قدس آنلاین-شیوههای تربیتی والدین در خانه، آثار مستقیم خود را در مدرسه و جامعه نشان میدهد. فرزندان ما نتیجه تربیتی هستند که ما، خواسته و ناخواسته در محیط خانه به اجرا میگذاریم. مرحله بعد، تربیت فرزندان در مدرسه و جامعه است، اما همه کارشناسان، متفقالقول میگویند که اولین و مهمترین واحد تربیتی کودکان، خانه و محیط خانواده است.
اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی، دستورات دقیق و بسیار جامعی درباره تربیت فرزندان دارد. به مناسبت روز امور تربیتی و تربیت اسلامی با دکتر فاطمه الله دادی، عضو هیئت اندیشهورزان قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش و مدیر «دبستان مشکوة» مشهد گفتوگو کردهایم.
* خانم الله دادی! شما به عنوان یک مدیر و در واقع یک معلم که رفتارهای دانشآموزان را از نزدیک میبینید و رصد میکنید و روزانه با این رفتارها درگیر هستید، مهمترین مشکل تربیت خانوادگی را در کجا میبینید؟
بسیار پرسش مهمی است؛ من در مدرسه مراجعات زیادی دارم و دانشآموزان و خانوادههای زیادی مراجعه میکنند. ما برای بسیاری از مشکلات، پرونده تربیتی و آمار و نمودار هم داریم و باید تأکید کنم چیزی که الآن عرض میکنم، نتیجه مطالعات میدانی و آماری ماست. والدین باید نسبت به شیوههای تربیتی خود دقیق شوند و آن را بررسی کنند. آیا این شیوهها براساس آموزههای قرآنی و دینی ماست؟ ترس دانشآموز ما نتیجه چیست؟ اعتماد به نفس نداشتن دانشآموز نتیجه چیست؟ امروز یکی از بحرانهای بزرگ کودکان ما «ترس» و «نبود اعتماد به نفس» است که خانوادههای زیادی به مطب روانشناسان و مشاوران مراجعه میکنند تا این مشکلات فرزندشان را حل کنند. من با برخی از این کودکان ساعتها نشستهام و گفت و گو کردهام. ضعف بچهها، پرگویی آنها، ترس آنها، وابستگی آنها، بزهکاری آنها، بداخلاقی بچهها، عدم تعاملشان با جمع و... بیشترین و بزرگترین دلیلش «عادت نادرست تربیتی» است که ما از پدران خود گرفتهایم و همان را بی کم و کاست در خانواده امروزی اجرا میکنیم. براساس نظر روانشناسان، عادتها، شخصیت دوم انسان را شکل میدهند و از این منظر باید خیلی مراقب عادتهای خود باشیم.
پدر و مادرِ اهل نماز و روزه، پدر و مادر اهل تهجد! دقت کنید که براساس احادیث، افضل عبادات، ترک عادتهای بد و نادرست در محیط زندگی است. پس اگر زشتیهای رفتاری و اخلاقی در محیط خانواده داریم باید آن را هر چه سریعتر ترک کنیم. گاهی متأسفانه والدین از کلمات زشت و رکیک در محیط خانواده استفاده میکنند و بعد ما این کلمات را در سخنان دانشآموز در مدرسه میبینیم و وقتی بررسی میکنیم میگوید پدرم در خانه اینطوری حرف میزند. عادت به بیان کلمات مستهجن و گویشهای زشت، عادت به کتک زدن، عادت به فریاد زدن، اگر در محیط زندگی ما باب شود، تبدیل به شخصیت دوم خودمان و فرزندانمان میشود و اصلاح این شخصیت؛ دشوار و زمانبر خواهد بود و گاهی هم شاید تا آخر عمر فرد، ادامه یابد.
* با توجه به تجربه طولانی شما در محیط آموزشی و ارتباط با دانشآموزان، چه توصیهای به والدین دارید؟
اینکه پدر در برابر فرزندانش در خانه به مادر توهین کند، هرگز یک رفتار علوی نیست. اینکه مادر با زبان تند و اهانتآمیز در برابر چشم بچهها با پدر خانواده حرف بزند اصلاً یک رفتار زهرایی نیست. اینها عادتهای نادرستی است که متأسفانه حتی در خانوادههای مذهبی ما هم دیده میشود.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) به امام حسن میفرمایند: «حسن جان! زبانت را به کلمات زیبا عادت بده. زبانت را به استغفار و خودت را به سخا و بخشش عادت بده». اگر این زیباییها تبدیل به «عادت» شود، تبدیل به شخصیت دوم ما و ملکه اخلاقی فرزندانمان خواهد شد. شما اگر میبینید بیان رفتارهای بزرگان مثلاً ائمه معصوم(ع) یا علمایی مانند آیتالله بهجت روی ما اثر مثبت میگذارد به این دلیل است که این رفتارهای نیک در وجود آنها تبدیل به عادت شده است. پس ما هم باید تلاش کنیم که اصلاح عادتهای نادرست و نهادینه کردن عادتهای نیکو را از محیط خانواده آغاز کنیم و باور داشته باشیم که این تغییر رفتارها، آثار عمیقی بر شخصیت فرزندانمان خواهد داشت.
* تربیت در دیدگاه اسلام تحت چه چارچوب کلی باید انجام شود؛ یعنی اگر بخواهیم یک راهبرد یا یک نقشه راه برای تربیت اسلامی بیان کنیم، این راهبرد چیست؟
یکی از صفات خداوند متعال «ربّ» بودن ذات اقدس الهی است که ترجمه فارسی آن «پروردگار» است. «ربوبیت» یعنی برطرف کردن موانع، مهیا کردن شرایط برای حرکت در یک مسیر سلامت و صراط مستقیم که باید یک نگاه جامع به آن داشت. تنها انجام برخی واجبات و ترک برخی محرمات در این مسیر کافی نیست. به طور خلاصه آن راهبردی را که مد نظر شماست میشود این طور بیان کرد که تربیت از دیدگاه اسلام یعنی «حرکت در مسیری که از خداست، در خداست و به سوی خداست». بنابراین ما باید در تربیت فرزندان و دانشآموزانمان هم همین راهبرد و همین مسیر کلی را در نظر داشته باشیم و سپس برای جزئیات آن برنامه ریزی کنیم. با چنین نگاهی، امر تربیت به یک امر مقدس تبدیل میشود.
* به نظر شما چرا امروز مقوله «تربیت فرزند» مورد بیتوجهی و بیمهری خانوادهها قرار میگیرد و از اهمیت راهبردی این موضوع برای جامعه غفلت میشود؟
پاسخ شما را با بیان یک روایت از امام سجاد(ع) عرض میکنم. در زمان آن بزرگوار برای ایشان خبر آوردند که عدهای از افراد درباره فرزندان خود دیدگاه منفی و خاصی دارند و میگویند که: «بِئْسَ الشَّیْءُ الْوَلَدُ»؛ یعنی فرزند چقدر چیز بدی است، «إِنْ عَاشَ کَدَّنِی» اگر زنده باشد، باعث رنج و زحمت ماست «وَ إِنْ مَاتَ هَدَّنِی» و اگر بمیرد، باعث غصه و محدودیت ما میشود. حضرت در پاسخ فرمودند که نه این طور نیست! باید بگویید: «نِعْمَ الشَّیْءُ الْوَلَدُ» یعنی فرزند چقدر چیز خوبی است! چرا؟ چون «إِنْ عَاشَ فَدَعَّاءٌ حَاضِرٌ» یعنی اگر زنده باشد، یک دعای آماده و لحظه به لحظه برای ماست. منظور حضرت این است که فرزندی که تربیت نیکو دارد و دعای خیر جامعه بدرقه راه اوست، این دعا و خیرات را به والدین خود هم منتقل میکند. «وَ إِنْ مَاتَ فَشَفِیعٌ سَابِقٌ» و اگر هم از دنیا برود، شفاعت کننده پدر و مادر است.
بنابراین متأسفانه برخی خانوادهها چون نگاه الهی و تربیتی به فرزند ندارند و دیدگاهی صرفاً مادی به فرزند دارند و گاهی حتی محبت آنها هم یک محبت مادی است، از مقوله مهم «تربیت» غافل میشوند و گمان میکنند که وظیفه آنها تنها تأمین نیازهای مادی فرزند است در حالی که باید دقت کرد مهمترین کار و وظیفه الهی ما به عنوان پدر و مادر، تربیت فرزند است.
* جالب اینجاست که اتفاقاً بیشتر این والدین هم بسیار دوست دارند که فرزند آنها از تربیت الهی و انسانی خوبی برخوردار باشد!
بله دقیقاً؛ اما توجه نمیکنند که فرزند آنها یک امانت الهی است که مانند لوح سپید و پاکیزهای تحویل آنها میشود و این والدین هستند که نقشهای خود را خواسته و ناخواسته و گاهی با ناآگاهی و غفلت، بر روی این لوح سپید حک میکنند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «کُلُّ مَولودٍ یُولَدُ علی الفِطرَةِ، و إنّما أبَواهُ یُهَوِّدانِهِ و یُنَصِّرانِهِ» یعنی هر مولودی بر فطرت توحیدی به دنیا میآید و این پدر و مادر او هستند که او را یهودی و نصرانی بار می آورند. پس اینکه ما فقط «بخواهیم» فرزندمان خوب تربیت شود، کافی نیست بلکه باید برای آن سرمایهگذاری و برنامهریزی میکنم و خود ما هم عملی انجام دهیم که مطابق با این خواسته ماست.
اینکه امروز مادر دانشآموز کلاس ششمی مراجعه میکند و از رفتار فرزندش گلایه و ابراز ناراحتی و نگرانی میکند، دلیلش چیست؟ دلیلش این است که برای تربیت او وقت نگذاشته و سرمایهگذاری نکرده است. دلیلش این است که رفتارهای او و همسرش در خانه مناسب نبوده و این کودک، الگوی خوبی در خانه که اولین واحد و ساختار تربیتی فرزند است، ندیده است. به قول شاعر، «چون نیک نظر کرد پَر خویش در آن دید». وقتی که خوب نگاه میکنیم، میبینیم این فرزند دارد، دقیقاً رفتارهای نادرست پدر و مادرش را تکرار و باز تولید میکند.
نظر شما