به گزارش قدس آنلاین، آقای رضا برجی، جزو چهرههای شاخصی است که بیش از سه دهه در حوزه جنگ، مقاومت، پیامدهای آن و... با عکسها، مستندها و گزارشهایش فعالیت مستمر داشته و این روزها با دغدغهای که در تمام این مدت او را در این مسیر هدایت میکند، همچنان به ساخت مستند و عکاسی در این حوزه مشغول است.
گاه هدف و دغدغهمندی افراد را به سمتی سوق میدهد که باعث میشود تا نام آنها همواره با بخشی از تاریخ همراه شود، رضا برجی نیز جزو چهرههایی است که از نوزده سالگی عکاسی را در جبههها آغاز کرد و از اواخر سال ۱۳۶۵ به گروه «روایت فتح» پیوست. او در کنار شهید آوینی در حوزه تولید مستند از جبهههای جنگ، آثاری را ارائه داد که جدا از تأثیرگذاری آنها در همان مقطع؛ این روزها نیز جالب توجه هستند. برجی همچنین با حضور در ۱۴ جنگ بینالمللی موفق شد تا آنها را نیز در قاب هنر خود ثبت کند. امروز قرار است طی مراسمی از وی در مجتمع اسوه تقدیر شود.
سی ماه حضور مؤثر در افغانستان
وی در گفتوگو با «صبح نو» ابتدا درباره هدف و انگیزهای که در تمام این سالها باعث شد تا او پا در این مسیر پرفراز ونشیب بگذارد بیان کرد: یکی از اتفاقاتی که برای من در روایت فتح رخ داد، مسیری بود که در این سالها با آن همراه شدم. در آن سالها من از شهید آوینی بسیار یاد گرفتم، او همیشه میگفت که هیچ کاری نکن مگر آن که دغدغهات باشد، در غیر این صورت به جایی نمیرسی، از همین رو در مقاطع گوناگون من دغدغهای که لازم بود به آن پرداخت شود را دنبال کردم، به عنوان مثال درباره جنگ افغانستان از حدود سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۶، فکر میکنم تنها یک فیلم چند قسمتی از تلویزیون پخش شد و بعد از آن دیگر اقدامی صورت نگرفت و گاه تولیدات آرشیوی از کشورهای دیگر را پخش میکردیم، این مسأله باعث شد تا ما به سراغ این موضوع برویم اما بار اول بعد از ۶ ماه که گروهمان را اسیر کردند، چیزی عایدمان نشد و نتوانستیم اثری جز کتابی که از نوشتههایم به جا مانده بود را داشته باشیم. در ادامه مرتضی آوینی بعد از آن شکستی که زحماتمان را ضایع کرد، بازهم خواست تا این موضوع را رها نکنیم و ما نیز داوطلبانه بازهم به سراغ آن رفتیم. به همین دلیل باید بگویم که تمام کارهایی که من در طول این سی و اندی سال انجام دادم دغدغه من بود. یعنی اگر حدود ۳۰ ماه در افغانستان رفت و آمد داشتم به واسطه همین مسأله بود. وی با اشاره به تأثیرگذاری تولیداتی که در آن زمانها میساختند ادامه داد: در همان ایام هر بار که من موضوعی را کار میکردم، بعد از مدتی شاهد رفع آن معضل بودیم، اتفاقی که نشان دهنده تأثیرگذاری فعالیتهایمان بود، آن هم در مقطعی که به دلیل چندپارچگی افغانستان به شدت رفتن به آن کشور دشوار شده بود. با این حال از سال ۶۶ تا الان افغانستان همیشه دغدغه من بود و است چرا که ظلمهای بسیاری به آن شد.
اتفاقاتی که مهجور ماندهاند
برجی در پاسخ به عاملی که باعث شد تا او را به جنگهای گوناگون و مهم دنیا بکشاند نیز گفت: این مسأله نیز به همان صورت بحثبرانگیز برمیگردد، به عنوان مثال در زمان جنگ چچن من دیدم که بعد از یک سال کسی به سراغ آن نرفته و به آن نپرداختهاند، به همین دلیل به دنبالش میرفتم، در کنار این موارد معتقد هستم که درباره بعضی موضوعات مثل لبنان، عراق، بوسنی و... هر چه کار کنند بازهم کم است. او همچنین با اشاره به کشمیر و مرگ مسلمانان آنجا که در زمان حمله به آن پرداخته نشد و کسی دنبالش نرفته بود، افزود: در این میان گفتم که من باید به همه خبر دهم که در این منطقه چه رخ داد و چطور شیعیان کشمیری به شهادت رسیدند. الان نیز به همین ترتیب ما باید در این مناطق حاضر شویم تا بتوانیم مشکلات را بگوییم. این مستندساز در ادامه پیرامون شیوهای که در ساخت مستند در زمان جنگ داشتند و باعث جذابیت کارهایشان میشد، عنوان کرد: شیوه ساخت و پرداخت به این مسائل نیز جزو مواردی است که باید به آن توجه شود، مثلاً در زمان جنگ ما پیش از عملیات دوربین به دست، در بین گروهها حاضر میشدیم و با رزمندگان آنقدر رفت و آمد داشتیم که در زمان عملیات دوربین دیگر برای آنها عادی میشد و بدون بیان جملات کلیشهای، اتفاقات و صحبتها به صورت طبیعی و عینی ثبت و ضبط میشدند نه آن که دوربین شخصیتهایشان را تغییر دهد، به همین دلیل تأثیرگذاری آنها نیز با بقیه کارها تفاوت داشت و دوربین به قول آوینی جزئی از وجود ما بود که حیرانی در حال وقوع را در لحظه ثبت میکرد. در کنار اینها مدیریت و اشراف آقا مرتضی هم جزو نکات اصلی است که تأثیر بسزایی در شکلگیری روایت فتح داشت.
کمبود حضور ایران در رخدادهای بین المللی
کاستی نیروهای رسانهای ایران در مواقع لزوم به نسبت کشورهای دیگر، موضوعی بود که برجی با اشاره به آن گفت: امروز جنگ رسانهها در حال وقوع است و ما از آن عقب هستیم، همین مسأله که حسرت عمیقی را برای من به جا گذاشته در زمان سقوط صدام وجود داشت، مقطعی که از کشوری مثل فرانسه حدود ۱۰۰ خبرنگار تنها در یک هتل حضور داشتند و از ایران فقط یک گروه بود. امروز نیز به همین ترتیب است، در حالی که باید حداقل الان ما باید ۱۰ اکیپ در سوریه داشته باشیم، اما چرا تنها یک جشنواره مقاومت برگزار میکنیم و میگوییم که تنها فیلمهای لبنان، سوریه و عراق را نمایش میدهیم و در بخش دیگری از سال هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
جنگ، امروز ادامه دارد
برجی تصریح کرد: امروز اگر رسانه نباشد ما نمیتوانیم عرض اندام کنیم، اما چرا بعد از این همه سال آقای خامنهای همچنان میگویند که ما از این حوزه عقب هستیم، این مسأله جای تأسف دارد. ما در بحث مدیریت بحران مشکل داریم که طی آن تصمیمگیریهای به موقع اتفاق بیفتد و پراکندگی که وجود را مرتفع کند. در حال حاضر در کنار کشورهایی که با قدرت در حال فرهنگسازی هستند، ما نیز به عنوان رسانه باید فعالتر باشیم، اما هنوز سؤال اینجاست که چرا باید مردم بگویند ما به چه دلیل باید در سوریه و... حضور داشته باشیم، این مشکل رسانه است که نتوانسته مواردی که باید را جا بیندازد و مردم همچنان آگاه نیستند. ما باورمان نمیشود که در جنگ هستیم، اما باید این مسأله را بپذیریم که جنگ رسانهای جدی راه افتاده است و نباید بنشینیم و منتظر فرمان باشیم، فعالان این حوزه باید خودشان اقدام و حرکت کنند.
در دخل و خرج گروهمان ماندهایم
کمبودهایی که در توجه به شخصی مثل رضا برجی همچنان وجود دارد، عنوان دیگری بود که وی دربارهاش بیان کرد: در این باره قصد داشتم که صحبت نکنم اما باید بگوییم که برخیها در جریان باشند. متأسفانه ما در این فضا با مشکلاتی روبه رو هستیم، حتی امسال جای ناراحتی دارد که نمیتوانستیم پول برخیها که با ما کار کرده بودند را در حد دو یا سه میلیون تومان بدهیم، من به همراه آقای محمود جوانبخت که کارهای مشترکی با هم داریم، یکی از دغدغههای اصلیمان این است که این هزینهها را چطور پرداخت کنیم. تمام این موارد مسائلیاند که لازم است تا برای حرکت در این نبرد رسانهای به آن توجه شود و امیدوار هستم که این اتفاق هر چه زودتر رخ دهد. برجی در پایان درباره آخرین کاری که که مشغول آن است، خاطرنشان کرد: این روزها سوژههای بسیاری وجود دارد که من و محمود جوانبخت فعلاً «عراق سرزمین زخمی» را در دست داریم که احتمالاً تا سه ماه دیگر تکمیل میشود.
منبع: صبح نو
نظر شما