به گزارش خبرنگار فرهنگی قدس آنلاین، سیدضیاءالدین دری فیلمساز، نویسنده و تهیهکننده سینما و تلویزیون، زاده 29 تیر 1332 است که فعالیت هنری را با تلویزیون آغاز کرد. من و دبورا، عشق ممنوع، لژیون، باد و شقایق، سینما سینماست، در سرزمینی دیگر، صاعقه و ... از کارهای سینمایی این کارگردان است. همچنین کمند خاطرات و دو سریال کیف انگلیسی و کلاه پهلوی از مجموعه های شاخص مرحوم دری است. این کارگردان چندی پیش به دلیل عارضه کبدی در بیمارستان صدرا شیراز بستری شده بود و روز گذشته 26 مردادماه پس از پیوند کبد به دلیل عوارض عفونی بعد از جراحی پیوند کبد، درگذشت.
گفت وگوی پیش رو، آخرین مصاحبه روزنامه قدس با این کارگردان صاحب نام در اواخر اسفندماه سال 95 است که خواندش برای مخاطبان خالی از لطف نخواهد بود.
برای روحانی سینما اهمیتی ندارد
سیدضیاءالدین درّی با اشاره به کارکرد دولت در وزارت ارشاد و بویژه سازمان سینمایی، گفت: بیتعارف باید بگویم برای دکتر روحانی که ما به ایشان امیدوار بودیم و رأی دادیم، سینما اهمیتی ندارد. عیب سینما در دولتهای مختلف این است که بازتابش نسبت به بخشهای دیگر خیلی بیشتر است. در حالی که کل بودجه سینمای کشور ۲۰۰ میلیارد تومان است اما بسیاری از بخشها را تحتالشعاع خودش قرار میدهد. بنابراین ما با سازمانی با بودجهای اندک مواجهیم که بازتاب بسیاری دارد. در این ۳ و سال و نیم آنچه مشخص است، این بوده که دولت هیچگونه برنامه، هدف و نگاهی راجع به سینما برایش در اولویت نبوده است.
وی در ادامه افزود: من نمیدانم چرا سینما باید به سمت دولت برود و دولت هم بخواهد در آن دخالت کند. دولت میتواند نقش ناظر داشته باشد اما در عین اینکه هیچ برنامهای برای سینما ندارد، در بسیاری از امور آن هم دخالت میکند. این مسأله هم به دلیل بودجهای است که در این بخش وجود دارد و بهصورت ناجوانمردانه و غیرمنصفانه در یک دهه گذشته در حال هزینهشدن بوده است. نکته اینجاست که دعوا سر این پول است و اصلاً سر مسایل ارزشی و غیرارزشی نیست.
چیزی جز رفیق بازی ندیدهایم
درّی تأکید کرد: در ۳ سال و نیم گذشته جز رفیقبازی و تأمین منافع عدهای معدود در سینما، هیچ اتفاق دیگری نیفتاده است. اینکه یک فیلم ما در ۲ فستیوال جایزه گرفته، در همه دورههای مدیریتی وجود داشته و ربطی به مدیریت ندارد. این جایزه مال فیلمساز است و ارتباطی به رئیس سازمان سینمایی ندارد بلکه آن چیزی که به سازمان سینمایی مربوط است، همان اتفاقی بود که در جشنواره دیدیم.
این کارگردان افزود: امسال سال آخر این دولت است و مسؤولان سینمایی میخواستند جشنواره حواشی کمتری داشته باشد و برای اینکه نگاهشان به فرهنگ و هنر همطراز معیارهای انقلاب باشد، طبیعی است که سختگیری کردند تا نیروهای طرفدار سینمای ارزشی به انتخاب فیلمها اعتراض نکنند. این سختگیری ها به این دلیل بود که برای دولت فعلی مانعی ایجاد نشود که در این زمینه هم موفق بودند و اگر انتقادی هم بوده، در نحوه اجرا و داوریها بوده است. اینها آمدند فیلمهایی را که مرتبط با مسایل سیاسی و اجتماعی کشور بود از دیدهشدن محروم کردند تا اتفاق بدی نیفتد. مورد دیگر اینکه میزان ممیزیها را بالا بردند اما این کار صادقانه نیست و گویی میخواهند با این حرکت آشکارا و آگاهانه چیزی را کنترل کنند تا انتخابات پشت سر گذاشته شود و سال بعد دوباره از میزان این سختگیری ها بکاهند. در حالی که این درست نیست. ما سیاستی داریم که یا به آن اعتقاد داریم یا نداریم. اگر داریم که فرقی به حال ما نمیکند. اما وقتی معامله میکنیم و از منافع گروهی، مالی و جناحی خودمان استفاده میکنیم، تبدیل به همین پیشامدها میشود و فیلمهای توقیفی از این جریان بیرون میآید. فیلمهای توقیفی فیلمهایی هستند که پروانه میگیرند اما این حالت بلاتکلیفگذاشتن فیلمساز که فعلاً بسازید ما بعداً دوباره نظر میدهیم، درست نیست. باید به مسؤولان گفت شما نمیتوانید فیلمساز را کنترل کنید وآن دوران دیگر گذشته است. اما نتیجه این جریان، نارضایتیهای موجود است.
حیدریان مثل ایوبی نیست
وی تصریح کرد: واقعیت این است که نمیتوان برخی فیلمسازان و تهیهکنندگان را از رده خارج کرد یا فیلمشان را نگه داشت. این نشانگر عدم استراتژی است. البته این اعتراضات و اشتباهات برای اولین بار نیست که اتفاق می افتد بلکه برای اولین بار است که خیلی خراب و سخیف شده است. اینکه برخی پشت مراسم و جایزه خودشان را پنهان کنند یا هر چیزی میشنوند باز بگویند که فقط خودشان حرف درست را میزنند، نتیجهاش همین میشود که درست در ۵ ماه آخر، کسی که ۳ سال و نیم مسؤولیت داشته و ۴ جشنواره را برگزار کرده و به بیانی دیگر، سیاستهای این دولت را نمایندگی و عرضه کرده است، حالا اعم از این که خودش برود یا برکنارش کنند، دیگر کار خود را کرده و تأثیرش را گذاشته است.
کارگردان «کیف انگلیسی» درباره حضور رئیس جدید سازمان سینمایی گفت: ما آقای حیدریان را میشناسیم، ایشان نیز همه را میشناسد. حیدریان مانند آقای ایوبی نیست که فقط با آنهایی که به پاریس رفت و آمد داشتند، آشنا باشد. بهترین کار این است که رئیس جدید همه سینماگران را بیاورد و این سؤال را مطرح کند که چرا فیلمسازی مانند درّی ۱۶ سال است فیلم نساخته است، اینکه چرا مهرجویی ۳ سال است قصد دارد فیلم بسازد و نمیتواند. این مسایل را ملاحظه کند و به دنبال رفع تبعیضی باشد که مقام معظم رهبری هم بر آن تأکید کردند که دولت رفع تبعیض را در دستور کار خود قرار دهد. زیرا تبعیض سینمای ایران را در ۳ و سال نیم گذشته نابود کرده است.
وی در پایان تأکید کرد: حال آقای حیدریان با تجربیاتی که در مدیریت اجرایی و حوزه تولید دارد باید رفع تبعیض کند و آنهایی که این سالها از امکانات بهره بردند را از اولویت خارج کند. یا اعلام نماید که فارابی به هیچ فیلمسازی یک ریال هم پول نمیدهد و هر کسی میتواند منابعی را پیدا کند و فیلم بسازد که همخوان با شؤون مملکت باشد و آنها هم متقابلاً در اکران برای بازگشت سرمایه مساعدت میکنند. از طرفی، بودجه هم باید عادلانه تقسیم شود و اینگونه نباشد که عدهای همیشه سهم دارند و متقاضیاند و اگر بودجه نگیرند حیثیت سینمای ایران، وزارت ارشاد و نظام را میبرند و در مقابل، افرادی که بلندگویی برای حرفزدن ندارد و مورد توجه مدیریتها نیستند، در محاق بمانند. این ظلم بزرگی به هنرمندان است. ظلم به هنرمندان هر جا باشد قطعاً مانند موریانه درون آن نظام و حاکمیت را میخورد. نباید کاری کرد که قشر فرهیخته و تولیدگر سینما از بین برود. امیدوارم حیدریان به دلیل تعهدی که دارد و او را به عنوان فردی متدین میشناسیم، این بار هم با کولهباری از تجربه به تکلیف عمل کند تا خیلی از مسایل حل شود.
منبع: روزنامه قدس
نظر شما