رکن، اساس و پایهای که بانوان مسلمان در جهان به آن ممتاز هستند و کرامت و شرافتی که به آن افتخار مینمایند، رکن اصیل حجاب است؛ همان اصلی که دشمنان اسلام به اهمیت آن تا آنجا پیبردهاند که یکی از نخستوزیران اسبق انگلستان در نطقی به صراحت میگوید: «مادامی که کعبه، قرآن و حجاب در جوامع اسلامی باشد، ما نمیتوانیم سیادت و آقایی خود را داشته باشیم. باید قرآن را بسوزانیم، کعبه را از بین ببریم (که وهابیت را برای رسیدن به همین هدف به عربستان آوردند) و عفّت و حجاب را از بانوان مسلمان بگیریم.»
از همین رو امان الله خان را در افغانستان آوردند که مردم افغانستان مجالی برای پیادهکردن نقشههای استعماری به وی ندادند. کمال آتاتورک در ترکیه روی کار آمد که منجر به حکومتی سکولار شد و در ایران نیز رضاخان را علم کردند تا ریشه دین را از جوامع اسلامی بخشکاند؛ اما پس از یکصد و پنجاه سال، تلاش سیاستهای استعماری در حجابزدایی ناکام ماند و با اینکه در کشورهایی مثل ترکیه، افغانستان و ایران، عوامل مزدور و بیسواد و فاقد غیرت، مثل رضاخان و مصطفی کمال و امان الله خان را برانگیختند و به قوه قهر و کشتار و حبس و زور و ارتکاب جنایات بسیار، به میدان جنگ با حجاب اسلام آمدند، در برابر استقامت مسلمانان شکست خوردند و خودشان از صفحههای ظلم و جنایت به دار البوار جهنم شتافتند.
قوّت ایمان مسلمانان و التزام آنها به سنن اسلامی و حجاب، در کمال استحکام متجلی گردید. در ایران ما ـ که الحمدلله از برکت انقلاب اسلامی، حجاب و عفاف در جایگاه رفیع خود قرار گرفت ـ بیشتر بانوان متعهد و متدین به هویّت خود، به حجاب به چادر افتخار میکنند.
در کشور ترکیه، بازگشت به حجاب، روز به روز بیشتر و مقامات عالی این کشور در اعاده این هویت پیشقدم میباشند.
در افغانستان ـ که از روز اول امان الله خان را خلع نمودند ـ الحمدلله شجره طیبه حجاب در شرایط فعلی و بیداری اسلامی هر روز شادابتر میشود.
هرچند دشمنان اسلام، دست از معارضه با آن بر نمیدارند و با زنان محجبه مسلمان در داخل کشورهای خود جنگ دارند و با جعل قوانین ضد انسانی، و حتی جریمه و ممنوعیتهایی، فضا را بر مسلمانان ـ که برخی از آنان از اساتید دانشگاهها هستند ـ تنگ میکنند، امّا با مقاومت و استقامت و اعتراضات قانونی آنها مواجه میشوند؛ مانند همین جریانی که در کشور به اصطلاح دروغ آزاد و متمدّن فرانسه جاری است و در این میان، این اعتراف نیز جالب است که یکی از سران این دولتهای اسلامستیز، از حمایت ممنوعیت حجاب سرباز میزند و میگوید: «مریم طاهره، مادر حضرت مسیح علیه السلام محجبه بوده است.»
با این همه، مسأله حجاب در میان چالشهای سیاسی و سیاست اسلامزدایی استکباری حفظ شده است و مسلمانان حتی در کشورهای مسیحی از بعض کشورهای اسلامی بیشتر متعهدند که رویپوش مناسب داشته باشند.
ما به بانوان فاضل و شجاع که در میان آن سیاستها در کشورهای غربی، شخصیت اسلامی خود را با حجاب کامل اعلام میکنند، افتخار میکنیم.
سزاوار نیست و دور از انتظار است که بانوی مسلمان، در غرب و قلب اروپا بر حفظ حجاب اسلامی آنگونه در برابر فشارهای دولتهای آنها مقاومت کند، ولی در کشور اسلامی عزیز ما ایران، ترک چادر مد و رایج شود و بعضی از دختران بدون چادر باشند! آنجا ایستادگی و قدرت ایمان و شجاعت و خودباوری باشد و اینجا گرایش به قهقرا و ترک سنّتها و شعارهای مقدس انقلاب اسلامی ـ العیاذ بالله ـ رایج شود!
وضعی که فعلاً متعارف شده ـ که به هیچ وجه، بانوان بر مرجوحیت و ناخوشایندبودن کشف وجه توجه ندارند و با مردان بیگانه به طور مستمر، مثل مرد با مرد، یا زن با زن معاشرت و همکاری دارند و آن را عادت و رسم قرار دادهاند و در معابر و خیابانها و مجالس ظاهر میشوند ـ با مجموع تعالیم اسلامی و جهاتی که شارع مقدس در آن، حفظ کرامت والای زن را در نظر گرفته، منطبق نمیشود و با این جمله بزرگ و پر معنی قرآنی که حد رابطه زن و مرد بیگانه با هم اگر چه به صورت ارشاد و سفارش و توصیه آن را فرض کنیم، سازگار نیست: (ذلکُم أطهرُ لقُلُوبکُم و قُلُوبهن«این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است.»/سوره احزاب، آیه ۵۳.)
هر نوع و هر وضعی که با آن دل مردان و زنان پاکتر بماند، آن مطلوب است. امروز هم، هر چه لباس با شرم و حیا بیشتر رعایت شود، لباس اسلامیتر است. البته غرض ما اعلام حرمت این لباسهایی که متداول شده، نیست؛ چون به هر حال آن را ساتر عورت و پوشش بشره میدانند؛ ولی با حیای اسلامی همسو نیست و بعض صور آن تا حد حرام هم میرسد.
به طور کلی لباس و پوشش اسلامی چه در رفت وآمدهای بیرون از منزل، و چه داخل منزل در بین محارم و بین همجنس و چه در دانشگاه و چه در مراسم رسمی، در سفر و حضر برای مرد و زن و پیر و جوان در حضور غیر همسر باید بر اساس وقار و حیا و مراعات حیا باشد که در جوامع اسلامی نظر به سفارشهای بسیار و تشویقات اکیده که در موضوع حیا شده است، مسلمانها همه بر حسب تربیت اسلامی و محیط اسلامی، مصادیق آن را میشناختند و به حفظ آن اهمیت میدادند، باید در لباس نیز استقلال و شخصیّت اسلامی ظاهر باشد و تقلید از بیگانگان حتی در بعض مراسم و اعطای امتیازات و جوایز نباشد.
هویت اسلامی در هر مورد و برنامه باید ظاهر گردد؛ مانند کنار گذاشتن کراوات بر اثر انقلاب ـ اگر چه به ظاهر چیز مهمّی نیست ـ ولی دارای معنایی با اهمیت و اعلام موجودیت و هویت است؛ بنابراین، پوششهای فعلی که روز به روز در جامعه مسلمانان بر اثر تقلید از بیگانگان، رایج و هویّت اسلامی ما را خدشهدار مینماید و پوششهایی که وضع اندام را در معرض دید دیگران قرار میدهد، لباس حیا نیست و مسلمان با حیا، در پوشیدن آن شرم میکند.
البته فرهنگهای غربی ـ که حتی روابط نامشروع زن و مرد را عیب نمیگیرند یا مهم نمیشمارند و شنایع دیگر را مجاز و قانونی کردهاند ـ بسیاری از سنن و اخلاقیات زن مسلمان را در حفظ عفّت و شرف خود، خلاف آزادی او میدانند؛ امّا زن مسلمان و تعلیمات اسلامی، آن فرهنگ را محکوم و مبتذل و دون شأن زن و انسان میدانند. شخصیت زن مسلمان را نمیتوان با این نگرشهای حیوانی زیر سؤال برد.
باید خواهران با فضیلت که بر جوانب متعدد حیات زن و سیاستهایی که همیشه برای تغییر هویت اسلامی بانوان و در نتیجه تغییر هویت اسلامی کل جامعه وجود داشته، احاطه و آگاهی یابند و بتوانند تعهد خود را با سنن اسلامی، بیش از پیش استحکام بخشند و خود را در برابر تبلیغات سوء، مصونیت داده و بیمه نمایند.
نظر شما