به گزارش خبرنگار فرهنگی قدس آنلاین، باورم نمیشود اما نزدیک به دو دهه گذشته از لحظهای که محمدحسین محمدی، مهمترین نویسنده فارسی نویس امروز افغانستان با لبخند همیشگیاش در لابی هتل هرمز بندرعباس، هم اتاقی مان را معرفی میکرد: علی اصغر عزتی پاک، نویسندهای طلبه از قم.
و من نمیدانستم با علی اصغر به چه سفرهایی خواهم رفت، چه خندهها و گریهها و چه دوستیها و قهر و آشتیها با هم خواهیم داشت.
هنوز که به آن لحظه مینگرم احتمال این همه برادری برایم سخت است. کنگره چهارم «شعر و قصه جوان بندرعباس» بود و ما همه جوانهایی که عشقمان نوشتن بود. آن کنگره اما این عشق را به دو عشق دیگر گره زد؛ یکی نام ایران و دومی جمعی از دوستانی که امروز بیشترشان از بهترینهای شعر و قصهگویان فارسیاند. محمدحسین محمدی از افغانستان، علی اصغر عزتی پاک از قم، یاسین حجازی از مشهد، مهدی فرجی از کاشان، حسین جلال پور از بندر گناوه، ساسان ناطق از اردبیل و....
در آستانه عید غدیر فکر میکنم که ما برادران و خواهرانی بودیم که در کنگره بندرعباس برای ادبیات ایران با هم عقد اخوت بستیم و واقعاً طور دیگری همدیگر را دوست داریم.
من اما توفیق داشتم همین برادری و اخوت را در شهرستان ادب هم با عزتی پاک و برادران کمیابی مثل علی داودی، محمدمهدی سیار، محمدحسین نعمتی، میلاد عرفانپور، امیرحسین سمیعی، حسن صنوبری و... تجدید کنم اما همانطور که عشق جوانی چیز دیگری است دوستیهای جوانی هم متاعی از بازاری دیگر است.
بگذریم که نمیخواهم از کنگره بندرعباس بنویسم اما همین قدر بگویم که آن کنگره بزرگ بود و نگاه و مأموریت دینی و وطنی را برای نسلی از شاعران و نویسندگان جوان برجسته کرد. کاری که ما امروز در قالب دوره آموزشی آفتابگردانها برای جوانان امروز طراحی میکنیم.
علی اصغر عزتی پاک چهل سالگی را گذرانده و حالا در نوشتن به پختگی رسیده است. رمانهای بزرگسال و نوجوان او مثل «آواز بلند»، «باغ کیانوش»، «زود برمیگردیم» و «باغهای همیشه بهار» از بهترین آثار ادبیات این نسل هستند. علی اصغر اهل دقت در جزئیات و اشارههای گذرا به بزرگترین معناها در دل همین جزئیات است. مخاطب او باید جدی باشد چون علی اصغر جدی است. اگر تصویر نور لامپی را شرح میدهد که بر درختی تابیده است به آن تصویر شاید ساعتها اندیشیده است و در جورچین رمان او این تصویر کاری میکند و حرفی میزند.
در شناخت عزتی پاک مصاحبههای کم اما بسیار مهم او را باید جدی گرفت. علی اصغر برادر عزیز من، کم حرف میزند اما حرفهای بسیار جدی میزند. آخرین مصاحبه او درباره حمایت از تألیف ایرانی در بسیاری از نشریهها و رسانهها بازتاب داشت و سر آغاز اتفاقات مبارکی در صحنه مدیریت فرهنگی شد. گفتوگوهای روزمره او همواره برای من الهامبخش است. دقتهای او در مسائل مختلف کمنظیر است و به قول معروف باید باشی و ببینی!
علی اصغر عزتی پاک حلقه وصل جمع بسیاری از نویسندگان امروز است. مردی که دانش، فضل و جدیت ستودنی او در کار ادبیات را نمیتوانم در این سطرهای نصفه و نیمه روایت کنم آن هم وقتی که در میان اضطراب و اندوه کارتنهای بسته و نبسته اثاث کشی و اجاره نشینی تکیه دادهام به تلنبار پتوها و از برادری مینویسم که دو دهه با هم برای اعتلای ادبیات مردم مسلمان ایران کوشیدهایم. عزتی پاک مثل بسیاری از قهرمانان ادبیات ایران نگفته مانده است و....
صدای اذان صبح میآید، صدای ناب اذان، صدای شوق بلال....
علیمحمد مؤدب، سحرگاه ششم شهریور 97، حکیمیه.
علیمحمد مؤدب
انتهای پیام/
نظر شما