نمایش شبانهروزی ماشینها، خانهها، اشیا، عروسیها و... حتی تسبیح ایتالیایی چند صد هزار دلاری نشانههای عملی اشرافیگری در لایههای بیرونی جامعه است. حالا جمع شدن ثروت، قدرت و خانواده دین اشرافی بعضیها را تشکیل دادهاند.
اشرافیت عرفانی در اشراف چین، هند و... به وفور دیده، میشود زیرا فاصله طبقاتی در این کشورها به شدت زیاد است. اشرافیت فلسفی هم در اروپا وجود دارد. اشرافیتی که در ایران وجود دارد طی این سالها شکل عرفانی پیدا کرده است. شکل فلسفی آن در جریان دوم خرداد شکل گرفته بود. حالا با تظاهر و تجاهر آقازادههای آنها و نمایش عکس و فیلمهای آنها این طور به نظر میرسد که آنها در مقابل مردم ایستادهاند. شورش دیماه سال گذشته مردم، شورش مردم علیه اشرافیت بود. اشرافیتی که در این دولت به اوج خود رسیده است. اصلاً برای دولت مهم نیست که قیمت دلار و وضعیت اقتصادی مردم به چه صورت است، زیرا دولت، دولتی اشرافی و به شدت غربگراست و فقط خیال رفتن، در سر دارد. وقتی آنها حاضر نیستند اسامی افرادی را که دلار گرفتهاند اعلام کنند و فقط یک ششم آن شرکتها اعلام شده است، این حدس به وجود میآید که آن دلارها دست خودشان است.
به عبارتی انقلاب اجتماعی که در ایران در حال شکلگیری است انقلاب مردم علیه اشرافیت دینی متظاهرها است. اگر نتوانیم انقلاب نسلی و انقلاب اجتماعی انجام دهیم به انقلاب دینی و ارتداد تبدیل خواهد شد. به عبارتی وقتی افراد جامعه مشاهده میکنند نمیتوانند حق خودشان را از حوزه اجتماعی با پشتوانه دینی بگیرند، دین را رها خواهند کرد. بعد از آن گرایش به بیدینی در جامعه اوج میگیرد و آنچه نباید رخ دهد، ایجاد خواهد شد.
■ چه باید کرد؟
باید انقلاب نسلی و پس از آن انقلاب اجتماعی ایجاد کنیم و عدالت را در جامعه گسترش دهیم. محور اساسی برای رسیدن به انقلاب اجتماعی شکل دادن و گسترش نهاد خانواده در کشور است. اشرافیت خود خانواده تشکیل میدهد اما خانوادههای دیگر را از بین میبرد.
مثلاً برای رسیدن به انقلاب اجتماعی و برای تحقق انقلاب نسلی، نیاز است نهادها، خانهها و آپارتمانهایی با متراژ بسیار پایین را در مناطق معمولی و حتی پایین شهر احداث کنند. آپارتمانهایی که بسیار ارزان ساخته شده و به راحتی امنیت آن قابل کنترل است.
مراکزی برای قشرهای مستضعف اجتماعی تا آنها که دنبال اخلاقیات اجتماعی هستند بتوانند تشکیل خانواده بدهند. انقلاب اجتماعی بر اساس انقلاب ازدواجی شکل گرفته و در برابر انقلاب جنسی باید انقلاب ازدواجی را ترویج دهیم.
پس از عبور از این مرحله باید به انقلاب آموزشی برسیم. باید آموزش و پرورش حافظه محور، غیرخلاق و ضد مهارت؛ تبدیل به آموزش و پرورش خلاق و مهارتی شود. در آن صورت تکنولوژی و جهشهای علمی به شدت اوج گرفته و کارهای اقتصادی انجام میشود. خانواده به اضافه مهارت، رشد فرهنگی و خلاقیت فرهنگی را همراه میآورد، البته انجام این کار نیاز به کار کارشناسی دارد اما به راحتی انجام میشود.
نظر شما