قدس آنلاین، اردنی ها در هفته های اخیر بارها اعلام کرده اند که «اردن، فلسطین نیست و نخواهد شد» تا حق «وصایت خاندان هاشمی بر اوقاف و اماکن مقدس قدس» را به عنوان مطالبه ای تاریخی گوشزد کنند، اما اسرائیلی ها و آمریکایی ها قانع نشده اند و سفرهای اخیر برای اقناع اردن به «معامله قرن» در همین راستا است.
«جرد کوشنر» داماد و مشاور رئیس جمهوری آمریکا که پیشتر گفته بود، وصایت و سرپرستی قدس و هر آنچه در آن است، منحصرا به اسرائیل تعلق دارد، روز سه شنبه گذشته 24 ساعت پس از سفر «بنیامین نتانیاهو» به امان، وارد پایتخت اردن شد تا رونمایی جدیدی از قرارداد قرن و مذاکره ای دوباره بر سر قدس داشته باشد.
ساعاتی پیش از سفر کوشنر و «جیسو گرینبلات» نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سفری سریع به امان رفت تا بعد از ناآرامی های اخیر اردن و اعمال فشارها بر این کشور نظر دوباره شاه اردن را درباره طرح سازش جدید خاورمیانه موسوم به معامله قرن جویا شود.
بند اصلی و اسم رمز تلاش اسرائیلی ها، تصاحب کامل قدس در قبال اعطای امتیازاتی دیگر به اردن به ویژه در کرانه باختری است، دیگر صحبت بر سر انتقال سفارت اسرائیل به قدس یا حتی تقسیم آن به دو بخش شرقی و غربی نیست، بلکه آن چیزی است که کوشنر مشاور ترامپ بر آن تاکید کرده و گفته بود، تمام قدس با هر چه در آن است، به اسرائیل تعلق دارد.
چه چیزی قرار است به اردن برسد و ما به ازای دریافتی امان در قبال چشم پوشی از تولیت قدس چه خواهد بود. هنوز مشخص نیست و شاید سفر 'ملک عبدالله' دوم شاه اردن به آمریکا در همین راستا باشد، هر چند گمانه هایی درباره الحاق کرانه باختری رود اردن به کشور اردن یا کمک های اقتصادی جدید به این کشور از سوی برخی کشورهای غربی و عربی و حتی احتمال تغییر نام این کشور به «المملکة الفلسطینیة الهاشمیة» یا «پادشاهی هاشمی فلسطین» مطرح شده و گفته می شود، این نام قرار است هم به نوعی رضایت خاندان هاشمی اردن درباره ادامه پادشاهی آن کشور بر سرزمین جدید را تضمین کند و هم نقشه فلسطین جدید را ترسیم کرده باشد، اما این گمانه ها محل تردید است.
تا اینجای کار، آنچه اثبات شده، این است که معامله قرن یک توافق دوجانبه بین اسرائیل و اردن یا حتی سه جانبه با دخالت و کارگردانی آمریکا نیست بلکه قرار است مختصات جدیدی را از منطقه خاورمیانه ترسیم کند و به همین نسبت، بازیگران متعددی را وارد معادله جدید خاورمیانه ای کند. حتی روزنامه «معاریو» رژیم صهیونیستی نوشت که همزمان با سفر محرمانه نتانیاهو به اردن، 'محمد بن سلمان' ولیعهد سعودی نیز به امان رفت و در جلسه ای با نخست وزیر رژیم اشغالگر و شاه اردن شرکت کرده است.
سفر روز بعد کوشنر داماد «دونالد ترامپ» به اردن و از آنجا به عربستان، مصر و قطر درهمین چارچوب انجام شد.
رسانه های صهیونیستی گزارش دادند که کوشنر در این دوره گردی منطقه ای تلاش کرد کشورهای عربی را متقاعد کند که میلیاردها دلار به بازسازی غزه اختصاص دهند، اما چرا آمریکایی ها به فکر بازسازی غزه افتاده اند. آیا رویکرد واشنگتن درباره «حماس» تغییر کرده است. بازگشایی گذرگاه «رفح» در مرز غزه از سوی مصر نیز در همین قالب قابل ارزیابی است.
تغییر دیدگاه آمریکایی ها فقط به غزه محصور نمانده است. دو خبر دیگر، شاید بتواند پازل یارگیری های جدید منطقه ای برای تسهیل توافق قرن را واضح تر کند: 1- تبرئه «شیخ علی سلمان» رهبر «جمعیت الوفاق» بحرین از اتهام همکاری اطلاعاتی با قطر و درخواست آمریکا برای آزادی فوری وی و2 - اسقبال و تمجید آمریکا از تلاش عربستان برای میانجیگری و تمدید آتش بس بین طالبان و دولت افغانستان. هر دو خبر بعد از دیدار کوشنر از عربستان و قطر منتشر شد، خبر اول در شبکه «الجزیره» قطر و خبر دوم در روزنامه «عکاظ» عربستان سعودی.
اعلام مفاد معامله قرن می تواند واکنش های تندی را به ویژه درباره اشغال کامل قدس برانگیزد. برای بسیاری از ناظران این سوال مطرح شده که چرا آمریکا یکباره به مظلومیت غزه و ضرورت رسیدگی به اوضاع انسانی و زیرساختی آن اندیشیده و دست به کار شده است. پاسخ تقریبا مشخص است، آمریکا و طرف های منطقه ای می خواهند در پوشش اقداماتی انسانی برای غزه به فلسطینیان و به طور خاص، جنبش مقاومت حماس، حق السکوت یا پیش پرداختی را البته از جیب کشورهای عربی بپردازند تا واکنش های فلسطینی را تا حدی مهار کنند.
آیا تبرئه شیخ علی سلمان رهبر الوفاق بحرین و درخواست آمریکایی ها برای آزادی فوری وی و نیز آمادگی عربستان برای میانجیگری بین طالبان و دولت افغانستان و استقبال واشنگتن از این اقدام نیز در چارچوب همین برنامه مهار و کم کردن هزینه ها و پس لرزه های معامله قرن با اعطای باج با گرفتن زهر واکنش ها و حساسیت ها به طرح جدید کاخ سفید صورت می گیرد. زمان، پاسخ این سوالات را روشن خواهد کرد.
معامله قرن و تاثیرات آن فراتر از آن چیزی است که در رسانه ها دیده و خوانده می شود و بازیگران دخیل در توافق به علت حساسیت شدید آن در منطقه ملتهب خاورمیانه بیش از چیزی است که تاکنون دیده شده و می توان آن را جراحی جدید منطقه برای زایش معادلات و موازنه قوای جدید نامید.
سال 2006 و پس از حمله اسرائیل به لبنان «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه وقت آمریکا در یک کنفرانس خبری در بازگشت از اسرائیل و در پاسخ به یک پرسش درباره تلفات جانی، صدمات انسانی و حجم گسترده ویرانی در لبنان گفت: «این جنگ در لبنان و پیامدهای آن، دردهای زایمان خاورمیانه جدید هستند»، خاورمیانه جدید با وجود دردهای زایمان ادعایی متولد نشد، ظاهرا زمان سزارین و تقلایی دیگر برای تولد آن با تیغ معامله قرن فرا رسیده است، اگر این نوزاد مرده به دنیا نیاید.
منبع: خبرگزاری ایرنا
انتهای پیام/
نظر شما