قدس آنلاین-امام جماعت مسجد ابوالفضلیها میگوید: گاهی اوقات فاصله خانه تا مسجد را که کمتر از هفت قدم است بیشتر از یک ساعت طول میکشد که بپیماید، چون این مسجد نقطه پیوند اهالی محله شده و خانه دوم آنها محسوب میشود و او در این مسیر پاسخگوی بسیاری از مراجعات مردم است.
مسجدی که میخواهد نسلی مهدوی و منتظر را در دامن خود پرورش دهد؛ به روی مردم آغوش گشوده است؛ مسجدی در کوی شهید آقا مصطفی خمینی مشهد.
حجت الاسلام حجت رنگ آمیز طوسی، طلبه جوان ۲۸ساله این مسجد، در گفت و گو با خبرنگار ما تأکید میکند: مسجد باید غیر از جایگاه خویش به عنوان محل نیایش پروردگار با استفاده از پایگاه مردمی خویش، عمیقترین تلاشها را در جهت حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی داشته باشد.
منتظر بودجه از جایی نیستیم
وی میافزاید: در چشم اندازی که برای مسجد ابوالفضلیها و محله ترسیم کردهایم؛ هفت کار گروه «قرآن و عترت»، «رسانه»، «طب و سلامت»، «کودک و نوجوان»، «جوان و خانواده»، «علم و هنر» و «خیریه» وجود دارد که هر کدام محور اصلی برای اجرای برنامههای گوناگون در بخش خودشان هستند، مثلاً مهد رویش مربوط به بخش کودک و نوجوان ما میشود، تمام این ساختار به شیوهای سازماندهی شده که وابسته به شخص نیست، یعنی اگر یک نفر حذف شود یا برود، این سیستم به کار خودش ادامه میدهد.
وی با بیان اینکه در اجرای برنامهها به جایی تکیه نمیکنیم و منتظر بودجه از جایی نیستیم، میافزاید: اگر جایی پول نیاز است از مشارکت مردم استفاده میکنیم و گاهی از مردم قرض میگیریم، برای راه اندازی مهد همین کار را کردیم، یکی خانهاش را با رهن مناسبتر در اختیار گذاشت، یکی با هزینه کمتر پرده و لباسهای بچهها را دوخت، یکی وسایل چوبی را ساخت و دیگری برای نقاشی ساختمان کمک کرد.
حجت الاسلام طوسی از نقش این مسجدِ محوری در پرورش نسلی مهدوی سخن میگوید و معتقد است: در کار فرهنگی اجتماعی که منجر به تربیت نسلی منتظر میشود، باید همه جانبه نگر باشیم و همه طیفهای محله را با هم ببینیم چون همه قشرها روی هم تأثیرگذارند، وگرنه کار فرهنگی ما کاریکاتوری میشود؛ یک بخش پررنگ و بزرگ میشود در حالی که بقیه بخشها همگام با آن رشد نکردهاند، باید بگویم که مهمترین مرحله در پایه گذاری فکری انسان، دوران کودکی است که با راه اندازی «مهد رویش نسل مهدوی» میخواهیم به آن دست پیدا کنیم.
وی میگوید: متأسفانه این طور جا افتاده که کار فرهنگی را میشود به راحتی با سادهترین کارها در حد آموزش قرآن به بچهها از سر باز کرد و بی کیفیت انجامش داد، ولی ما تلاش داریم سطح کار فرهنگی را پایین نیاوریم، مثلاً در مهد رویش از بهترین امکانات استفاده کردهایم، در عین حال هیچ شخصیت کارتونی خارجی نداریم، فضاسازی طوری انجام شده که پشت هر نمادی یک مفهوم مذهبی باشد، و بچهها طی حضورشان کم کم با آنها آشنا و از مضامین پنهان آنها نیز آگاه میشوند. حتی روی کیف بچهها با نوشته «من سرباز امام زمان هستم» حرف برای گفتن داریم، از مسائل سخت افزاری که بگذریم، در بخش نرم افزاری سیستم تربیت اسلامی سر لوحه کار مربیان قرار دارد.
برنامههای فرهنگی برای مادران
وی میافزاید: این طور نیست که فکر کنید لابد بچهها با روش قدیمی تربیت میشوند، هر چند برخی والدین این کار را میکنند، ما معتقدیم که والدین و سیستم آموزشی در مقاطع مختلف باید فرزندان جامعه را برای آینده که جامعه اطلاعاتی و رسانهای است تربیت کنند، فرزندانی که تربیت اسلامی شدهاند و رسانه را میشناسند در مواجهه با آن دچار آسیب نمیشوند.
وی میافزاید: با پایگاه بهداشت محله هماهنگ شدهایم، تا خانمهای باردار ضمن مراقبتهای بهداشتی، از برنامههای فرهنگی نیز بهره مند شوند، که به آنها میآموزد از نظر اسلامی چه مراقبت هایی باید داشته باشد که پایه گذاری وجودی کودک به درستی انجام شود. از ۳سالگی تا ۶سالگی این مراقبتها در مهد ادامه پیدا میکند و بعد از آن پیوند بین مسجد و مدرسه را داریم و ما با فرزندان محله در کسوت دانش آموز همراه هستیم، همه آنها را میشناسیم و در مسجد برایشان برنامه داریم، به عبارتی در محله ما هر کودکی به موازات این که رشد میکند از یک کارگروه به کار گروه بعدی منتقل میشود و همچنان در ادامه پیوند او با مسجد برای تعالی او تلاش میکنیم.
«باشگاه دختران حوا» و «کافه کتاب» پسران
وی ادامه میدهد: به دنبال آن همه جانبه نگری که گفتم در بخش جوان و خانواده «باشگاه دختران حوا» را پی ریزی کردهایم تا چتر بزرگی برای گردهم آوردن همه دختران محله باشد، همین برنامه را در قالب «کافه کتاب» برای پسرها داریم تا به جای اینکه سر کوچه بایستند، بیایند در «کافه کتاب» در ازای مطالعه، قهوه و چای رایگان بنوشند، مشاوره تحصیلی بگیرند و... در نهایت به جای اینکه به سمت آسیب بروند، از حمایتهای اجتماعی که ما از آنها داریم، بهره بگیرند.
وی میافزاید: در این رفت و آمدها به شناسایی استعدادهای جوانان محله مشغولیم، برای نمونه شرایطی فراهم کردیم تا یکی از پسران فعال مسجدی که علاقه زیادی به تئاتر داشت در کلاسهای آموزشی مربوط شرکت کند البته به شرطی که هنرش را در خدمت مسجد و ارزشهای اسلامی قراردهد، همین جوان بعد از آموزش در مناسبتهای مختلف به همراه خودم و گروهی که علاقهمند به این کار هستند، برای مردم تئاتر اجرا میکنیم، مثلاً در یک سری از نمایشنامهها هنگام منبر بعد از نماز، در حالی که من در حال صحبت هستم یک شبهه و سؤال درباره موضوع صحبت آن شب مطرح و پاسخ داده میشود، هم مردم از منبر لذت میبرند، هم فرزندان هنرمند محله برای حضور در این نمایش با شوق به مسجد میآیند و هم من به عنوان امام جماعت یک مسئله را به زبان هنر برای مردم باز کردهام، معتقدم نیازمندیم هنرمندان ما بچه هایی باشند که از مسجد به وادی تئاتر و سینمای کشور وارد شوند، اینها همان سینماگران ارزش مداری میشوند که اکنون کشور به وجودشان نیازمند است.
وی میگوید: اما در بخش رسانه افزون بر اینکه دنبال افزایش سطح سواد رسانه هستیم، به کارهای ساده و تأثیرگذاری پرداختیم؛ مثل «سینمای ارزشی» در مسجد، که با پخش فیلم، ما را به بسیاری از اهداف تربیتی و اجتماعی نزدیک کرده است.
طوسی میگوید: در بحث طب اسلامی عرضه محصولات سالم را در فروشگاههای محله دنبال میکنیم تا اگر در صحبتها مردم را ترغیب به استفاده از این مواد میکنیم در دسترس مردم هم باشد.
وی با اشاره به استفاده از ظرفیت نخبگان محلی تأکید میکند: در محله اسامی همه افراد نخبه را داریم. مثلاً یک قاری برجسته کشوری داریم که از او خواستهایم ساعتی از وقتش را برای محله در نظر بگیرد، همچنین یکی از جوانان ما رتبه ۶ حقوق در کشور شده که از او برای حل مشکلات حقوقی مردم و مشاوره کمک خواستهایم. خلاصه اینکه مسجد ابوالفضلیها سخاوتمندانه بر سر اهالی سایه افکنده و میزان مشارکت ساکنان در برنامههای توسعهای محله را افزایش داده و همه در غنی سازی اوقات فراغت، ایجاد فضای فرهنگی، ارائه کمکهای مالی، برگزاری مراسم و جلسات مذهبی، راه اندازی مهد کودک و دیگر برنامههای فرهنگی مشارکت دارند.
نظر شما