قدس آنلاین- رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز گذشته خودشان شرطی را برای ادامه مذاکرات با اروپاییها قرار دادند که در هر توافقی جزو مسلمات است. در هر نوع توافقی بین کشورها که برقرار میشود، قاعدتاً دوطرف باید یکسری تضمین عینی داشته باشند.
که این تضمینها بسته به موقعیت و بسته به طرف مذاکره و بسته به موضوع مذاکره فرق میکند. درباره مسئله هستهای هم زمانی که مذاکرات در سال ۸۲ شروع شد، طرف غربی برای اینکه قبول کند با ما به توافق برسد از کشورمان قولهایی بهعنوان تضمین میخواست.
عنوان این تضمینها را گذاشته بود تضمین عینی (objective gaurantee). در مقابل ما میگفتیم این واژه را باید برای ما باز کنید که منظورتان دقیقا چیست. اما جالب اینکه طرف این کار را نمیکرد. شبیه همین واژه تروریسم که این روزها در FATF میشنویم. غرب هیچگاه این واژهها را باز نمیکند و حاضر نیستند روشن کنند تروریسم کیست و تروریسم چیست تا همیشه بتوانند از این فضای مبهم و کلمات دوپهلو بهنفع خودشان استفاده کنند.
اینکه آقای روحانی و تیمشان مدعی هستند که مذاکره بلدند را باید بیشتر توضیح دهند. باید پرسید دقیقا خروجی شما در این مذاکرات چه بود و در مقابل تضمینهای عینی که دادید، چه تضمینی گرفتید.
اینکه حضرت آقا میفرمایند تضمین عینی به این دلیل است که ما بتوانیم و مطمئن باشیم که طرف مقابل اگر خواست زیر وعدهاش بزند زیر قولش بزند زیر میز بزند ما دچار خسارت نشویم. تامین این خواسته رهبری معظم به هوشمندی تیم مذاکره و مهندسی مذاکرات برمیگردد. ما باید آینده را خوب بتوانیم ببینیم و موقعیتهای خودمان را و موقعیتهای طرف مقابل را خوب بررسی کنیم تا اگر احتمالا اتفاق خاصی افتاد ا حق و حقوقی را که امروز هدف گذاری کردیم بتوانیم دریافت بکنیم. البته این کار بسیار پیچیده است و از عهده هر کسی و هر تیم مذاکره کنندهای برنمیآید، بهویژه افرادی که به مذاکرات شکلی و اصطلاحا فرمالیستی عادت دارند، یعنی نحوه نشستن، نحوه قهوه خوردن، لبخند زدن، جک گفتن یا حتی گریه کردن با هم و کادو به هم دادن و عکس گرفتن را مهمتر از اصل مذاکره میدانند. تیمی که بهفکر عکس مشترک و موضع مشترک است، تا الان موفق نبوده و نمیتواند مذاکرات را ادامه دهد. عملی کردن آن چیزی که حضرت آقا مورد نظرشان هست افرادی حرفهای را طلب میکند که درک دقیقی از منافع ملی، از فرصتها و تهدیدهای ملی داشته باشد، درک دقیقی از آیندهای که کشور و نظام سیاسی قرار است وارد آن شود داشته باشد. مذاکرات باید بهنحوی پیش برود که حتی اگر تیم مذاکرهکننده از صحنه سیاسی کنار رفت نتیجه آن مذاکرات پابرجا باشد. این محقق نمیشود مگر با گرفتن تضمینهای عینی و عملی.
تیم مذاکرهکننده باید قبل از مذاکرات، شخصیت و موقعیت طرف مقابل را دقیقا آنالیز کرده باشد تا بتواند موقعیتهایی که در آینده و زمانی که این تیم نیست اتفاق بیفتد را ببیند و براساس آنها تصمیم بگیرد. نه اینکه قراردادی امضا شود که اگر اوباما و کری رفتند و ترامپ آمد، بخورد زمین. در همان ابتدای مذاکرات حضرت آقا تأکید داشتند، توافق باید در کنگره آمریکا هم تصویب بشود که صدنفر مثل ترامپ هم نتواند زیر میز بزند، اما این اتفاق نیفتاد.
این تیم با این نگاهی که بر آن حاکم است بضاعت ادامه مذاکرات را ندارد. اولین قدم این است که همهچیز عینی شود. تضمینها و قولو قرارها باید عینی شوند. این بازیها باید عملیاتی بشود. برای آنهم تیم مذاکرهکننده، نیازمند انباری از تجربه و انباری از تخصص و انباری از هوشمندی و درایت و درک دقیق نسبت به سیاستهای کلی است. ایمان و اعتقاد به آرمانها و شناخت مسیری که طی شده و مسیری که باید طی شود از الزامات تیم مذاکرهکننده است. روحیه حاکم بر تیم مذاکره کننده باید متناسب با انقلاب اسلامی و پارادایم ولایت عوض شود. در پارادایم لیبرالیسم نمیتوان موفق بود.
پشینهاداتی هم برای تضمینهای عملی که تیم مذاکرهکننده میتواند بگیرد وجود دارد که امکان گفتن آن در رسانهها نیست و باید در جلسات واقعی و حضوری مطرح شود.
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۲
کد خبر: 599583
تیمی که بهفکر عکس مشترک و موضع مشترک است، تا الان موفق نبوده و نمیتواند مذاکرات را ادامه دهد. عملی کردن آن چیزی که حضرت آقا مورد نظرشان هست افرادی حرفهای را طلب میکند.
منبع: روزنامه قدس
نظر شما