریم و کم کم فرهنگ استفاده از آن، در بین مردم جا باز کرده است. استارتاپها یا کسب و کارهای نوین که در بستر فضای مجازی، ارائه خدمت میکنند طی یکی دو سال اخیر توسعه یافته که نمونه فراگیر آن، تاکسیهای اینترنتی است. اما آیا قوانین هم مطابق با این پیشرفت، تدوین و تصویب شدهاند؟ در گفتوگو با دکتر پرویز کرمی، مشاور معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری به بررسی این موضوع پرداختیم که مشروح آن را میخوانید.
برخی از کارشناسان با توجه به نقاط ضعف استارتاپها، معتقدند آنچه در بستر فضای مجازی اتفاق میافتد، آسیب زاست، شما با این نظر موافقید؟
سوءتفاهمها و عدم آگاهی درباره استارتاپها میتواند به این حوزه ضربه بزند. زمانی جامعه ما موفق میشود که کمک کنیم کمترین آسیب به مردم برسد. اگر مردم احساس کنند که وجود استارتاپها به نفع آنهاست، خودشان از آن حمایت میکنند و اگر استارتاپها باعث آسیب به مردم شود، مردم مایل به رشد آن نیستند. بهترین کمک توسط خود استارتاپها و رسانههای جمعی اتفاق میافتد.
استارتاپها نیاز به قانونگذاری دارند؟
قطعاً اما معمولاً تغییرات در جامعه اتفاق میافتد و بعد برای آن مناسبات، قانون مینویسند. برای موضوعاتی که در حوزه تغییر و نوآوری است، اگر قوانین متناسب با شرایط موجود، تصویب نشود، ممکن است دست و پاگیر هم باشند بنابراین باید متناسب با رشد آن موضوع، قوانین بهروز شوند.
پیوست فرهنگی و اجتماعی استارتاپها چقدر ضرورت دارد؟
من بارها روی این موضوع تأکید کردهام که پیوست فرهنگی و اجتماعی استارتاپها باید دیده شود. نمیتوان موضوعی را در جامعه تغییر داد بدون اینکه به جوانب مثبت و منفی آن فکر کرده باشیم. مدیران استارتاپهای موفق باید کمک کنند ضوابط و قوانینی با نگاه به منافع جمعی، نوشته شود و پیشنهادهایشان را برای رفع مشکلات ارائه دهند چون هر استارتاپی در موضوع خودش، جدید است و شاید مجلس و دولت نسبت به آن اشراف کاملی نداشته باشند. بنابراین استارتاپها هم باید در این زمینه به ما کمک کنند. در نظرگرفتن پیوست فرهنگی و اجتماعی در سیاستگذاری کلان ضرورت دارد و برای اینکه نگاه دولت و نهادهای حاکمیتی هم به موضوع استارتاپها نزدیک باشد، ذینفعان هم باید درباره اثرات فرهنگی و اجتماعی آن استارتاپ، پای کار بیایند مثلا در مورد تاکسیهای اینترنتی، مجادلات و منافشات زیادی در کشورهای دیگر داریم، هنوز هم در آمریکا، بین تاکسیهای اینترنتی نیویورک و تاکسیهای قدیمی مناقشاتی وجود دارد، در هندوستان، سنگاپور و آرژانتین هم همینطور. برای اینکه از این مناقشات دور بمانیم باید نقاط قوت و ضعف و پیشینه مطالعاتی مان در این زمینه، بیشتر شود.
آیا انحصاری شدن برخی استارتاپها در یک حوزه، باعث نمیشود که فقط بخشی خاص از آن موضوع منتفع شود؟
اگر منظور از انحصاری شدن این باشد که شرکتی، ایدهای را خودش اجرا کند و باعث شود که هر افزایش و کاهشی را به دلیل انحصاری بودنش، پیاده کند مخالف آن هستیم. ضمن اینکه استارتاپها باید خودشان رشد کنند و از رانت استفاده نکنند، هیچ مرجع دولتی و حکومتی نباید باعث ایجاد رانت شود. البته در فضای استارتاپی، این موضوع بسیار کم اتفاق میافتد چون استارتاپها با کارشان در بازار رقابت، رشد یا افت میکنند. دولت و مجلس هم باید قوانینی در این زمینه داشته باشند تا از انحصاری شدن برخی استارتاپها جلوگیری کنند. در کشورهای پیشرفته قوانین ضد انحصار داریم، اگر استارتاپ یا شرکتی آنقدر قدرتمند شود که بتواند سایر رقبا را از میدان به در کند، بنابر قوانین، دولت میتواند بر آنها نظارت داشته باشد.
استارتاپهای حمل و نقل، تقلیدی از نمونههای خارجی است. آیا نیازمند استارتاپهای بومی هستیم؟
وقتی ایدهای به ذهن شما میرسد همزمان ۷۵ نفر در دنیا دارند روی آن ایده، فکر میکنند بنابراین ایدهها قابل زندانیشدن نیستند و ایدهای که به ذهن شما میرسد، همزمان دهها نفر دارند روی اینکه چطور به محصول تبدیل شود، فکر میکنند در این بین، کسی موفق است که آن ایده را زودتر و بهتر تبدیل به عمل کند. ایده تاکسیهای اینترنتی یا «اُور» چند سال است که در کشورهای دیگر وجود داشت ولی مهم این است که کسی آن را در داخل کشور، اجرایی و بومیسازی کند. بسیاری از ایدهها در کشورهای دیگر وجود دارد و میتوان آنها را به کشور آورد. بساری از استارتاپها در ایران، کپی از کشورهای خارجی است که بومیشده و تعداد زیادی استارتاپ هم وجود دارد که با فضای کسب و کارهای ایران، ایجاد شده است و شاید در خارج از کشور، آن ایده قابل اجراشدن نباشد. البته ایدههای کپی شده، بیشتر از استارتاپهایی است که نو هستند.
نظر شما