قدس آنلاین - گروه استانها - رقیه توسلی: من اما زیاد دیده ام آنهایی که راه پس و پیش شان را گم می کنند و گاهی با حفظ ظاهر و لب گزان، قیمت بالای کتاب های انتخابی شان را پرداخت می کنند! دیده ام که چه جور متفکر و ناشاد از شهر کتاب ها بیرون می زنند...
چرا راه دور... همین روز گذشته با یک لیست کمی تا قسمتی طویل، قدم رنجه می کنم به کتابفروشی... که نمی دانم بگویم از خوش یا بد حادثه از آن طومار، سه جلد را کاشف می شوم و می گذارم روی میز حساب و کتاب.
فیش واریز را اما که بعد از «ناقابل است» می دهند دستم، در خود می شکنم... به سختی لبخندِ نحیفی می زنم و تندی شروع می کنم به پیدا کردن اشتباه در قیمت نهایی.
۱-بودن با دوربینِ کاوه گلستان ۲-حال و هوای عجیب در توکیو ۳-در راه ۴-خودکار ده عدد... و جمع کل که هفتاد ونه هزار تومان قیده شده است!
اشتباهی اتفاق نیفتاده بود. هشتاد هزارتومان، هزینه ای بود که باید پرداخت می کردم.
فرهنگ دوستان و علاقمندان کتاب اگر چه می دانند کاغذ و عملیات نشر گران است اما کاش کاری کنیم به خاطر جنبه مادی، کسی از قافله خواندن جا نماند و به جای کتابفروشی، سَر از پیتزافروشی درنیاورد. و پاسخ کسی به این سوال که «چرا اهل مطالعه نیستی؟» نشود اینکه، پولش کجا بود!
و اما یک خواهش از مسولین امر؛ شما که در رسانه های دیداری و شنیداری و مکتوب و مجازی و همه جا از مردم می خواهید که کتاب را از سبد خانوارشان حذف نکنند، پس لطفاً بیایید و دستی به سر و روی قیمت تمام شده این کالای فرهنگی بکشید و واقعاً همیار کتابخوان ها بشوید... کاری کنید آن ایرانی که درآمدش چندان هم برفراز خط قرمز نیست، زیر خط مطالعه نماند.
نظر شما