انگار نه انگار، همه شان پشت «صدام» محکم ایستاده بودند تا بکوبد و پیش برود و حکومت نوپای ایران را از نفس بیندازد. با انواع سلاحها و تجهیزات شیمیایی و فیزیکی، با سیاستهای پشت پرده، همه جوره حمایتش کرده بودند، شاید ایرانیها کوتاه بیایند و دستهایشان را به علامت تسلیم بالا ببرند. هشت سال گذشته و نتیجهای را که باید، نگرفته بودند. آن وقت، تریپ عاقلان و دلسوزانی را برداشتند که قرار است، سنگِ دیوانگیهای «صدام» را از چاه بیرون بیاورند! غربیها، باز هم « شورای امنیت» سازمان ملل شان را پیش انداختند تا قطعنامه 598 را درباره جنگ ایران و عراق صادر کند. این شورا، پیش از این هم هشت قطعنامه در رابطه با جنگ دو کشور صادر کرده و از هیچ کدام نتیجهای نگرفته بود. لحن قطعنامه جدید اما این بار متفاوت بود. بیشتر از دو طرف جنگ، این شورای امنیت سازمان ملل بود که انگار از بی خاصیتی قطعنامه هایش خسته شده بود. آمده بود تا ثابت کند هنوز هم میتواند در بحرانهای جهانی نقشی مؤثر را ایفا کند.
■ لازم الاجرا
جنگ برای همه طرفهای مستقیم و غیر مستقیمش، پیچ برداشته و فرسایشی شده بود. آخرین پیروزیهای بزرگ ایران در «والفجر8» و «کربلای 5»، پشتیبانان غربی و عربی «صدام» را به این یقین رسانده بود که تلاشهایشان راه به جایی نمیبرد و به جای فکر کردن به شکست ایران، باید راهی برای پایان آبرومندانه جنگ پیدا کنند. همین سبب شد 29 تیرماه سال 1366 قطعنامه 598 سازمان ملل صادر شود.
این قطعنامه با هشت قطعنامه قبلی متفاوت بود. یعنی با قرار گرفتن در قالب فصل 7 منشور ملل متحد، از حالت توصیه خارج شده و برای دو طرف لازم الاجرا بود. اضافه بر اینها سعی شده بود تا دیدگاهها و خواستههای ایران مورد توجه قرار بگیرد. کارشناسان میگویند، 598 از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرا هم قویترین قطعنامه شورای امنیت به حساب میآمد.قرار بود دبیر کل سازمان ملل پس از مشورت با دو طرف درگیر گروه منصف و بی طرفی را برای تحقیق در مورد مسئولیت آغاز و ادامه جنگ و همچنین گروهی از کارشناسان را برای برآورد میزان خرابیها و خسارتهای وارده به دو طرف درگیر و هزینه بازسازی آنها با کمکهای بین المللی تعیین و به شورای امنیت معرفی کند.
■ از قطعنامه نمیترسیم
عراقیها بلافاصله پس از صدور این قطعنامه آن را پذیرفته و آمادگی خود را برای عمل به مفادش اعلام کردند، اما آیا تضمینی وجود داشت که «صدام» با تغییر شرایط جنگ آن را مانند توافقنامه 1975 الجزایر پاره نکند؟ مقامهای مختلف کشورمان از رئیس جمهور بگیرید تا دیپلماتهایمان اعلام کردند، حاضر به پذیرش قطعنامه نیستند.
رئیس جمهور وقت: «ایران، هرگز این قطعنامه را که با فشار و تحت نفوذ آمریکا تهیه و تصویب شده است، قبول نخواهد کرد». وزیر خارجه ایران (ولایتی در آلمان): «قطعنامه شورای امنیت به هیچ وجه نظرات ایران را در خود منظور نکرده و برای تصویب آن، ایران رسماً مورد مشورت قرار نگرفته است. ما دلیلی نداریم که آن را بپذیریم».
در خاطرات مرحوم «هاشمی رفسنجانی» نیز میخوانیم: «آقای خامنهای و احمد آقا آمدند و اطلاع دادند که امام دستور دادهاند در نماز جمعه بگویند که هیچ سازشی در پیش نداریم، جز با تنبیه متجاوز». حتی چند ماه بعد هم وزیر خارجه کشورمان در سفر به ژاپن و در گفتوگو با خبرنگاران با بیان نقاط ضعف و مشکلات قطعنامه 598 گفت: «اگر کشورها بخواهند همان گونه که جنگ را تحمیل کردند، صلح را نیز بر ما تحمیل کنند، ما از قطعنامه دوم و سوم و چهارم هم نمیترسیم».
■ برای پذیرش آماده ایم!
خیلی از آنها که بالاتر نوشتیم، رخدادهای جلوی پرده سالهای آخر جنگ به حساب میآید. تحلیلگران معتقدند در کنار اظهار نظرهای دیپلماتیک مردان عرصه سیاست، پشت پرده اما ماجرا به گونهای دیگر پیش میرفته است. هر چند، دو روز پیش از اینکه قطعنامه 598، یکساله شود، ایران در 27 تیر ماه سال 67 پذیرش قطعنامه را اعلام میکند، اما شواهد نشان میدهد، پیش از آن در اسفند سال 66، نماینده وقت جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل - محمد جعفر محلاتی - در یادداشت رسمی به رئیس شورای امنیت، اعلام کرده بود ایران برای پذیرش قطعنامه 598 آماده است!
«محسن رضایی» فرمانده وقت سپاه پاسداران در مصاحبهای در سال 88 میگوید: «ایران در سال ۱۳۶۶ قطعنامه را به صورت مشروط و غیر علنی میپذیرد و میگوید روی برخی از بندها ایراد دارد... اما بنا نبود که این موضوع افشا شود تا مذاکرات پیش رود و مانعی برای ادامه آن پیش نیاید».
مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال 90 این ادعا را رد کرده و میگوید: «این برخلاف واقعیت است. همان روز که تصمیم به پذیرفتن گرفتیم و با امام(ره) مطرح کردیم، ایشان پذیرفتند و اعلام کردیم». البته یادداشتی از ایشان مربوط به سال 66 در کتاب خاطراتشان - دفاع و سیاست - وجود دارد که: «شب سران قوا مهمان احمد آقا بودیم. امام(ره) هم شرکت کردند. با حضور و تأیید امام(ره)، قرار شد به دبیر کل سازمان ملل بگوییم که اگر شورای امنیت، عراق را به عنوان آغازگر جنگ معرفی کند، تا زمان تشکیل دادگاه، حاضریم آتش بس برقرار شود».
■ جنگ فرسایشی
این قسمت تاریخ جنگ هشت ساله، بعدها به محل بحث و جدل جریانهای سیاسی در داخل ایران تبدیل میشود. اینکه چه کسی و چرا در پشت پرده تصمیم به پذیرش قطعنامه میگیرد یا امام(ره) و دیگران را راضی به موافقت با پذیرش آن میکند حتی هنوز هم گاه و بیگاه، پرسش داغ میان جریانها و شخصیتهای مختلف است. بدون اینکه بخواهیم یک طرف ماجرا را گرفته و جلو برویم با دقت در شرایط آن زمان متوجه میشویم، عوامل زیادی دست به دست هم میدهند تا یک جنگ فرسایشی در هشتمین سال پیدایشش به پایان برسد.
فشار مجامع بین المللی، توافق آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بر پایان دادن به جنگ، ورود مستقیم آمریکا به جنگ در حمایت از عراق و... همه و همه از جمله این عوامل هستند. در کنار اینها البته نامه محرمانه محسن رضایی به آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره وضعیت دفاعی و تهاجمی نیروهای نظامی ایران، توافق فرماندهان ارتش و سپاه بر پایان جنگ، تقاضای آیت الله هاشمی رفسنجانی از امام(ره) و... هم تأثیر مستقیم و مهمی بر تصمیم پذیرش قطعنامه دارند.
■ جنگ پس از آتش بس
امام(ره) در پیامی مهم، با وجود توصیه رزمندگان به حفظ آرامش، پذیرش قطعنامه را همچون «نوشیدن جام زهر» تلقی میکنند. به کار گیری این عبارت از سوی ایشان سبب میشود سالها بعد برخیها آن را نشانه نارضایتی ایشان از پذیرش اجباری قطعنامه تلقی کنند. برخی دیگر نیز این عبارت را فقط خطاب به رزمندگان و فرماندهان جنگ میدانند و با کمرنگ دانستن نقش عوامل جانبی در تصمیم امام(ره)، پذیرش قطعنامه را تدبیری بزرگ میدانند که رژیم عراق را با چالش رو به رو میکند. البته فراموش نکنیم به محض اعلام پذیرش از سوی ایران، عراق به امید اشغال دوباره برخی از شهرهای ایران، شعله جنگ را بالا میکشد.
این تجاوزها اگرچه نتیجهای در بر ندارد، اما تلفات زیادی را به هر دو کشور تحمیل میکند.
■ پیروزی با شماست
دستاورد پذیرش قطعنامه را اگر جدا از جنجالها و جریانهای سیاسی و تسویه حساب هایشان بررسی کنیم، کفه ترازو به نفع ایران سنگین میشود.
این درست است که با پایان جنگ به بسیاری از آنچه سالها شعارش را دادیم، دست پیدا نکردیم، اما روزهای پس از جنگ، اعلام متجاوز بودن عراق و اعمال و رفتاری که از «صدام» سر زد، نشان میدهد، پذیرش قطعنامه با همه نقاط ضعف و کاستی هایی که داشت در نهایت به ضرر کشورمان تمام نشد.
امام(ره) در این باره گفته بودند: «قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنی حل مسئله جنگ نیست. با اعلام این تصمیم، حربة تبلیغات جهانخواران علیه ما کُند شده است البته ما رسماً اعلام می کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست. قبول این مسئله برای من از زهر کشندهتر است، ولی راضی به رضای خدایم... بدانید که پیروزی از آن شماست».
نظر شما